اکادمیسین ، پوهاند داکتر غلام فاروق اعتمادی فرزند غلام حیدر اعتمادی و
نواسه سردار عبدالقدوس خان اعتمادالدوله در (۱۰ ماه حمل ۱۲۹۸هـ ش= ۱۹۱۹
میلادی) (۱) در کلوله پشتهْ شهر کابل چشم به جهان گشود.در سال (۱۳۰۳هـ ش=
۱۹۲۴ میلادی ) شامل مکتب شد. دوره ابتداییه وثانوی را در لیسه استقلال به
پایان رسانید.لیسانس خود را در سال( ۱۳۲۰هـ ش= ۱۹۴۱ میلادی) ، و دکتورای
خود را در سال (۱۳۲۳هـ ش =۱۹۴۴ میلادی)از پوهنتون تولوز فرانسه در رشته
تاریخ به دست آورد. (۲) از سال ( ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ هـ ش= ۱۹۴۵ ـ ۱۹۴۸ میلادی)
به حیث استاد در پوهنځی حقوق پوهنتون کابل ایفای وظیفه نموده است وبین سال
های ( ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰ هـ ش = ۱۹۴۸ ـ ۱۹۵۱ میلادی) وظیفه ریاست پوهنځی حقوق را
نیز متعهد بود.
مرحوم اعتمادی مدتی در
وزارت زراعت ، وبه صفت معاون تدریسات ابتدایی وزارت معارف موْظف شده بود .
از سال (۱۳۳۵هـ ش = ۱۹۵۶ میلادی) تا هنگام وفات در پوهنځی ادبیات وعلوم
بشری و پوهنځی علوم اجتماعی پوهنتون کابل سمت استادی کرسی تاریخ غرب و
تاریخ افغانستان را داشت .در همین سال ها بصورت وقفه یی جهت تدریس تاریخ
افغانستان به پوهنحی ادبیات نسوان که در لیسه ملالی موقعیت داشت و لیسه
استقلال ولیسه نسوان زنان نیز تدریس مینمود .
در سال ( ۱۳۴۰ هـ ش = ۱۹۶۱ میلادی) به رتبه علمی پوهاندی ودر سال (۱۳۶۵ هـ
ش = ۱۹۸۶ میلادی) بلند ترین رتبه علمی اکادمیسین را حاصل نموده است . جناب
شان مدت پنجاه سال به صفت استاد ومدرس فعال وپر تلاش کار کرد و به ما فوق
رتبه دولتی نایل گردیده بود. استاد غیر از زبان های ملی دری وپشتو به زبان
های فرانسوی ، انگلیسی وعربی تسلط داشت.
پوهاند اعتمادی ، بر علاوه ْ فعالیت های درسی ، در کمیسیونهای وزرات معارف،
پوهنتون کابل، وزارت تحصیلات عالی ، مطبوعات و انجمن تاریخ عضویت داشت . در
کنفرانس ها و سمپوزیم ها در داخل و خارج کشور مانند کنفرانس بین ا لمللی
یونسکو منعقده جینوا، کنفرانس اتحادیهْ محصلان فرانکفورت، سمپوزیم بین ا
لمللی اسلامی فلسفه وعلوم در پاریس ( ۱۳۶۰ هـ ش = ۱۹۸۱ میلادی) ، در سومین
و چهارمین اجلاس کمیتهْ علمی بین ا لمللی تاریخ مدنیت های آسیای مرکزی در
مقر یونسکو در پاریس، سیمیناربین المللی روابط افغانستان وهند در کابل،
سیمینار بین ا لمللی سید جمال الدین افغانی در کابل وغیره اشتراک نموده
است.
عضویت حزب وطن (۳) :
پوهاند غلام فاروق اعتمادی که تجارب مبارزه سیاسی را در هنگام جنگ دوم
جهانی فرا گرفته بود. و در گروه پارتیزان های فرانسه ؛ علیه دولت المان
هتلری می جنگید. بنابر بیان ایشان دراین مبارزات زخمی هم برداشته بود .
زمانیکه استاد به کشور عودت کرد بعد از آنکه فضای باز سیاسی مساعد گردید و
حزب یا جمعیت وطن ایجاد شد . مرحوم استاد فاروق اعتمادی یکی از اعضای آن
حزب به شمار میرفت . و در مظاهره سال ۱۳۳۱ هـ ش اشتراک و بالاخره درمحبس
دهمزنگ زندانی گردید . احتمالا" این مدت زندان تا هشت ماه ادامه داشت و
دوباره رها شدند. حزب وطن در آن وقت یگانه حزب مترقی بود که اعضای آنرا
افراد منور و استادان و محصلان پوهنتون کابل تشکیل میدادند . بنابر تاریخچه
این حزب برخی افراد قوم محمدزایی که قدرت حاکمه را بدست داشتند . نیز شامل
این جمعیت بودند و تا سرحد زندانی و افتادن از چشم خانواده سلطنتی شدند .
سرگذشت مختصر حزب نشان میدهد که استاد مرحوم نه تنها عضو این حزب بود بلکه
در مظاهره شهریان کابل و محصلان پوهنتون کابل نقش فعال داشت . بنابران با
درنظرداشت همان فعالیت همه جانبه به زندان انداخته شد .
جمعیت وطن ۱۶جدی ۱۳۲۹ هـ ش مطابق ۱۹۵۰ م درشهر کابل تاسیس و بنیانگذار آن
این اشخاص بودند : میرغلام محمد غبار، میرمحمد صدیق فرهنگ، سرورجویا ،
میرفتح محمد فرقه مشر، براتعلی تاج ، عبدالحی عزیز، نورالحق هیرمند .
جریده یی هم بنام وطن داشت که یکسال نشرات نمود. جمعیت وطن بعد از تنفیذ
اصولنامۀ مطبوعات، جریدۀ وطن را انتشار دادند که تا اخیر سال ۱۳۳۰ هـ ش
ادامه داشت. جریدۀ وطن بخاطر بلند بردن ذهنیت مردم کشور، خدمات ارزنده یی
ایفا نمود. ولی چون نشرات جریدۀ وطن ودیگر جراید ملی کشور به خود خواهی های
بعضی از سرداران جور نمیامد ومانع به قدرت رسیدن آنها میشد، دست به توطئه
زدند و یکایک جراید ملی را به نام های مختلف مصارده کردند. اتحادیه محصلین
را بستند ودر انتخابات دورۀ هشت شورا مستقیماً مداخله کردند. جلو کاندید
های جمعیت های ملی را گرفتند و مطابق خواست خودشان باردیگر تعدادی از وکلای
بلی گوی را در شورای ملی آوردند .
این عمل خانواده سلطنتی که کوچکترین حقی را برای مردم خویش روا نداشتند،
سبب شد که شهریان کابل بتاریخ ۳۱ حمل ۱۳۳۱ هـ ش دست به مظاهرۀ بزرگی زدند.
مظاهره از هشت صبح تا شام ادامه یافت. درختم مظاهره عریضه یی به شاه
فرستاده شد وبه مظاهره خاتمه دادند.
اما چند روز بعد از مظاهره، سران ندأ خلق، وطن وسپس از ویش زلمیان ( جوانان
بیدار) را زندانی نمودند.اسم های زندانیان حزب وطن عبارت بودند: میرغلام
محمد غبار، سرور جویا، میرفتح محمد فرقه مشر، میرمحمد صدیق فرهنگ ، براتعلی
تاج ، عبدالحلیم عاطفی ، داکتر ابوبکر ، داکتر غلام فاروق اعتمادی ، داکتر
قیوم رسول ، عبدالحی عزیز، علی احمد نعیمی ، علی محمد خروش، سلطان جان لوی
ناب، داد محمد خان کرنیل که در زندان جان داد.(۴)
زندگی شخصی و روابط اجتماعی پوهاند اعتمادی:
مرحو استاد اعتمادی زندگی فامیلی خویش را با ازدواج صالحه فاروق
اعتمادی پیوند دادند وشریک زندگی همدیگر شدند. ( ۱۳۳۵هـ ش مطابق ۱۹۵۶م) .
ثمره این وصلت زیبا دختری به نام فاطمه اعتمادی است که امروز در شهر جینوا
کشور سویس زندگی می نماید .
خانم صالحه فاروق اعتمادی بنت میرعمادالدین میرزاد از خانواده سادات بود .
و نقش مؤثر در زندگی اجتماعی و سیاسی استاد اعتمادی داشت . صالحه فاروق
اعتمادی خود اززنان منور نهضت نسوان میباشد، دانش، درایت وفهم شان؛ او را
تا مدیریت و ریاست موسسه نسوان در دور سلطنت محمد ظاهرشاه رسانید. بعد از
هفت ثور مدتی به حیث وزیر امور اجتماعی ایفای وظیفه نمود ( ۵ )
استاد اعتمادی با محصلان و همکاران روابط صمیمی و نیک داشت . دارای شخصیت
برازنده دوستداشتنی و بی تعصب بود. کمتراتفاق می افتاد که سگرت دود نکند
حتی در اثنای تدریس . اکثرا" بدون اینکه سگرت را به لب بزند همانگونه در
پنجه هایش خاکستر می شد . استاد با قد رسا وبلند وجذاب و شیک پوش بود. در
تیم تینس افغانستان بازی میکرد . (۶) روش خاصی منحصر به فرد دراخذ امتحانات
داشت کم از کم یک یا دو ماه ضرورت بود تا نتایج محصلان را به اداره بسپارد
. دقت درپاسخ محصلان را زمانی میتوانید فهمید که یک سمستر شاگرد استاد
اعتمادی میبودید . در صنف برای محصلان وقت بیشتر میسر مینمود تا در گفتگو و
مباحثات سهم بگیرند. انتقاد از خانواده سلطنتی و خانواده خودش باک نداشت به
شرط ایکه با دلایل و اسناد همراه میبود . خط زیبای نستعلیق داشت . شمرده
صحبت مینمود و در میان همکاران و محصلان از احترام خاصی برخوردار بود
وفات استاد اعتمادی :
استاد اعتمادی در اواخر دهه شصت هجری شمسی با ناراحتی های جسمی همراه
گردید. احتمالا" ازدیاد دود کردن سگرت ؛ استاد را در بسترمریضی جا داد. در
شش درک کابل زندگی مینمود من چند بار دیدن شان رفتم . کسالت شان روز تا روز
بیشتر میشد . با تاسف با امدن مجاهدین در کابل ؛ شرایط زندگی برایشان
نامساعد تر گردید. منزل بودو باش ایشان نزدیک پل محمود خان و مکروریان ؛
محل تبادل آتش گروه های متخاصم بود . تا اینکه روز جمعه ۱۹ قوس ۱۳۷۲ = ۱۰
دسامبر ۱۹۹۳ م جهت تداوی به کشور هند رهسپار شدند. اما با تاْسف در آنجا به
عمر ۷۶ سالگی در ۲۴ جوزا سال ۱۳۷۴ هـ ش = ۱۴ جون سال ۱۹۹۵ میلادی = ۱۴ بر
۱۵ محرم الحرم ۱۴۱۶ هـ ق داعی اجل را لبیک گفت ودر همانجا در جوار قبرستان
نظام الدین اولیا دفن گردید . در حالی که یگانه آرزو وی این بود که مراسم
تکفین و جنازه شان توسط استادان و محصلین پوهنتون کابل صورت بگیرد و در خاک
افغانستان دفن گردد، دریغا که این ماْمول شان تا حال برآورده نشده است .
(۷)
تالیفات مرحوم اعتمادی :
استاد در طول دوران حیات ، معمولا در تردد بود ، گاهی جهت تدریس به
پوهنځی حقوق وگاهی نیز به پوهنځی ادبیات، تدریس تاریخ غرب وتاریخ افغانستان
را پیش می بردند وزمانی هم به پوهنحی ادبیات نسوان واقع لیسه ملالی مصروف
تدریس بود. لذا موصوف کمتر فرصت می یافت تا دست به تالیف و یا ترجمهْ اثری
بزند . زیادتر کار کرد های وی همانا آثار وکتابهای است که جهت تدریس وترفیع
علمی آماده نموده اند.
آثاری عمده استاد اعتمادی
۱ ـ رقابت روسیه وانګلیس ، تیزس دوکتورا ، غیر مطبوع .
۲ ـ تاریخ سیاسی افغانستان ، غیر مطبوع
۳ ـ مسایل سرحدی( قضیه هرات و قضیه پنجده ) غیر مطبوع
۴ ـ موافقه (۱۹۰۷ میلادی) روس و انګلیس (غیر مطبوع)
۵ ـ سیاست خارجی افغانستان در قرن بیست ( غیر مطبوع)
۶ - تاریخ مناسبات بین ا لمللی ( غیر مطبوع )
۷ ـ تاریخ روابط سیاسی افغانستان در قرن ۱۸ و ۱۹
۸ـ علم مناسبات بین ا لمللی
۹ ـ تاریخ قرون قدیمه ملل شرق
۱۰ ـ تاریخ معاصر افغانستان ۱۹۱۹ ـ ۱۹۶۱ میلادی
۱۱ـ تاریخ قرون وسطی ، پوهنتون کابل ،۱۳۵۱ هـ ش
۱۲ـ تاریخ قرون جدیده، پوهنتون کابل ، ۱۳۵۱ هـ ش
۱۳ـ تاریخ انفلاب کبیر فرانسه ، پوهنتون کابل . ۱۳۵۰ هـ ش
۱۴ - مبادی تاریخ ، پوهنځی ادبیات وعلوم بشری، ۱۳۴۸ هـ ش
۱۵ ـ اساسات ومبادی تاریخ ، پوهنځی علوم اجتماعی ، ۱۳۶۱ هـ ش
زیر نویسها :
۱ – تولد استاد اعتمادی به رویت سنگ قبر شان ؛ روز سه شنبه ۲۵ حمل ۱۲۹۸
هـ ش = ۱۴ رجب ۱۳۳۷ هـ ق = ۱۵ اپریل ۱۹۱۹ میلادی ثبت گردیده است .
۲ – به رویت نوشته روی قبر« بعد از اخذ دوکتورا در رشته علوم اجتماعی (
تاریخ) و دیپلوم در رشته علوم سیاسی در سال ۱۹۴۷ م = ۱۳۲۵ هـ ش بوطن عودت
نموده و به حیث استاد در پوهنتون کابل شامل خدمت گردید.»
۳ - با وجود اعتراضیه کتبی که در روزنامه پیام از طرف داکتر اعتمادی به نشر
رسیده بود حزب دیموکراتیک نام حزب وطن را به خود اختصاص داد.
۴ - آهنگ – محمد آصف ، نامه معلوماتی در باره حزب وطن ، کابل نات، ش ۱۳۵، س
۱۳۸۹ هـ ش .
۵ - صالحه فاروق اعتمادی به تاریخ ۲۵ اسد ۱۳۱۰ هـ ش مطابق ۱۷ اگست ۱۹۳۱ م
در کابل متولد شده و تا درجه لیسانس تحصیلات خود را در پوهنتون کابل به
پایان رسانید. محترمه صالحه جان از جمله سومین دوره فارغ التحصیلان ممتازی
بکلوریای لیسه ملالی ( ۱۳۲۸ هـ ش - ۱۹۴۹ م ) و از جمله دومین دوره فارغ
التحصیلان ممتازی پوهځی ادبیات و علوم اجتماعی دختران از سال ۱۳۲۹ الی ۱۳۳۲
هـ ش مساوی ۱۹۵۰ - ۱۹۵۳ م بود . موصوف مدت دوازده سال در لیسه عالی ملالی
به حیث معلمه، معاونه و مدیره انجام وظیفه نمود. (صالحه فاروق اعتمادی -
سایت افغان جرمن ارسالی احسان لمر ) همچنان مدیریت یا سردبیری مجله میرمن
را در سال ۱۳۴۴ هـ ش = ۱۹۶۵ م داشت . وی همچنان در ساحه حقوق و ازادی زنان
با مجامع بین المللی فعالیت های گسترده داشت و در کنفرانس های مختلف به
فرانسه، اتحادشوروی و چین سفر نمود صالحه فاروق اعتمادی از سال ۱۳۳۹ تا
۱۳۵۳ هـ ش = ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۴ م به وظایف مختلف ایفای وظیفه نمودند . رک :
تنویر – حلیم ، زنان سخنور و نامور افغانستان ، کابل، ۱۳۸۰ هـ ش ، ص ۲۲۱ .
فراموش نکنیم صالحه فاروق اعتمادی خدمات برای توسعه ورشد آزادی های زنان،
آموزش وپرورش طبقه نسوان کشوردر خور صدها هزارستایش است، وی درپهلوی تشکیل
مکتبی تا سطح بکلوریا ( لیسه ) برای خانم های جوان متاهل که اجازه به
پیشبرد تعلیم درلیسه های عمومی را نداشتند، دراثرپیشنهاد این موسسه (۲۴
جوزا) بنام روزمادر که مصادف به روز تآسیس میرمنو تولنه بود ؛ در کشورما
برسمیت شناخته شد . او از اولین زنان است که برقه و چادری را از صورت خویش
دور ساخت و با درایت و نظم؛ رفع حجاب را در لیسه ملالی به اجرا دراورد . او
مینویسد که روزانه ده نفر را بدون چادری از لیسه به خانه میفرستادیم تا از
عواقب وخیم رفع حجاب جلوگیری نموده باشیم بنابران ارام ارام این مسیر راه
خود را در بین توده ها باز نمود .
خدمات صالحه فاروق اعتمادی به خصوص در بخش پیشرفت و تکامل اجتماعی و سیاسی
زنان افغانستان بسیار گسترده است که ایجاب مطلب جداگانه را می نماید .
۶ – تاریخچه تینس در افغانستان ، مسایل تاریخی ، سایت ، نادیه انجمن .
۷ - در اثر جنگ های گروه های متخاصم در شهر کابل سبب شد تا مردم ما جان های
خود را از دست بدهند و افراد شان به منازل و زمین و دارای های عامه رحم
نکردند و آنها را چور چپاول نمودند از جمله منزل استاد مرحوم اعتمادی واقع
ششدرک به همین سرنوشت دچار گردید. افراد این گروه ها در اول تمام دارایی
منقول آنرا به شمول کتاب ها که شامل بهترین اثار علمی ایشان بود یا با خود
بردند و یا آتش زدند.
|