کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

نصیر مهرین

    

 
در حاشیۀ توافقنامۀ امریکا و طالبان

 

 

یا دآوری:
توافقنامۀ امریکا- طالبان، امروز ۲۹ ماه فبروری سال۲۰۲۰، مطاب۱۰ حوت ۱۳۹۸ خورشیدی در دُحه پایتخت قطر امضأ شد. نگارنده به عنوان یکی از کسانی که طی سالهای وحشت طالبان و حکومت کرزی و غ- ع، علیه تروریسم این گروه و سایرگروه های تروریستی پیهم نوشته و از هوشدار ها برای برگردانیدن خائنانۀ گ. حکمتیار وطالبان دریغ نورزیده ام، این توافقنامه را در راستای همسویی های امریکا- طالبان و در تقابل با منافع مردم افغانستان دریافته و تردیدی ندارم که در ادامۀ خیانت های حکومت های طالب دوست، به دامنۀ رنجهای مردم افغانستان افزوده میشود. دلایل این برداشت را زیر یک عنوان در هر شمارۀ کابل ناتهـ پیشکش می نمایم.

 

 

 

۱


نیازهای طرفین


امریکا:
امریکا نیاز داشت که عساکر خود را از افغانستان فرا بخواند. زیرا انگیزۀ نخستین حمله واشغال، سرکوب القاعده بود. آن شبکۀ تروریستی ضربات مدهشی را متحمل شده وبخشی از آن به داعش پیوسته است. در صورتی که حکومت دست نشانده با فرستادن جوانان افغانستانی به جبهات و تداوم جنگ با مخالفان امریکایی این وظیفه را انجام بدهند، به منفعت ومصلحت امریکا است که عساکر خود را برگرداند و جناحی که این مامول امریکایی را به ثمر بنشاند، بهره برداری هایی را در عرصۀ رقابت های سیاسی و انتخابات نصیب می شود. امریکا طی سالیان متمادی دریافت که میتواند نیروهایی مانند گلب الدین وطالبان را سوی کابل بکشاند. در این پیوند رهبردهای سیاسی امریکا در برابر پاکستان به عنوان عقبگاه مهم طالبان با وجود مشکل تراشی های زود گذر، موفقانه بود. بربنیاد این برداشت، وقتی رهبردهای منطقه یی امریکا در منطقه با استفاده از افغانستان، بدون حضور قوای امریکایی، متحقق گردد، چه نیازی دارد که هر هفته وماهی، خبر کشته شدن عساکرش به دست طالبان انتشار بیابد. وقتی این زمینه مساعد باشد ونیرویی آماده شود که درکابل دارندۀ قدرت باشد، متعهد به حفظ منافع امریکا و امریکایی کشی نکند؛ امریکا از دل وجان بر او دست تأئید می گذارد، آنچه که دراین توافقنامه بازتاب یافته است مراجعه شود به مواد توافق نامه.
افزون برآن وقتی امریکا می بیند که با این کار تیر دیگری نیز بر هدف می نشیند و نارضایتی پاکستان نیز به رضایت میرسد، چرا این نیاز ها را نبیند. بیشتر از آن وقتی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، سیاست سختری اعمال می شود و تدارک های جدی تری روی دست است، مگر امریکایی ها- منظور حکومتگران- اند، نمیدانند که ابعاد مذهبی و قومی طالبان، با وجود هرنوع تقلا های بیهودۀ جمهوری اسلامی ایران، ابزار خوبی برای بهره برداری میباشند. آنچه را که عربستان سعودی و اسرائیل نیز با دعا تمنا میکنند.
چنین است که مصالح ومنافع امریکا روی آورد به این توافقنامه را می پذیرد. حتا اگر احتمال قربانی شدن افراد امریکایی شدۀ وطنی، مانند غنی احمدزی و امثال اش را که دورۀ مصرف شان انتها می بیند، در چشم انداز بگذارد.

 


۲


طالبان:


طالبان، تا آنجا که به خواستگاه اجتماعی، فرهنگی و مذهبی افغانستانی شان ارتباط می گیرد، برای افغانستان باورهای شناخته شدۀ دورۀ چند ساله را داشته ودارند. منظور از خواستگاه اجتماعی دراینجا این است که برای ادارۀ امور افغانستان علایق و معتقداتی داشتند ودارند که از باورمندی به آنها منصرف نشده اند. با وجود پذیرش اطاعت از پاکستان، حالا هیچ مانع را برای پیاده نمودن دوباره آن باورداشتها نمی بینند. چه کیبل کاری زنان باشد، چه حرام نمودن موسیقی و کارنامه های شناخته شدۀ دل آزاردیگر. این گروه هم وقتی دید که نیروی سرنگون کننده اش حاضر شده است وی را تروریست ننامد، زندانیانی هایش را رها کند، با نماینده های سیاسی اش بنشیند، و چراغ سبز برای برگرداندن به کابل همراه با آب ودانه نشان میدهد، با تحقق چنین نیاز ها چرا نپذیرند؟ به ویژه که حامی پاکستانی هم خوشنودی دارد زیرا دست فعال ودراز اسلام آباد در کابل میرسد.
برای اطمینان خاطر از تداوم وحشت این گروه سزاوار یادآوری است که طالبان هرگز سخنی از روی گردانی از عقاید، برداشتها و کردار مردم آزارانه نگفته اند. برخلاف چه در رابطه با نشست سال گذشته در ماسکو و چه اکنون پیش وبعد از عقد این ازدواج سیاسی با امریکا، بسیار واضح از رفتار پیشین، نامِ نهاد و مرام خود دفاع نمودند.
هبت الله رهبر این گروه که درمهمان خانه های آی.اس. آی به سر می برد گفت: "امارت اسلامی به نصرت پروردگار و به نمایندگی مردم دلیر افغانستان توانست که پس از تقریبا نوزده سال جهاد و مبارزه، بالاخره برای پایان اشغال از افغانستان به توافق برسد."؟!
وی درمقام گیرندۀ قدرت در افغانستان و امارت اسلامی گپ زد: "از هرکسی که در مخالفت با امارت اسلامی سهم گرفته باشد و در عموم هر آن کسی که از امارت اسلامی تشویش دارد، از طرف ما تمام اعمال گذشته آنها عفو و بخشش است."
تصویر واقعی این گروه چنین است که متحجربوده، زخم های پیشینه را در افغانستان عمق و وسعت داده، در برابر بیش از نصف نفوس جامعه یا زنان رفتار غیرانسانی داشته و تنفروتعصب قومی و مذهبی دارد. گروهی با چنین اوصاف زشت نه تنها به درد مردم افغانستان نخورده ونمی خورد، بلکه رنج آمیزترین اووضاع را در چشم اندار می گذارد. این گروه فرمانبردار حکومت پاکستان است و پاکستان از آنها برای تجدید و تشدید اعمال نفوذ در افغانستان استفاده می نماید.
از این نقطۀ نظر باید طالبان را دید. نه از نقطه نظر تبلیغات آنانی که بر روی فجایع گروه طالبان پرده می کشند. ویا اینکه چنین برداشت اشتباه آمیز را به خورد دیگران میدهند که گویا امریکا براین گروه نظارت داشته و گروه طالبان توان پیشبرد برنامه های پیشین را ندارد!!
در رابطه با قطع ارتباط آنها با القاعدۀ شکست دیده که گفتیم، اما بقیه اوصاف آنها از جانب امریکا پذیرفته شده است.
به این ترتیب در تشخیص سیمای توحش آمیز این گروه، لازم است هرنوع توهم وپنداری دور ریخته شود که چشم امید به امریکا داشته برای جلوگیری از وخامت اوضاع امریکا را ناجی تصویر میکند.

 

 

 

 


ادامه دارد.
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۵۵      سال  شانـــــــــــــــــــزدهم         حوت   ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی   اول مارچ  ۲۰۲۰