کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

  

نویسنده : عبدالرقیب اکلیل
دانشجوی مقطع ماستری در رشته شهرسازی دانشگاه تویوهاشی جاپان
 

 
 
شهر کابل از چنبره معماری وبافت شهری
 
 

 

 

مقدمه:

همان طوریکه که کشور ما نظام های متعدد سیاسی را در سده های اخیر تجربه نموده، از سبک های معماری و شهر سازی گونا گون در مقطه های مختلف زمانی نیز استفاده شده است. سبک های معماری کلاسیک که از عناصر برگرفته از معماری دوران کلاسیک روم و یونان که اکثر سبک‌های معماری که پس از رنسانس در اروپا‌ استفاده شده‌اند می‌توانند معماری کلاسیک محسوب شوند، در قرن ۱۹وارد کابل گردید و از قبل گونه های معماری اسلامی از مکتب های هندی و ترکی وهمچنان معماری سنتی و جود داشت که با هم امیزش نموده که در واقع اصالت هر دو از بین رفته و یک گونه یی مبهم را ایجاد کرده است. بطور مثال بیشتر بنا ها مانند کاخ ها ، معابد و مناره های آواخر قرن نزدهم در کابل به همین سبک ساخته شدند ولی بعد ها هم شهرسازی مدرن بدون رعایت شرایط خاص منطقه وارد قلمرو شهر سازی اسلامی که متآثرشده از شیوه های معماری اروپایی، هندی و ترکی گردیده بود شد بر علاوه که یک سبک نا اشنا و جدید بر مردم کابل بود هیچگونه مشترکات فر هنگی و اجتماعی با شهروندان کابل هم نداشت که در آغاز مورد علاقه و استفاده مردم قرار نگرفته ولی بعد ها با تغیرات اندک و جبرزمان آهسته آهسته مورد بهره برداری قرار گرفت ویک ریتم ناموزون را در فضای شهری شهر ها علل خصوص شهر کابل بوجود اورد که تا امروز امیزش درست بین این سبک ها بوجود نیامده و در کل میتوان ادعا کرد که کابل تا سال ۲۰۰۱ محصول معماری سنتی وسبک های دستکاری شده یی معماری کلاسیک، معماری اسلامی، و نوگرا (مدرن) دانست که بعد ها هم در این دهه پسین گونه های از معماری پسانوگرا (پست مدرن) نیز با انها یکجا میشود . هر سبک در یک زمانی در عوج کاربرد قرار داشته و بعد از گذشت دوره اش نشانه و نمونه های مختلف از خود به جامانده است . هر جنبش و حرکت معماری و شهر سازی در جهان رابطه جدید بین شهروندان و محیط زیست را از طریق استفاده ای متفاوت از نمادها، طرح ها، و مواد ساختمانی بوجود آورده است بنابر آن دانستن این سلسله مراتب از شروع تا به حال یک نیاز است، که مطالعات و تحقیقات بیشتر در زمینه میتواند بسیاری از در های بسته را باز و اذهان عامه را روشن سازد. در این بخش انکشاف شهر کابل را از زمانیکه بر بار آخر بحیث پایتخت انتخاب شد تا سال ۲۰۰۱ مطالعه میکنیم:

 

توسعه شهرکابل بین سالهای( ۱۷۷۵ تا ۲۰۰۱)

سلطنت کابل که نفوس ان به ده هزارتن در بین سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۷۷۵ میرسید. ثبات و رونق اقتصادی نسبی خود را برای مدت کوتاه در دوره حکومت تیمور شاه پسر احمد شاه درانی دوباره بدست آورد.

 تقسیمات اراضی کابل در این دوره :

تیمور شاه بخاطر نفوذ فیودالان كابل را پایتخت حکومت خود انتخاب کرد موصوف زمین ها و باغ های اطراف بالاحصار را به حیث پایگاه سلطنتی ، باغ های شاهی و دفاتر اداری اختصاص داد و قسمت های از شهر کهنه و بخش های جنوب رودخانه کابل را برای کارمندان دولتی و قسمت های را هم در میان افراد خود تقسیم نمود تا هر یک به میل خود منازل رهایشی، مهمانخانه، خانقاه، حمام ، کاروانسرا، مسافرخانه، اشتر خانه، چرا گاه ، قلعه و باغ ها بسازند و آرام و مرفعه زنده گی کنند ،ساخت وساز نظر به خصوصیات قبیلوی و فیودالی ادامه پیداکرد طوری که بهترین ‌خانه‌ها و منازل شهر در تمام محلات از سرداران قومی، مستوفیان و شهزاده‌ گان در ان زمان بود. قسمت زیاد باغهای قدیمی که از گلباغ وللندر امروزی در غرب کابل شروع شده و بصورت بهم پیوسته در امتدادغربی کوه شیر دروازه، تنگناه دهمزنگ ، شهر کهنه (چنداول که در ان زمان بخش مهم شهر را تشکیل میداد) تا غرب بالاحصار ادامه داشت انها را ازبین برده که در نتیجه هسته تاریخی کابل از بالا حصار پافراتر گذاشته و شهر به نا حیه ها و گذرهای چون قاضی فیض الله، شمع ریزها، مراد خانی، علی رضا خان، دیوان بیگی،کوچه عمله ها ، سردار جانخان، سراجی،اهنگری، تیل خانه، سمنت خانه و غیره که بیشتر انها تا امروز باقی مانده اند تقسیم بندی گردید در این تقسیمات نهر های متعدد هم اعمار و کشیده شده که اکثر این انهار و جوی ها ( حقابه ها) بالای اراضی مربوط خوانین و سران قوم جریان داشت و به اساس سلیقه های فردی تقسیمات شده اند که چالش ها و مشکلات جدیدی را برشهروندان کابل بوجود آورد با انتقال پایتخت از قندهار به کابل بر علاوه خانواده سلطنتی افراد زیاد از آستان های دیگر خاصتآ استان قندهار به کابل مسکن گزین شدند محله ها بدون بستر شهری بشکل خود سر شکل گرفت که به این اساس نفوس شهر تا سال ۱۸۷۸ به ۷۰۰۰۰ تن رسید و مرکز شهر ساحه تقریبآ به ۱۸۰ هکتار زمین گسترش پیدا کرد و شهر بمثابه بازار یا مرکز بازرگانی انکشاف یافت.

شیمای معماری سنتی تعمیرات مسکونی :

معماری در یک شهر، بیان فیزیکی اندیشه ها و آرزوهای ساکنان آن است شیمای مهندسی تعمیرات مسکونی در گذشته ها در کابل طوری بود که از خشت خام ، خشت های سنگی باپوشش از چوب که در یک منزل , دو منزل و حتی سه منزل ساخته شده بودند، خانه ها در بین احاطه ویا چهار دیواری موقعیت داشته که تنها یک راه دخولی داشت. خم و پیچ کوچه های باریک آن باعث روابط اجتماعی تنگا تنگ ومحبت بیشتر بین ساکنین ان گردیده بود. كوچه‌ها و پس كوچه‌های شهر طوری ساخته شده بود كه بیگانگان جرئت داخل شدن به محلات را نداشتند. و چنان بهم پیوست شده و یک شیمای مغلق را ایجاد نموده بودند که تا انسان آشنایی بدان نمیداشت راه اش را گم میكرد، توجه خاصی در قسمت ساحات عامه و راه های عمومی و هم چنان احاطه داخلی (چهار دیواری) داشتند خانه ها با یک حویلی بزرگ و نما ها عموماً از چوپ که با نقش و نگارها تزئین شده بودند ساخته میشد . دروازه‌های كندن ‌كاری شده و ارسی‌ها رواقی و ساده از پارچه‌های كوچك و ظریف چوب با مهارت خاص با هم پیوست گردیده بود كه از شهكارهای معماری و صنعت ان زمان محسوب میشدند. همچنان سقف اتاقها همه گچکاری و پر از گل وبرگ بود فضای داخلی بسیار دلچسب بنظر میرسید به گمان غالب فضای داخلی اطاق ها از شیوه های هنری هندی اقتباس میگردید و از فضای باز (حویلی) جهت کشاورزی و مالداری و همچنان فضا های سبزو باغ ها استفاده مینمودند.

نگاه به قرن گذشته

کارهای معماری وشهرسازی وهمچنان زیر ساخت های اقتصادی در کابل بعد از درهم شکستن حکومت مغلی ها کاملن عوض گردید وبسیاری از ارزشهای تاریخی، بناهای قدیمی و فرهنگی ان هم در اثر جنگهای ذات البینی شهزاده گان سدوزایی و باركزایی‌ها بر سر قدرت و دست یابی به حکومت با کمک و مداخلات دولت استعمار بریتانیا شدیدا اسیب دید و بسیاری ان ها ازبین رفت بازارمشهور چارچته ٔ کابل که از آثار علیمردان خان ، استاندار کابل بود که در عهد شاه جهان بنا گردیده واز شاهكارهای عصر خویش بشمار میرفت که فضای داخلی ان همه کندنكاری و آئینه بندان بوده كه درزمستان گرم و از برف و باران در امان بوده و در تابستان هم اثری از گرما نبود، چت های سرپوشیده و بلند كه از دو طرف روشندان های آن نورکاملن داخل بازار میشد درواقع دارای روشنای و سیستم سرما و گرما ی کاملن طبیعی بوده ، و از کثافت هوای فضای داخل بازار جلوگیری میکرد . در حقیقت همانند بازار های سر پوشیده که امروز بشکل مدرن ان در تمام شهر های جاپان اعمارشده ودرواقع مرکز شهر های جاپانی را تشکیل میدهد ساخته شده بود . قصه ها وافسانه های زیادی اززندگی شهردوندان کابل درزیرسقف گنبد این بازارشکل گرفته است ، چوك كابل به اصطلاح نقطه پرکار شهر که از شمال به جنوب و یا از شرق به غرب میرفتند كوتاه‌ترین راه بود، ولی در سال ۱۸۴۲ م همه به خاکستر تبدیل شد و نابود گردید . بالا حصار که هسته مرکزی بسیاری از جنگ‌ها در طول تاریخ بوده و در تاریخ کهن پایتخت منطقه بود که در طی بیش از هزار سال، بارها به خرابی رفته و متروک شده‌است، اما در طرح اولیۀ آن ظاهراً هیچگاه تغییری رونما نگردیده بود ولی درسال ۱۸۸۰ م ان نیز منفجر گردید.

 

 

 دیوارهای مستحكم و پایدارشهر که در مقابل حملات مختلف گروه های چون اعراب، مغولها و انگلیسها پایداری و مقاومت نموده و بیگانه را از خود رانده است این دیوارها در اطراف شهر كابل تا عهد تیمورشاه هم استوار بود. ولی رفته رفته به اثر جنگ‌های داخلی ایشان و بی ‌توجهی دولت‌ها از بین رفته كه نشانه‌های آن در بلندی كوه‌ها تا امروز نمایان است ولی از اطراف شهر محو گردیده است.

سده پسین و آغاز فصل جدید معماری در شهر کابل

همزمان باپایه گذاری و تعین قلمرو افغانستان معاصر در زمان عبدالرحمان خان و با به کنار امدن ایشان با نماینده های انگلیس صفحه جدید در کابل بازشد وسلطنت کابل موقف کابل نوین را بخود گرفت مرحله ای تازه ای از اصلاحات اقتصادی اغاز گردید. سلطنت کابل که بحیث مرکز مهم سیاسی،اقتصادی واجتماعی کشور نقش مهمی را بدوش داشته و در بسیج سازی مردم کشور در مبارزه علیه استعمار گران انگلیس حیثیت قرارگاه مرکزی و اداری را ایفا نموده بود , پس از ان سکونتگاه ها نسبتآ بزرگتر و دائمی تر شده و شهر مکانی باتراکم جمعیت نسبتآ بیشتر به مرکزسیاسی و اداری مبدل گردید در طی این دو دهه آخر قرن نزده در کابل جمعیت از صدهزار به یکصدوچهل هزار افزایش یافت.

بنابر از بین رفتن محل اقامت قدیمی (بالا حصار) عبدالرحمان خان امر ساخت کاخ ارگ شاهی را به شمال رودخانه کابل داد و در این دوره که تحولات در سرتاسر جهان در تمام عرصه ها بوجود آمده بود، در کابل نیز با کمک انگلیس ها تغیرات در بسیاری بخش ها بوجود آمد بر علاوه از ساختمان های معماری ارگ شاهی ساختمان های چون دستگاه رادیو، قصر دلکشا،قصر گلخانه، قصر سلام خانه، قصر باغ بالا، قصر وزارت خارجه، قصر چهل ستون، مسجد عیدگاه، مسجد پل خشتی ، سلام خانه پغمان، عمارت مهتاب قلعه، برج شهرارا و برخی از قاغوش های نظامی در شهر کابل اعمار گردید. و در دامنه یی کوه آسمایی و شیر دروازه یک کارخانه مهمات که اولین مجتمع صنعتی درکابل بود ساخته شده و از همه مهمتر، قسمت از شهر برای اولین بار با برق معرفی گردید.

مرحله انتقال مقر حکومت از بالا حصار به داخل شهر از سال ۱۸۷۸ م تا ۱۹۱۹ م صورت گرفت .

دیوار ها در توسعه شهر بطرف شمال و جنوب بر روی اصول و اساسات هندسی ویک درک جدید برچیده شد امروز قسمتی از آن دیوار مستحكم شهر كابل كه در قرن پنجم میلادی از طرف كابل شاهان اعمار گردیده‌بود صرف در حصه گذرگاه و بالاحصار كابل بجا مانده است ، دیوار های بلند اطراف ساختمان ها نیز اهمیت خود را از دست داد و یک سبک جدید مهندسی الهام گرفته از سبک معماری اروپایی وارد کابل گردید ، استفاده معاصر از معماری سنتی با مواد ساختمانی جدید بوجود آمد که بر علاوه در ساختمان های قبلی که به داخل توجه بیشتر داشت به خارج توجه نیز صورت گرفت نما ها با پیش برآمده گی ها در نمای ساختمان به استقامت باغ مجهز با چشمه ها بود از راه رو های تاق دار که نوع از مهندسی آسیا میانه بود و در اثار معماری دوره بابری نیز دیده میشد کار گرفته شد . در تعمیرات رهایشی از نقشه های مربعی، ساده و یک منزله که شامل گنبد مرکزی، صالون عمومی هشت ضلعی با اطاق های مربعی که هر کنج آن با راه رو های که اطراف انرا ستون ها تشکیل میداد استفاده به عمل آمد.

نحوه توزیع زمین در این دوره :

در کنار توسعه شهر ریشه های بینظمی در مسایل ملکیت زمین از همین دوره سلطنت عبدالرحمان خان آغازگردید

اعطای زمین های مردم بومی کابل به افراد غیره (کوچی ها) و خانواده شاهی که شواهد ان تا امروز به شکل فرمان های شاهی موجود است و باعث پیچیده گی های روابط در حال حاضر گردیده، این فرامین بخش از انکشاف وسیعتری در ثبت سوابق وبیوکراسی بوده، قاضیان و محررین حکومت که در هر شهرستان (ولسوالی) کابل و یا درهر استان از کشور که مقررشده بودند نقش کلیدی را در این زمینه ایفا نمودند، که شدیدآ روند شهر سازی پایداری امروزی را نیز به چالش کشیده است

 

گسترش شهر در دو دهه اول سالهای ۱۹۰۰

به تعقیب ان حبیب الله پسرعبدالرحمان خان۱۹۱۰م با رسیدن به قدرت سیاست های تک معماری دوره قبلی در امورشهرسازی نیز ادامه داد وسعت شهر به ۴۰۰ هکتار زمین و نفوس ان به ۶۵۰۰۰ تن میرسید وی توجه بیشتر به سبک و مهندسی هند بریتانوی نمود. این نوع مهندسی به اردوگاهای نظامی که دارای بام های مایل بود شباهت داشت برخی از اصلاحات شهری و مدنی کابل از قبیل اعمار فابریکه پشمینه بافی، تاسیس شرکتهای بازرگانی، اعمار نخستین بیمارستان، تمدید شبکه ابرسانی از پغمان به کابل و اعمار مکتب حبیبیه در این وقت عملی گردید. تغیر در وسعت، وضعیت و نوع فعالیت  اقتصادی، درجهء اشتغال و قشربندی اجتماعی، چگونگی بهره گیری از نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ، و نسبتآ درجه پیچیده گی روابط و مناسبات از شاخصهای بودند که شهر کابل را از روستا ها و استان های دیگر اهسته اهسته مجزا می ساخت .

سپس در دوره امان الله سال ۱۹۱۹م ﺑﺮای ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺑﺎر ﺷﻬﺮداری ﻛﺎﺑﻞ بنام مدیریت ﺑﻠﺪﻳﻪ بوجود آمد وﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ آن را ﺑﺎ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﺤﺪود ﻛﻪ داﺷﺖ اﻣﻴﺮاﻟﺪﻳﻦ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﮔﺮﻓﺖ در این زمان تصمیم گرفته شد تا مرکز اداری کشور به ساحه سرآسیاب چهاردهی (دارالامان) در شش کیلو متری جنوب غرب شهر کهنه کابل که از لحاظ زون بندی شهری دارای اب و هوای مساعد تری برای رهایش وزنده گی کردن را در خود داشت، انتقال بیابد. چهاردهی بداشتن درخت چنار عرعر شهرت داشت عرعر یکی از محصولات عمده دهاقین چهاردهی بود و چوب محکم و بادوام ان برای ساختمان های شهر کابل و نواحی چهاردهی بکار برده میشد، برعلاوه از درخت عرعر درختانی مانند اکاسی نیله چنار، سفیدار، بید، سنجد در خرمی وادی چهاردهی سهم بسزائی داشت. منطقه چهاردهی بسیار شاداب و اهالی آن زراعت پیشه بود چهاردهی در از چهار سمت با کوه ها احاطه گردیده و این وادی بقدری سرسبز و شاداب بود که باغ و غیر باغ را نمیتوان تشخیص داد، و تمام قسمت های ان به شکل یک قطعه باغ بسیار بزرگ بنظر میرسید، در گوشه شمال شرقی این وادی شاداب، باغ بابر شاه و در شرق، باغ چهل ستون و در جنوب شرقی باغهای معروف و خوش آب و هوای گلباغ وجود دارد روی این ملحوظ طراحان از سایر نقاط کشور و مهندسان از کشور المان و فرانسه به کابل فراخونده شدند و برخی از ساختمان های اداری شهر دارالامان را بر روی همین مفکوره احداث کردند. در بالای یک تپه قصر دارالامان که توسط مهندس المانی بنام آرتل طرح ودیزاین شده بود وتپه دیگر کاخ تپه تاج بیک اعمار گردید و اطراف دارالامان به کارته ها تقسیم گردید  خط واگن برقی برای اتصال شهر کنه با شهر جدید گذاشته شد خواستار گسترش جاده ها با روی کار آمدن عراده جات گردید، پل آرتل اولین پل بالای دریای کابل از خشت سنگی اعمار گردید و اردوگاه سابق بریتانیا در قرن نزده به اولین فرودگاه کابل مبدل شد. البته در رابط به واژه کارته باید گفت که از واژه المانی کورتل که به انگلیسی کوارتر گفته میشود گرفته شده و معنی اقامتگاه‌ یا همانا محله مسکونی را میدهد ، وارد ادبیات تخصصی شهری ما در این زمان گردید. این زمان آغاز ناپدید شدن معماری سنتی ومعماری اسلامی از کشور در قسمت ساختمان های رهایشی و اداری بود. معماری سنتی و اسلامی تنها به اماکن مذهبی محدود میگردید .

مقررات ساختمانی برای اولین بار معرفی شد و متخصصین شهر سازی جهت برنامه ریزی شکل گرفت. مدیریت بلدیه به ریاست بلدیه ارتقاکرد و نظام نامه مخصوصی به نشر رساند . رسوم وعنعنه اروپائی بیشتر جانشین مهندسی اسلامی گردید ، تعمیری بنام عین العماره که در ایتالیا به سبک مهندسی رنسانس ساخته شده بود در محوطه ارگ شاهی ساخته شد ، برعلاوه از تزئینات وابسته به مهندسی گوتیک که در فرا نسه بیشتر مروج بود نیز استفاده گردید.

یکی دیگر از تغییرات امان الله خان این بود که تا ارگ شاهی را به پغمان که در۲۰ کیلومتر قرار داشت انتقال دهد. در قسمت دخولی پغمان به مناسبت بزرگداشت استقلال بنائی را به نام تاق ظفر ایجاد نمود. این تاق کاملن شبیهی بنائی است که در شهر پاریس موقعیت دارد. از آن پس تمام وابستگان شاه نیز درصدد ساخت خانه های شبیه خانه های اروپائی در حومه ساحات عامه و باغ های عمومی شدند. در ساحات عمومی میتوان از یک مسجد، نمایشگاه با محل نمایشات و موسیقی، بیمارستان، کتابخانه نام برد تعداد زیاد از مهندسان از کشور های مختلف مانند فرانسه، جرمنی، ایتالیا، ترکیه و دیگر ممالک به پغمان سرازیر شدند. ولی هیچ گام عملی بجز از بنا های یادشده برداشته نشد در این سال ها سالانه رشد نفوس به ۳.۷ درصد و جمعیت شهر به نود هزار تن میرسید.

درمورد مناره سازی در کابل باید گفت که برج ها و مناره ها از جنبه تاريخى دو پديده قديمى هستند كه تاريخ سابقه آنها به قبل از اسلام برمیگردد ابتد مناره را براى راهنمائى مسافران مى ساختند و در آن آتش روشن مى كردند كه در شب از دور رهنماى مسافران به مقصد باشد, تا به اين وسيله مسافران راه را از بى راهه تشخيص دهند ولی بعد ها از مهمترین نماد های مهندسی ا سلامی قرار گرفت و در معابد و مقابر از ان کار گرفته شد که دارای شیمای مهندسی بخصوص در کشورهای مختلف میباشد به گونه مثال در كشورهاى اسلامى معمولا سر آن را کمانی ویا بيضوى مى سازند ولى در كشورهاى مسيحى سر آن را تيز و مانند يك مخروط شکل میدهند که در مناره های ساخته شده کابل از هردو نوع استفاده شده این مناره ها که بسیار ان به پاس یادبود از قهرمانان راه آزادی و برخی هم به پاس وفاداری از دولتمردان وقت اعمار شده اند مانند منار های نجات ، منار دهمزنگ (عبدالوکیل خان)، منار علم و جهل، منار اسقلال، منار سپاهی گمنام، منار کابل و غیره که ساخت ساز ان از دوره عبدالرحمان خان شروع و تا اغاز دوره جمهوری در حدود نیم قرن را در برداشته است.

نحوه توزیع زمین در این دوره:

دوره امان الله را میتوان دوره صدور فرامین، قوانین، فصلنامه ها و نظامنامه ها نامید زیرا دراین دوره بر علاوه از بخش های سیاسی اقتصادی و مدنی ، فرامین و نظامنامه های زیاد در امور شهر سازی نیز صادر گردید که از ‏نظامنامه ناقلین بسمت قطغن شروع تا نظامنامۀ فروش املاك سركارى، نظامنامۀ اداره مساکین، نظامنامۀ تقسیمات ملكیۀ افغانستان، نظامنامۀ تعمیرات دولت‏، نظامنامۀ ابنیۀ شهر دار الامان‏،  ‏‏نظامنامۀ بلدیه وغیره نام برد.

 در سال ۱۹۲۲ م اولین قانون ساختمانی و یا نظام نامه را صادر نمود. در این نظام نامه از همه گان تشویق برای ساختن بنا ها به عمل آورده چنین اظهار داشت که زمین به کسانیکه در مدت یکسال خانه ای را مطابق معیارات ساختمانی میساخت رایگان داده شود.

قابل ذکر است که در این دوره فقر و تنگدستی ، بیعدالتی های اجتماعی وبرخورد های طبقاتی بین شهروندان که در زمان عبدالرحمان خان آغازشده بود نیز به شکل گسترده وجود داشت  کثرت معلول و معیوب و گدا ها بین طبقات مختلف ، مردها و زنها در شهرو بیکاری یکی از چالش های عمده در ان زمان نیز بشمار میرفت که میشود از نظامنه اداره مساکین که در سال ۱۹۲۷ م منتشر گردیده یاد آوری نمود در ان چنین ذکر شده است که (برای انفاق و اعاشه اشخاصیکه تدارک معیشت خودرا بنابرگرفتاری علل و یا سن شیخوخیت نتوانند و کنون در شهر کابل و دیگر مرکزهای نائب الحکومه گی ها و حکومتیهای اعلی و کلان مشغول گدائی هستند بروفق مواد آتی تدابیرتامین معیشت شان کرده میشود تا از تکلیف گدائی رهائی یابند) توسعه شهری شهر کابل از همان اغاز درمحور سیاست های ناسالم شکل گرفته است بهر حال با هرمرحله از توسعه زمین ها از نزد مردم بومی گرفته میشد که بزرگترین ضربه به اقتصاد مردم کابل از همان زمان وارد گردید بر علاوه از ارزش زمین بیشتر درامد مردم کابل را نیز کشاورزی تشکیل میداد که انحصار قدرت و اقتصاد در کشور باعث ان گردید تا مردم زمیندارکابل با پول اندک زمین های خود را بفروشند وبخاطر امرار معیشت بسیار انان دوباره زمین را به اجاره میگرفتند که با پوره نکردن اجاره های گزاف مالکین ، زمین های دیگر خود را نیز از دست میدادند و این روند در سرتاسر کشور ادامه داشت تا بلآخره در زمان ظاهرشاه درمورد تجمع ساحات بزرگ زمین نزد عده محدود افراد مباحثات عامه در کابل و تمام استان های دیگر(ولایات) جریان پیدا کرد و انتقادات از شاه وخانواده شاهی سال به سال بیشتر گردید. هیچگاه قوانین درمورد زمینداری (توزیع، استملاک ، اجاره و فروش، مسکن دهی اجباری ویا فرمایشی ) تطبیق نگردیده است و این روند نا درست اززمان عبدالرحمان خان آغاز شد و در دوره های بعدی به شدت ادامه پیداکرد که این امر انکشاف پایدار شهر را نا متوازن ساخته، باعث پراگنده گی شهر شده و توسعه های بعدی را به چالش کشیده است درواقع معماری شهر تا دوره داود خان همه بصورت منفرد و جداگانه و بدون گسترش علمی در محور شهری شکل گرفته است.

 

 

 

توزیع نادرست اراضی یکی از عوامل نا آرامی های اجتماعی و سیاسی طی یک قرن اخیر بوده که موجب مناقشات محلی اغتشاشات و منازعات در تمام ساحات گردیده است و به همین منوال شهر سازی بی ثبات از طریق غصب زمین های دولتی تا امروز ادامه پیداکرد.

پایان یک دوره و آغاز دوره جدید باچالش ها وپیشرفت های ان

پس ازسرنگونی دوره امان الله خان ، امیرحبیب الله کلکانی بمدت نه ماه برکابل سلطنت نمود، اما تنشهای سیاسی بزودی نادرخان رابه قدرت رسانید. قبل از دوره نادر خان شهر کابل نسبتآ از جایگاه خاص شهری در بین شهر های دیگر کشور برخوردار بود ولی در زمان نادار خان بر علاوه که شهر بسوی پیشرفت سوق داده نشد بلکه ترس وو حشت در روند شهر سازی و شهر نشینی بوجود امد که با عث بن بست در امور شهرسازی نیز گردید زمین های دولتی بیشتر در همین زمان غصب شد . تمام املاک شاهی وبیشترین ملکیت شهروندان را به افراد وفادار که انرا در رسیدن به قدرت کمک نموده بودند تقسیم نمود، پراگنده گی های شهری بیشتر شد در این دوره ساحات کابل بیشتر خود سر اعمار گردید که بخش از آن، ساحات غیر پلانی و خود سر امروزی را تشکیل میدهد. نادر خان یک ضربه محکم بر انکشاف شهر با ملغا ساختن کار امتداد وساخت شهر دارالامان که یکی از بهترین و بزر گترین پروژها در تاریخ شهر سازی کابل محسوب میشد وارد نمود که تا امروز این ساحه به همین حالت باقیمانده وبیشتر قسمتهای ان به مرور زمان خود سر اعمار گردید و به همین ترتیب خلاف بسیار از پلان ها عمل نمود . در کابل جمعیت ازیکصدهزار به یکصدوچهل هزار افزایش یافت، افزایش جمعیت به سرعت ادامه پیداکرد و هجوم مردم از اطراف بسوی کابل یشتر گردید.

در دوره ظاهر شاه سال ۱۹۳۳تا سال ۱۹۷۳م یک دوره نیمه فلج و زمان برباد شده میتوان عنوان کرد در این مدت ۴۰ سال پادشاهی وی پلان خاص عمرانی وجود نداشت. در همین سال ریاست بلدیه کابل به شاروالی کابل تغیر نام کرد، در سالهای نخست زمانیکه شاه محمود صدراعظم کشوربود نتوانست تا ارتباط سالم را با دولت امریکا ایجاد نماید، از سمت برکنار شده و داود خان پسر کاکای  ظاهر شاه به مقام صدارت رسید. داود خان تلاش به قایم ساختن ارتباط با اتحاد جماهر شوروی را نمود و برنامه های عمرانی، اقتصادی و انکشافی شهر کابل از همین زمان با کمک وهمکاری شوروی اغاز گردید مخصوصآ در زمان ریاست جمهوری( بعداز سال ۱۹۷۳-۱۹۷۸ م) در کابل از نظر پلان های شهری ومعماری تغیرات چشمگیر در بخشهای اجتماعی ، اداری،فرهنگی، بهداشتی، صنایع ،اقتصادی،جاده سازی شهری وآموزشی رونما گردید.

 

کمک و همکاری شوروی آدامه پیداکرد واین کمک و همکاری های فنی و حرفه ئی تحول شگرفی در قبال شهرسازی در کابل و سراسر کشور به جا گذاشت. ویک سلسله ساختمان ها از احداث و پخته کاری شاهراه های کابل، مزارشریف ،شبرغان و کابل قندهار، هرات گرفته تا اعمار تعمیرات صنعتی مانند فابریکه ای جنگلک که در سال ۱۹۴۶م برای ساخت پرزه جات و ترمیم ماشین الات ،فابریکه نساجی گلبهار و پلخمری، سیلوهای نان پزی کابل پلخمری درسال ۱۹۵۳ و فابریکه خانه سازی ساخته شد. در جهت گسترش علم و دانش، دانشگاه کابل ، دانشگاه پولیتخنیک کابل و تخنیکم ها، در بخش رهایشی مجتمع های مسکونی (مکروریان اول)، با ایجاد روابط دوپلوماتیک بین کشور ها تعمیرات سفارت خانه ها در نقاط مختلف شهر اعمار شد و به ساخت هوتل انتر کانتیننتال (intercontinental) در باغ بالا و ساختمان های دیگری پرداختند. نقش بخش خصوصی در امور معماری وشهر سازی در این دوره بسیار برجسته بوده است.

 البته باید اظهار داشت که توسعه و انکشاف اجتماعی و اقتصادی شهر در مقایسه باکشورهای جهان خیلی اندک بود زیرادر ان زمان مدرنیزه شدن شهر ها در کشور های پیشرفته دنیا به حد مشبوع رسیده و انها در یک مرحله گذار از مدرنیسم به پست مدرن شدن قرار داشتند. حال انکه کابل تازه حرکت بسوی مدرنیزه شدن را آغاز کرده بود. واز سوی هم از نقطه ﻧﻈﺮﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮی در ﺗﻤﺎم اﺑﻌﺎد ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت وﻣﻮاﻧﻊ رو ﺑﺮو ﺑﻮده است و این پروسه جامع هیچگاه در چارچوب وضوابط یک شهر مدرن شکل نگرفته است وبدون تردید نوع تقسیمات و انکشاف شهر نیز در معرض معامله و مصلحت های سلیقوی گروهای حاکم قرار داشته در واقع ﻛﺎﺑﻞ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﻛﺸﻮر در تمام برهه های تاریخ به ﻣﻌﺮض ﻣﻌﺎﻣﻠﻪﻫﺎ و ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻫﺎی ﻣﻌﺎﻣﻠﻪﮔﺮان ﺑﻲ ﻛﻔﺎﻳﺖ و ﺿﺪ ﻣﻠﻲ ﻗﺮار ﮔﺮفته که این امر نقش به سزای در روند شهر سازی و توسعه شهری خاصتآ بافت های اجتماعی و فرهنگی داشته و بر محور همین سیاست هاو روابط نامتجانس افراد و حکومت ها، شهر شکل گرفته است .

 سیمای شهری و تراوش های اندیشه وی مهندسی شهر ازسبک های معماری سایر کشور های خارجی اقتباس شده، اعمار و ساختمانهای مراکز عمده تجارتی در ۱۴ و ۱۸ منزل و احداث جاده میوند در بطن شهر کهنه وجاده نادر پشتون در گوشه یی از چارچته قدیم کابل به شهر سیمای معاصر بخشیده است . جمعیت در سال ۱۹۶۲ در شهرکابل به ۳۸۰۰۰۰ تن و مرکز شهر به ۶۸۴۰ هکتار زمین گسترش پیداکرد تقسیمات شهرستان ها ( ولسوالی ها) در شهر کابل نیز در همین زمان صورت گرفت برای اولین بار شهر معماری مدرن را در ساحات رهایشی تجربه کرد که از ان جمله یکی مجتمع هاى مسکونی بشکل بلاک ها بنام مکروریان ها است که در نواحی غربی شهر کابل اعمار گردید که در طول زمان به اشکال متفاوت از ان استفاده شد در آغازچندان مورد علاقه گرم شهروندان قرار نگرفت ولی بعد ها مورد استفاده کارمندان حکومتی و مشاورین روسی قرار داشت و روزگاری هم از این آپارتمانهای جهت نگهداری مواشی استفاده شد، در سال های حاکمیت گروه طالبان بر کابل افرادی از روستاهای مختلف به این شهر آمده و در مکروریان ها مستقر شدند و همان گونه که در ساحات قبایلی و روستائی زنده گی میکردند همراه با مواشی های خود اتاق های کوچک یک نفری و دو نفری آپارتمانها را برای مدت نیز تجربه کردند شکلی دیگری استفاده از این محصوله مدرن این گونه بود که شماری از افراد گاهی به امر طالبان و گاهی هم خود سر برنده (بالکن) های آپارتمان های خود را با استفاده از خشت و گل، کاملن پوشانده بودند و شماری دیگر هم شیشه های آپارتمان خود را از داخل رنگ کرده بودند.

به هر حال مکروریا ن (Micro district, or Microraion) یک اصطلاح کاملن روسی است که در ممالک اتحاد جماهر شوروی وقت به ساحه که از بلاک ها مسکونی ساخته شده و دارای مسا حت معین باشد اطلاق میگردید. ساخت وساز مکروریان ها در سالهای ۱۹۲۰ دران کشور ها شروع و در سالهای ۱۹۵۰ به درجه مشبوع ان رسیده بود که به همین اساس وارد شهرسازی کشور ما نیز گردید پیوسته به ان محله های مسکونی جدید در زمین های کشاورزی در شمال و غرب شهر ساخته شد مانند شهر نودر سال ۱۹۳۵ م ، کارته چهار در سال ۱۹۴۲ و محله های مسکونی دیگر در سال های ۱۹۵۰ در نقاط مختلف شهر گسترش پیدا کرد.

 

اولین طرح جامع شهر کابل

 

نخستین طرح جامع شهر (ماستر پلان) در سال ۱۹۶۲م توسط کارشناسان کشور به کمک مشاورین اتحاد شوروی سابق، تهیه گردید. که این طرح (پلان) برای هشصدهزار باشنده در مساحت ۲۳۷۸۰ هکتار زمین بر مدت زمانی بیست وپنج سال، در نظر گرفته شد .

در سال ۱۹۶۴ م اداره مرکزی شهرسازی و خانه سازی که بخشی از آن به نام واحد ساختمانی بنایی یاد میشود و مسوولیت ساختن خانه های مسکونی را تا دوره های بعد به عهده داشت پایه گذاری گردید. گروهی از کارشناسان ملل متحد شامل برنامه ریزان شهری، معماران، انجنیران، جامعه شناسان و کارشناسان صحت عامه کارهای اصلی این اداره را بین سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ به پیش می برد. گرچه کارشناسان خارجی دیگری نیز از جاپان و هند و بلغارستان مصروف کار در این مرکز بودند ولی به دلیل این که کارمندان اصلی این اداره را شهروندان کشورهای اروپایی و آمریکا تشکیل می دادند، شهرها و خانه هایی که آنها طرح می کردند، متاثر از شیوه خانه سازی و معماری غربی بود.

خانه های ساخته شده در آن دوران، که نمونه های آن را در مناطق کارته سه، کارته چهار، کارته پروان و وزیر اکبرخان دیده می توانیم، متاثر از سبک معماری مدرن دانست که بعد از قرن ۱۹ در کشورهای پیشرفته جهان مروج یافته بود وارد قلمرو معماری کشور نیز گردید. زیر پا کردن عرف و عنعنه در قرن ۲۰ توسط طرفداران مدرنیسم نه تنها در شهر کابل بلکه درتمام شهر های جهان رایج گردید بود .

 

دومین طرح جامع شهر کابل

 

 پس از آن، در سال ۱۹۷۱، در طرح اولی تجدید نظر صورت گرفت و دومین طرح جامع شهر (ماستر پلان) در همین سال به کمک کارشناسان روسی و کارشناسان اداره اموزشی ، علمی و فرهنگی ملل متحد (UNESCO) ترتیب شد. در این طرح ۲۹۹۰۰ هکتار زمین برای ۱.۴ میلیون باشنده در نظر گرفته شده بود. به طور همزمان برای اولین بار بلا ک های آپارتمانی با عناصر و اجزای ساختمانی فابریکه یی به شیوه های ساخته شده درکشورهای جماهر شوروی وقت مطرح شد. مصطلحات شهر مانند مکروریان ، کارته، مینه، بلاک ، گالری ، اپارتمان و.... بوجود آمد و بیشترین تغیرات در نام گذاری ساحات شهردر همین زمان صورت گرفت

 بعد از کودتای هشت ثورسال ۱۹۷۸م دوره حزب دموکراتیک خلق در مجموع به ساخت و آبادی شهر ادامه داده شد ولی پلان های جدید برای توسعه روی دست گرفته نشد وپلان های عمرانی که در زمان داود خان تحت سرپرستی غلام سخی نورزاد شهردار وقت طرح گردیده بود تاحدی تطبیق گردید که از ان جمله میتوان از ساختمانهای مسکونی در مکروریان دوم، سوم و چهارم در اثر فعالیت فابریکه خانه سازی وهمکاری مستقیم اتحاد شوروی نام برد وهمچنان مجتمع مسکونی رادر شهر ارا وتهیه مسکن، دانشگاه پروفیسور برهان الدین ربانی ، جاده جدید کابل بگرام پروژه مسکن ارزان قیمت ، احداث پروژه برق حرارتی پروژه پنجصد فامیلی خیرخانه و ده ها ساختمان دیگر در شهر کابل اعمارگردید. معماری خانه ها در شهر کابل وسیله یی برای تبلیغات ایدیولوژیک بدل شد. دولت سعی کرد با ساختن بلاک های آپارتمانی متعدد و متحد الشکل در چندین نقطه شهر، زیربنای یک جامعه یی کمونیستی را بگذارد. دراین دوران شورا های ولایتی نیز ایجاد شد، مرکز شهر به ۱۶۸۳۰ هکتار زمین گسترش پیداکرد.

سومین طرح جامع شهر

 شورای وزیران لایحه توسعوی شهر (ماستر پلان سوم) کابل را مطابق نورم های معاصر شهری به کمک متخصصین اتحاد شوروی و متخصصین داخلی منظور نمود. پروسه تهیه ماستر پلان سوم در سال ۱۹۷۶ آغاز و در ۱۹۷۸ منظور گردید. این طرح ساحه ۳۲۳۳۰ هکتار زمین رااحتواو برای دو ملیون باشنده طرح ریزی گردید که مجموعه شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(،تجارتی، رهایشی،آموزش و پرورش وغیره)  را با توجه تمام بخشهای جاده سازی شهری ،تجهیزات انجنیری ، سرسبزی، ابرسانی ،کانالیزاسیون ، سنجش و مورد مطالعه قرارداده که برای ۲۵ سال یعنی الی سال ۲۰۰۲ در نظر گرفته شده بود و درمعرض تطبیق و بهره برداری قرار گرفت و به دنبال تهیه ماسترپلان ، کم و بیش پلان های تفصیلی برای اعمار ساحات مسکونی و سایر نواحی بصورت پلان شده، ترتیب گردید ولی با تآسف بنابرحوادث جنگ و تغییروتبدیل حکم رواها و انتصاب های سلیقه وی در راس شهرداری ماستر پلان جز آرشیف نقشه ها قرارگرفت و از تطبیق باز ماند نفوس شهر به ۱.۵ ملیون تن با رشد طبیعی ۴.۷ درصدی در بین سالهای ۱۹۹۲ – ۱۹۷۹ میرسید.

تطبیق صد در صدی این ماستر پلان بسیار اندک و ناچیزدر یک یا دو ساحه صورت گرفت و قسمتی هم به تغیرات خورد و بزرگ در ساحات انگشت شماری تطبیق شده درواقع شهرموجوده کابل را نمیتوان محصول این ماستر پلان دانست بجز از چند ساحه که پنجاه درصد پلان در آن تطبیق شده متباقی باتغیرات علمی و پلان شده وهم غیر علمی و خودسر انکشاف پیدا کرد.

در زمان جنگ های داخلی و اشغال کشور توسط طالبان تأسیسات فوق همه شدیدآ خساره دیده و بسیاری شان کاملن ویران گردید شهر کابل بیشتر از شهر های دیگر زیر باران موشک ها و راکت پرانی ها قرار داشت که از اثر ان امور بازسازی ان نیز سال ها به عقب افتاد تا سال ۲۰۰۱ ساخته های سطحی شهر به مخروبه مبدل گردید، اثار فرهنگی شهر کاملا به یغما برده شد عده از شهروندان کابل خانه های خود را ترک گفته و به کشور های مختلف جهان مهاجر شدند و عده هم بیشترین جایداد های خود را در زمان طالبان از روی فقر و تنگدستی مجبورآ به فروش رسانیدند که گروه از این مجبوریت استفاده اعظمی نموده با پولی بدون حساب که در دست داشتند خانه ها وزمین ها را به ارزش بسیار کم بدست اوردند و در پهلوی ان روند غصب زمین های دولتی نیز ادامه داشت. تقریبا تمام انرژی روی تخریب خانه ها مصرف شد و کمتر اتفاق افتاد که در این مدت خانه ای در کابل آباد شده باشد چه رسد به این که سبک خاصی معماری بوجود آمده باشد .

 





جمعبندی

 شهر کابل بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع که همانا نحوه استفاده از زمین‌های شهری در سطح محلات مختلف شهر و موقعیت و مساحت دقیق زمین برای هر یک از فعالیت های شهری و وضع دقیق و طرح مفصل شبکه های اساسی مانند آبرسانی ، فضلاب ، برق ، جاده های عبور و مرورعراده جات و شهروندان ، کمر بند های سبز، میزان تراکم جمعیت، تراکم در واحدهای شهری، اولویت‌های مربوط به مناطق بهسازی، توسعه و حل مشکلات شهری، زون بندی محیطی و موقعیت کلیه عوامل مختلف شهری شکل نگرفته است .

پیشرفت و ترقی یک جانبه قرن ۲۰ و معماری و توسعه شهری آنزمان شهر کابل را به جانب غیر ملی ساختن سوق داد. درواقع شهر کابل هیچ گاه سبک معماری منحصر به فرد نداشته است ، ویک ترکیب درست و بجا از سبک مهندسی کلاسیک نوع اروپائی و معماری مدرن بوجود نیامد، قرار گرفتن هردو کنار هم فضای خشن را ببار آورد بطور نمونه قرار دادن تعمیر ۱۸ منزله مخابرات در پهلوی مقبره عبدالرحمان خان داخل پارک زرنگار و در این دهه بسین هم مسجد عبدالرحمان که هر سه سبک بصورت جداگانه در محیط جلوه نمایی میکنند که گویی سه شخص از نژاد های مختلف در کنار هم اجبارن قرار گرفته باشد ، از این گونه مثال ها در گوشه وکنار شهر به کثرت دیده میشود  درواقع زیر ساخت های شهری در کل وجود نداشت و شهر تعریف مکمل خود را در هیچ دوره پیدا نکرده کار برد واژه شهر تا مدت زمان بر بنیاد تعریف تاریخی ان بکار رفته و بعد از قرن ۱۹ با توجه به دیدگاه های گوناگون، تعریف های متفاوتی برای شهر، ارائه شده است که شهر کابل بر اساس تعریفات ابتدائی از شهر مانند تراکم بیشتر جمعیت ، مرکزیت سیاسی، اداری ، وسعت زیست وضعیت و نوع فعالیت ها و درجه پیچیده گی روابط و مناسبات تا این دم قرائت شده است.

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۲۱۰    سال نهم      دلو/حوت       ۱۳۹۲ خورشیدی   شانزدهم فبوری ۲۰۱۴