رهایی گروهی از چهرههای مظنون به دهشت افگنی بینالمللی از سوی آقای رییس جمهور و موضعگیری «تحملناپذیر» وی در برابر برنامه های غرب در افغانستان، زوال شخصیت سیاسیاشرا اجنتاب ناپذیرتر از هر زمان دیگر گردانیده است. دراین اواخر دیدگاههای مراکز فکری، سیاسی و استراتیژیکِ امریکا و غرب بهصورت کل پیرامون وضعیت در افغانستان خیلی متشنج بررسی میگردد. در شرایطی که دولتِ امریکا ذهنیت عامه را نسبت به وضعیت جنگ در افغانستان به اعتدالگرایی دعوت میکند صداهای امریکایی ستیزی رییس جمهوری که باید «پارتنر استراتیژیک» غرب میبود از سوچی، انقره و اسلامآباد شنیده میشود و خشم قصر سفید، کانگرس، پنتاگون و سیا را برتابیده است.
کسانی که مبدا و اصول علومِ سیاسی را خوانده اند بهخوبی میدانند که هر واکنش و موضعگیری سیاسی زمانی پایداری و استمرار حاصل میکند که دارای پشتوانۀ قدرت اقتصادی باشد. قدرت اقتصادی، اقتدار سیاسی، نظامی، استخباراتی و فکری خلق میکند. از همینجاست که سیاست را «فشردۀ اقتصاد» نامیده اند. اقتصادِ سیاسی سرنوشت نظامهای سیاسی جهان امروز را تعیین و تعریف میکنند. پس از ختم جنگ سرد و واژگونی اتحاد شوروی، جغرافیای اقتصادی- سیاسی جهان بهصورت گستردهیی متحول گردید و ما شاهد درهم ریختهگی اقتصادی سیاسی «تقسیم کار» جهان سوسیالیزم بودیم. این اصل سبب گردید که جهان دوقطبی اقتصادی، توازنش را بهصورت یکبارهگی به جهانِ یک قطبی بسپارد و ابر قدرت جهان (Super Power) غول اقتصادی ایالات متحدۀ امریکا حرف نخست و نهایی را در عرصۀ سیاست روابط بینالملل زند.
از آن به بعد تعاملات سیاسی جهان نیز بهگونۀ بیمانندی دستخوش دیگرگونیهای شگرفی گردید. این ابر قدرت اقتصادی به ابرقدرت سیاسی، نظامی و استخباراتی جهان مبدل گردید. جنگ عراق و افغانستان برای این ابر قدرت نزدیک به نهصدو هشتاد ملیارد دالر تمام گردیده است. غرب بهصورت کل ۳۵۰۰ و امریکا نزدیک به ۲۳۰۰ رزمندهگانش را در این جنگ از دست داده است.
دولت امریکا نزدیک به ۷۲ ملیارد دالر به زیر ساختهای دولتِ پس از طالبان تحت رهبری جناب رییس جمهور به مصرف رسانیده است. ۸۶ فیصد بودجۀ نظامی و غیر نظامی دولت آقای رییس جمهور را غرب تمویل میکند که از آنجمع ۸۱ فیصد آنرا ایالات متحده پوشش میدهد. ۱۴ فیصد باقیمانده بودجۀ افغانستان از طریق گمرکات تمویل میگردد که بیشترینه مواد اکمالاتی و تجهیزاتی جامعۀ جهانی را تمویل مینمایند. یعنی اگر حمایت غرب محدود گردد این رقم به 3 فیصد تقلیل میکند. بدین ترتیب دولت آقای رییس جمهور ۹۷ فیصد وابسته به حمایت غرب بهویژه امریکاست. آقای رییس جمهور حقوق محافظینش را از همین بودجه تمویل میکند. مخارج ارگ ریاست جمهوری نیز از همین صندوق تمویل میشود. پشتوانۀ اقتصادی موضعگیریهای سیاسی آقای رییس جمهور مبهوت کننده است.
آقای رییس جمهور پنداشته است که این موضعگیریها، دلبستگی طالبان را نسبت به وی جلب میکند و آینده اشرا ضمانت خواهد کرد. اما آقای رییس جمهور بهگمانم فراموش کرده اند که با بزرگترین و غنیترین سازمان استخباراتی دنیا C I A طرف هستند که طالبان و به مانند طالبان دهها گروه دیگر را نظر به خواست زمان (راهبردهای خود) شکل میدهد و نابود میکند. این سازمان رهبران زیادی را به دنیا آورد (از جمله خود آقای رییس جمهور را) و رهبران زیادی را سرنگون کرد (حداقل به تاریخ معاصر افغانستان، هند و پاکستان نظر افگنده شود).
|