کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

             
      نصرالدین سلجوقی
                     از آیرلند - دابلین
 
   

 

               
   
  سرود های عامیانه در موسیقی محلی افغانستان
 
   
               
 

 



سرود ه ها ی عامیانه از گذشته تا حال در موسیقی محلی افغانی بکارگرفته شده که این موسیقی شامل آهنگ ها و ترانه های مردم دور از شهر میباشد که دست هنر شهری کمتر به آن رسیده است. نغمات موسیقی محلی بطور ساده و طبیعی در عموم کشور های جهان با موثریت ودلنشینی از اهمیت خاصی برخوردار میباشد که آهنگسازان موسیقی توانسته اند تا از نواهای آن قطعات موسیقی را آمیخته با سنت ها و روش های فرهنگی یک جامعه کوچک به عنوان موسیقی محلی به جامعه تقدیم بدارند
ما در افغانستان به بعضی قصه ها – افسانه ها و اساطیر کهن – دوبیتی ها و ترانه های که به شکل منظوم یا منثور نگارش شده برخورد می نمائیم که تاثیر همچو داستان ها در شناخت ملیت ها مهم تلقی شده وبر اساس آن میتوان به روحیات و شخصیت هر ملتی پی برد زیرا این مجموعه ها معرف رویا ها و آمال ملیت ها میباشد که ریشه در مسائیل اجتماعی – اقتصادی و سیاسی داشته و زائیده ذهن آنانی است که در گذشته ها زندگی نموده اند وبا ریشه یابی های آن میتوان به روحیات و شخصیت واقعی یک ملیت ویا یک نزاد پی برد که حفظ و نگهداشت همچو داشته ها و سروده ها نه تنها برای معرفی روحیات و شخصیت واقعی ملت ها موثر است بلکه از طریق خوانش و سرایش آن امید ها و مشکلات جامعه را در گذشته حال وآینده میتوان دریافت کرد.
سرود که به معنی سخن (تغنی) سماع –رقص وآواز میباشد به آنگونه اشعار فولکلوریک تعلق دارد که به تنهائی یا توام با موسیقی اجرا شده و به مفهوم عام نوع شعری است که باوزن و قافیه در بین مردم متداول گشته چون سروده های عروسی – لالائی –بهاری –رمضانی –حماسی – عشقی – کار وپیشه و سروده های مرغان و کودکان دربین جامعه افغانی مورد استعمال قرار دارد که از جایگاه خاصی برخوردار بوده واکثر این سروده ها توسط پیشکسوتان موسیقی و هنرمندان معاصر ما چون استاد مهوش – میرمن پروین – استاد جللیل زلاند –استاد عبدالوهاب مددی – صفدر توکلی – بازگل بدخشی – میرمفتون و ده ها هنرمند دیگر آهنگسازی شده ومورد استفاده خود شان وصد ها هنرمند حرفوی و شوقی دیگر قرار گرفته است. گرچه در مورد هرکدام ازین سروده ها مطالب زیادی وجود دارد که به خوانش گرفته شود ولی از جمله سروده های که کمتر مورد استفاده قرار گرفته وتوجهی به آنصورت نگرفته است سروده های للو یا لالائی میباشد و جای آن دارد تا در زمینه تحقیق و تتبع بیشتری صورت گیرد چه ما للو ها ی زیادی را در سراسر افغانستان در همه ملیت های برادر سراغ داریم که این لالائی ها گنجینه خوبی است برای رشد موسیقی محلی ما.

 

ما باداشتن همچو گنجینه های فرهنگی با تاسف نتوانیسم هنوز امکانات و مقدمات درک موسیقی را برای مردم مهیا نمائیم و مطبوعات ورسانه ها ی افغانی و روشنفکران کمتر به معرفی موسیقی محلی پرداخته ودر زمینه هیچ توجه قابل ملاحظهء ننموده اند. همان است که ذوق مردم کماکان منحرف مانده و اکثر جوانان ما موسیقی محلی را بیروح و خسته کننده پنداشته وحتی به علت درک صحیح ازان دروی میجویند چنانچه همین اکنون در مراسم عروسی ها ما کمتر موسیقی محلی را جستجو می نمائیم. من در هرات وکابل به مجالس عروسی اشتراک نموده و مشاهده نمودم که در محافل مذکور ما در همه اطراف و اکناف افغانستان به للو های مختلف با آهنگها ولسانهای مختلف فارسی – دری – پشتو ازبکب – هزاره گی بر خورد می نمائیم. جای مسرت است که هنرمندان موسیقی ما چون استاد مهوش – استاد وحید قاسمی – ووجیهه و فرید رستگار دردیار هجرت (غرب) بیکار ننشسته اند و آهنگهای جدید لالایی را با سی دی ها و کتاب ها به دست نشر سپرده اند که کار های مثمر شان برای رشد و نموی اطفال نهایت موثر میباشد چنانچه میتوان از آهنگ لالایی استاد مهوش تحت نام (او بچه افغان للو) یاد آوری شد که آهنگ مذکور در بین هنرمندان مشرق زمین آسیایی حایز جایزه گردید یاد آور شد.

 

 

للو یا لالائی هم که بخشی از ادبیات شفاهی مادران است با آهنگی زیبا توسط مادران برای خواباندن فرزندان در گهواره یا در آغوش مادران زمزمه میشود و کودکان با شنیدن این سروده ها از خواب خوش لذت میبرند. در لالائی ها ساده ترین ابیات شفاهی بکاررفته است که با معرفی اصوات آن دغدغه های فرهنگی واجتماعی مادران معرفی شده که بیانگر بی چون وچرای رنج دلتنگی و اشک های مادرانی است که در طول حیات پررنج خود جز همان کودک عزیز خود محرم دیگری برای رفع خستگی و ناراختی شان نتوانستند به چیز دیگری متوصل گردند.
دربررسی ها به انواع لالایی ها مواجه میشویم چون لالایی های داستان گونه که حکایت از درد واندوه مادران داشته و گاهی هم مذهبی وزمانی حماسی میباشند که در آن بیشتر رشادت ودلاوری قهرمانان ملت را بازگو می نماید که بعضی از همچو دلاوران و قهرمانان به خاطر ظلم وبیداد بطور منفردانه مظلومانه شهید شده اند و یا بر خلاف خواست حکمرانان وزورمندان در قالب نظم یا سروده در آورده شده است که بطور مثال میتوان از سروده های للو توره در شمال افغانستان –سرود للی لی بابه آیه –در فرهنگ برادران هزاره وسرود الله هو وسرود دادو در هرات و صد ها لالایی دیگر که در بین اقوام و ملیت های پشتون – ازبک ترکمن – بلوچ وغیره برای خواباندن اطفال زمزمه شده که این سروده ها برای رشد ذهنی اطفال نهایت موثر میباشد.
سروده های للو را نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان سراغ نمود و آنها به این للو ها( لولبای) که معنی آهنگ گهواره را میرساند میگویند. طبق مشاهده نگارنده در کشور های اروپائی بخصوص انگلستان وآیرلند محلی که من ساکن آن میباشم بطور اندک خوانده ام که این للو ها در سی دی ها تکثیر شده و در بازار ها برای مادران عرضه میگردد. چون آنها دانسته اند که شنیدن سروده های مذکور به رشد ذهنی اطفال شان موثر است دولت و موسسات غیر دولتی به ایجاد کورسهای آموزشی غرض فراگیری این آهنگ برای مادران آماده ساخته اند که آنانیکه مادر میشوند بائیست حد اقل چند آهنگ للو را بیاموزند و کورسها هم مجانی نبوده بلکه مادران وجهی را نیز میپردازند.
آهنگ های محلی للو افغانستان توجه خارجی ها را بخود نیز معطوف داشته چنانچه خانم ورونیکا دابلدی که طی سال ۱۹۷۰ با همسرش پروفیسور جان بیلی در هرات به تحقیقی موسیقی محلی می پرداخت او توانسته به جمع آوری چندین آهنگ لالایی از بین مردم دور افتاده شهر جمع آوری نماید چنانچه او در قسمتی از کتاب سه زن هراتی را که تالیف نموده بود واین کتاب به کوشش محترم استاد عبدالعلی نور احراری به فارسی طی سال ۱۳۹۰ ترجمه شده در قسمتی به گونه سپاس به دوستی و عشق به موسیقی مینگارد که:
(( در جریان آشنائی خود با شیرین بیش از هفتاد آهنگ و چاربیتی های زیادی را جمع نموده و آنهارا در محافل عروسی و یا در خانه اش ثبت نموده ام که این آهنگها بیانگر ابعاد مختلفی چون عشق – هیجان – درد – سرگردانی – بیدار خوابی – آرزو واشتیاق و همچنان آهنگ های لالایی برای خواباندن کودکان میگوید که زمانیکه این آهنگ ها را زمزمه می نمایم به جهان دیگر از عشق و عواطف میروم واشعه مهتاب را شبانگاهان در آسمان صاف می بینم صدای بغر بغوی کبوتران صحن مزارات را می شنوم و زیبائی وقشنگی شبنم را در سپیده دم به روی گل گلاب می نگرم آنگاه دفتر آهنگ هایم را ورق میزنم وآن میکشم و احساس میکنم که وفا – عشق آرزو از فرهنگ کشور من بر چیده شده است)):
ما باداشتن همچو گنجینه های فرهنگی با تاسف نتوانیسم هنوز امکانات و مقدمات درک موسیقی را برای مردم مهیا نمائیم و مطبوعات ورسانه ها ی افغانی و روشنفکران کمتر به معرفی موسیقی محلی پرداخته ودر زمینه هیچ توجه قابل ملاحظهء ننموده اند. همان است که ذوق مردم کماکان منحرف مانده و اکثر جوانان ما موسیقی محلی را بیروح و خسته کننده پنداشته وحتی به علت درک صحیح ازان دروی میجویند چنانچه همین اکنون در مراسم عروسی ها ما کمتر موسیقی محلی را جستجو می نمائیم. من در هرات وکابل به مجالس عروسی اشتراک نموده و مشاهده نمودم که در محافل مذکور همواره موسیقی الکترونیک برای ذوق جوانان استفاده میشود. در یک بررسی که در شهر هرات داشتم شهری که دران همواره از چند دسته موسیقی محلی در مراسم سرور استفاده میشد امروزه کمتر کسی حاضر میگردد تا به استخدام آنها در محافل عروسی بپردازد و اوشان هم در زمینه شاکی بودند ودر همین شهر بیست وشش گروه موسیقی موجود است که همه به وسایل موسیقی الکترونیک مجهز میباشند. نکتهء مهمی که فکر مرا به آن معطوف نمود که بعضی از گروه های هنرمندان چون گروه دل آهنگ و خوشنواز ها که سابقهء طولانی در موسیقی دارند خوشبختانه آنها توانستند اخیراء با یک ابتکار جدید برای جلب مشتریان و شنوندگان خود در پهلوی موسیقی محلی خود وسایل موسیقی الکترونیک را نیز با خود در محافل سرور حمل می نمایند که نیم محفل با موسیقی محلی ونیم دیگر را با وسایل موسیقی الکترونیک برای جوانان در محفل اختصاص میدهند که از این ابتکارتوسط گروه جلیل احمد دل آهنگ و محمود خوشنواز راه اندازی شده که مورد پذیرش شهریان هرات قرار گرفته امیدواریم تا سایر گروه های هنری هم ازین روش پیروی نمایند که با این ابتکار نه تنها موسیقی محلی به فراموشی سپرده میشود بلکه به رشد و شکوفائی خود میرسد.

 

هنرمندان محبوب و سابقه دار دیگر چون وجیهه و فرید رستگار یک البومی را تحت نام (آلوچه)  وهم سی دی دیگری بنام (تری را ری) به ثبت رسانیده اند که آهنگهای شامل آن همه به زبان عامیانه و موسیقی فولکلوریک با وسایل موسیقی غربی اجرا شده که دارای ویزه گی خاصی است چه شنیدن یا آموزش آهنگها برای کودکان داخل شور و کودکانی که در غرب زیست می نمایند مفید و ارزنده است.

استاد وحید قاسمی هم مجموعهء را تحت نام (قوقوبرگ چنار) که حاوی شانزده ترانه می شود به صدای خود کودکان تهیه نموده است. گرچه کار این پروزه در سال ۱۹۷۶ میلادی توسط خانم پروفیسور پاسکال استاد دانشگاه لیزلی امریکا وچند نهاد فرهنگی دیگری چون نشنل جیوگرافی و سازمان زنان افغانستان آغاز شده بود به همکاری آقای وحید قاسمی در کانادا تکمیل گردید. درین مجموعه میتوان آهنگهای از استاد غلام حسین که شامل هفت ترانه قدیمی برای اطفال و چهار آهنگ به زبان خود قاسمی به زبانهای هزاره گی – پشتو وفارسی دری آهنگ سازی شده است و دو آهنگ تحت نام( الفبای مردم افغان) در کانادا به شکل ویدویی در آمده است ودر یک کتاب و سی دی به دست نشر سپرده شد و سه هزار جلد آن به دسترس وزارت معارف افغانستان قرار گرفت. باید متذکر شد با نشریه  ی قوقو برگ چنار که دربردارنده ء یک حلقه سی دی نیز می باشد برای رونمایی آن محفل با شکوهی در سفارت افغانستان در واشنگتن دی سی امریکا با جمع دوصد نفری افغانها و مهمانان خارجی ترتیب شده بود .

 

 

باید متذکر شد در حالیکه در قسمت رشد و احیای موسیقی محلی دولت وقت در هرات هیچ توجهی نداشته ولی هنرمندان ما توانسته اند تا به تاسیس کورسهای آموزشی موسیقی محلی بپردازند که ما میتوان از تاسیس کورسهای زیاد موسیقی از جمله کورسهای تحت نام نام های مختلف طور خصوصی توسط هنرمندان در بعضی از ولایات کشور راه اندازی شده و هم میتوان از انستیتوت موسیقی افغانستان در کابل به رهبری استاد داکتر احمد سرمست و کورسهای موسیقی آغا خان در کابل هرات و مزار هم یاد آوری نمودکه سالانه شاگردان زیادی ازین مراکزبرای فراگیری موسیقی محلی مستفید می شوند.
و اما در غرب موسیقی محلی کاملاء بفراموشی سپرده شده و بیشتر هنرمندان موسیقی از وسایل موسیقی غربی استفاده می نمایند و موسیقی از طریق کنسرت ها و عروسی ها در محافل اجرا میگردد که کشور میزبان هیچ اطلاعی در مورد موسیقی افغانی ندارند چه سازمان های فرهنگی افغانی اگر گاهی به تدویر کنسرت ها میپردازند کنسرت ها به خود افغان ها تعلق دارد واز هیچ مرکز فرهنگی کشور میزبان دعوت بعمل نمی آید وهم سازمان ها نتوانستند در فستیوال های بین المللی موسیقی که همه ساله در غرب دائیر میگردد به معرفی موسیقی افغانی بپردازند. غربی ها همانطوریکه از طعم غذا های مختلف جهان در رستورانت ها لذت میبرند علاقه دارند تا موسیقی جدید را نیز استماع نمایند همانطوریکه همین اکنون از شنیدن موسیقی افریقائی لذت میبرند.
و هم ناگفته نباید گذاشت که تدویر انسامبل های مختلف تحت نام انسامبل کابل – انسامبل افغان – انسامبل باختر در کشور های اروپائی به رهبری استاد ارمان – استاد زبیر بختیار – داکتر جان بیلی برای احیای موسیقی محلی در امر توسعه و انکشاف موسیقی محلی از اهمیت ویزه ء برخوردار است چه ایشان همواره توانسته اند با اجرای کنسرت های بین المللی وتهیه و پخش سی دی ها و دی ودی های صوتی و تصویری تحقیقی به زبان های انگلیسی بپردازند که از جمله میتوان از سی دی ها و دی وی دی های استاد ارمان تحت نام جوانی و ترنم یادآوری نمود که این سی دی های صوتی که ترک های آن هم به زبان انگلیسی معرفی شده میتوان از جمله بهترین سی دی های تحقیقی محسوب نمود. در تاسیس انسامبل های کابل و افغان در سویس و اطریش استاد ارمان نقش بسزائی داشتند. در انسامبل کابل کسانی چون استاد ارمان – خالد ارمان – مشعل ارمان – عثمان ارمان – ملنگ نجرابی و پول گرانت امریکائی شامل بودند که کنسرت های بین المللی را در اروپا و سایر کشور ها اجرا نمودند. فرزندان استادارمان هرکدام خالد رمان و مشعل ارمان که موسیقی را بصورت اکادمیک در غرب فرا گرافته اند هم به عنوان مربی های خوب در مراکز آموزشی رسمی اروپا به تدریس می پردازند .

 

 

یکی دیگر از هنرمندان  پر آوازه و محلی خوان کشور ما استاد امیر جان صبوری که همین اکنون در کانادا زندگی می نماید  وی  در ایام هجرت خود در ازبکستان و تاجیکستان با آهنگسازی  سروده های محلی خود توانست انسامبل های هنری ازبکستان را رهبری نموده به معرفی آهنگهای محلی کشور خود موفقانه بپردازد که کارمهم وارزندهء را درراستای هنر موسیقی اصیل افغانی انجام داده است. گرچه آهنگهای او از طریق رادیو و تلویزیون همواره پخش و نشر میشود ولی سی دی صوتی او را که نگارنده همواره شنیده است را هم میتوان به زمره ء بهترین آثار سروده های محلی محسوب نمود.

 

انسامبل باختر را که پروفیسور جان بیلی تاسیس نموده درین انسامبل هم خودش و همسر او ویرونیکا و داکتر متایو لیره نواز از کشور یونان و استاد یوسف محمود اشتراک دارند که آنها هم مسافرت های مختلفی غرض اجرای کنسرت در اروپا امریکا و استرالیا انجام داده اند و هم جان بیلی توانسته است که شعبه موسیقی افغانستان را در دانشگاه گلدسمیت لندن تحت نام آموتاسیس نماید که ازین شعبه هم شاگردان خارجی با فراگیری موسیقی محلی افغانی فراغت حاصل می نمایند . یک تعداد سی دی های تحقیقی هم تحت عنوان انسامبل باختر – شیرین دختر مالدار از کابل تا کالیفرنیا – دل به دل را تهیه و تکثیر نموده اند که ترک های محلی این سی دی ها هم به زبان انگلیسی معرفی شده است. در سی دی شیرین دختر مالدار استاد عبدالوهاب مددی هم با ویرونیکا دبلدی به اجرای آهنگهای محلی هرات پرداخته اند که نهایت دلنشین میباشد.همچنان یم فیلم تحقیقی تحت عنوان ارتباط موسیقی بین کابل – لندن – هامبورگ و دبلین از همین شعبه آمو گلدسمیت کالج تهیه شده که فیلم مذکور به عنوان یک اثر خوب در اکثر مراکز موسیقی دانشگاه های اروپائی و امریکائی به نمایش گذاشته شده که درین فیلم هم میتوان فعالیت های هنرمندان موسیقی بیرونمرز را نیز ارزیابی نمود.
 

 

 

انسامبل باختر از چپ به راست استاد عبدالوهاب مددی – داکتر متایو – دانشجو ایرانی

– ویرونیکا دبلدی و جان بیلی


استاد زبیر بختیار که از جمله شاگردان سابقه مکتب موسیقی افغانستان و کورسهای های اطریشی وزارت معارف وقت بوده در اطریش انسامبل دیگری را تحت نام انسامبل افغان تشکیل داده است که درین انسامبل به شمول خودش و زهره جویا که دررشته موسیقی دوکتورا دارد با داود خان سدوزائی ووحید خان کامران در اطریش فعال بوده و به اجرای کنسرت های بین المللی در بیرون مرز ها پرداخته اند.
نا گفته نباید گذاشت که هنرمندانی چون آقای علیشاه سدوزی – واحد واحدی در هامبورک جرمنی – استاد حسین بخش در کشور فنلند هم با تدویر کورسهای آموزشی موسیقی کلاسیک خود شاگردانی را در جرمنی – دنمارک تربیه نموده اند.
در عصر حاضر فراگیری موسیقی غربی و استفاده از وسایل الکترونیک امریست ضروری ولی جوانان بائییست موسیقی را بصورت علمی بیاموزند تا بتوانند موسیقی محلی خودرا هم در غرب معرفی نمایند. هنرمند پرآوازهء کشور ما استاد ببرک وسا که موسیقی را تا ماستری وبالاتر ازان بصورت اکادمیک آموخته امروزه افتخار افغانستان در غرب میباشد که توانسته که آرکستر های شصت نفری حتی سیصد نفری سامفونی جرمنی را رهبری نماید همچنان برای موسیقی محلی کشور خود را با استفاده از نوتیشن مدرن به خارجی ها بیاموزاند که ما میتوان از آهنگ ها محلی (اوبته والا – آهسته برو- شاد کن جان من که غمگین است – من عسکرم من عسکرم) در گروه سمفونی هنرمندان آلمانی به رهبری استاد ببرک وسا یاد آوری نمود.


 


ببرک ( وسا) حین رهبری گروه سمفونی در جرمنی

 

 

من با مصاحبهء کوتاه تیلفونی که با آقای( وسا) داشتم ایشان اظهار داشتند زمانی آهنگ های محلی ما میتواند در غرب معرفی گردد که هنرمندان ما از نوتیشن بین المللی مدرن استفاده نمایند تا برگردان نغمات به آنها آسان گردد که این نظریه کاملاء بجاست چه من به خاطر دارم که طی سال ۲۰۰۸ اکادمی موسیقی در دانشگاه لیمریک کشور آیرلند از جان بیلی وویرونیکا که موسیقی محلی را در افغانستان فرا گرفته بودند دعوت بعمل آورده بودتا محصلین بخش اتنوموزیکولوجی را در قسمت موسییقی محلی افغانستان آموزش دهند. این زوج چون موسیقی را بطور اکادمیک و نوتیشن غربی فرا گرفته بودند توانستند در یک ورکشاپ سه روزه ده آهنگ محلی هراتی را به شاگردان بیاموزانند واین شاگردان که شامل یک گروه پانزده نفری بودند طوریکه همه از نوتیشن بین المللی موسیقی آگاهی داشتند توانستد کنسرتی را درهمان یونورستی ارائه نمایند که من به عنوان مستمع شاهد صحنه بودم که نوازندگان وشنواندگان غیر افغان با چه شور وهلهله ء ازین موسیقی محلی افغانی لذت میبردند.

 

پروفیسور جان بیلی وویرونیکا حین تدریس آهنگ های محلی هرات در یکی از ورکشاپ های دانشگاه لیمریک آیرلند

 

 

سیل مهاجرین با ملیت های مختلف وارد غرب گردیده طوریکه مشاهده میشود کشور های میزبان نگران میباشند که مبادا حضور گسترده مهاجران با فرهنگ های مختلف موجب نزاد گرائی گردد بناء برای جلوگیری از همچو عواقب آنها به ایجاد سازمان های ضد نزاد گرائی بنام انتی ریسیست پرداخته وبودجهء کافی را بدسترس این سازمان ها قرار میدهند وسازمان های مذکور غرض بوجود آوردن انتیگریشن یا روش همیاری سعی می نمایند تا ملیت ها را با تدویر نمایشگاه ها و کنسرت های بین المللی با هم یکجا نمایند که هر ملیت به معرفی فرهنگ خود بپردازد که ارائه و معرفی موسیقی محلی افغانی درین محافل کاریست ارزنده چه با استفاده ازین فرصت با ارائه آن میتوان در قسمت انتیگریشن یا همیاری فعال شد و از طرفی میتوان به تبادلهء فرهنگی در سطح ملی و بین المللی پرداخت.
ازآنجائیکه آگاهی دارم حوزه های هنری فرهنگی کشور های غربی سعی دارند تا هنر کشور شان در همه زمینه ها توسط هنرمندان شان در سایر کشور ها ترویج گردد وآنها بودجهء کافی را بدسترس کسانی که درزمینه مبادرت میورزند قرار داده می شود ولی به وضوح مشاهده می شود که در زمینه موفق نبوده ونتوانستند بخوبی در این امر موفق گردند. جای مسرت است که گاهی هنر موسیقی محلی ما توسط غیر افغان ها در سایر کشور ها معرفی گردیده واین هنر مورد پذیرش قرار میگیرد که ما میتوان از دعوت هنرمندان محلی در انگلستان - فرانسه –بریتانیا – سویس –وفراگیری شاگردان خارجی در قسمت رباب از استاد محمد رحیم خوشنواز در یونان و اجرای موسیقی محلی هرات در یک تور پانزده روزه در سراسر انگلستان و مدارس آن یادآوری نمود هکذا کنسرت های موسیقی توسط انسامبل باختر به رهبری پروفیسور جان بیلی و سایر گروه های جاپان و آلمانی که از وسایل موسیقی محلی چون رباب –دوتار – طبه ودایره استفاده می نمایند در مراکز فرهنگی ودانشگاه های غربی اجرا میگردد. وهم باید علاوه نمود که زمینه های وجود دارد تا با تماس به مراکز فرهنگی ما بتوانیم استادان موسیقی افغانی را غرض تدریس واجرای کنسرت ها در خارج فرستاده شود که اتشه های کلتوری ما میتوانند در امر هماهنگی همچو زمینه ها فعالیت نمایند که باتاسف درزمینه نهایت ضعیف بوده و کمتر توانستند درین امر مبادرت ورزند.
در همه حال طی چندین دهه جنگ در افغانستان در حالیکه موسیقی ما یک گام جلو سه گام عقب رفته است خوشبختانه محققین افغانی وخارجی توانستند به معرفی موسیقی افغانستان طی تذکره ها حسب آتی بپردازند که ارائه این منابع و ماخذ مشعل خوبی خواهد بود برای آنانیکه میخواهند بیشتر در تحقیق وتتبع در بخش موسیقی بپردازند :
۱ – کتاب از صدا تا آهنگ اثر انجنیر محمد صدیق قیام چاپ کابل.
۲ - سیر موسیقی افغانستان اثر استاد عبدالوهاب مددی به همکاری حوزه هنری تبلیغات اسلامی ایران.
۳ – موسیقی وتئاتر در هرات اثر نصرالدین سلجوقی به همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدن های ایران.
۴ – ساز وآواز اثر داکتر نعمت الله شهرانی به همکاری وزارت اطلاعات اطلاعات وفرهنگ .
۵ – ترجمه کتاب موسیقی افغانستان وهنرمندان حرفوی شهر هرات اثر نصرالدین سلجوقی با طبع و نشر وزارت اطلاعات وفرهنگ.
۶ – صفینه موسیقی اثر عبدالطیف پاکدل چاپ تورنتو کانادا.
۷ – تحقیق و جمع آوری آهنگ های محلی صفحات شمال – هرات وبادغیس توسط وحید قاسمی وتحویلی آن به وزارت اطلاعات وفرهنگ.
۸ – پیر خرابات استاد قاسم افغان اثر پروفیسور نعمت الله شهرانی
۹ – از دنبوره تا گیتار به زبان انگلیسی شرح حال و فعالیت هنرمندان موسیقی افغانی برون مرزی اثر نصرالدین سلجوقی که عنقریب در آیرلند به زیور چاپ آراسته میشود.
۱۰ – زیر و بم مجموعه تحقیقات موسیقی تخار بدخشان – هرات وبادغیس وغور اثر استاد وحید قاسمی.
۱۱ – از باربد تا صبا اثر پروفیسور عسکر علی رجب زاده مرکز تحقیقی موسیقی مرمان خاور شهر دوشنبه
۱۲ – خلم (تاشقرغان) دردرازنای تاریخ اثر استاد قاضی عبدالحق پیرامون معرفی هنرمندان و خنیا گران
۱۳ – قانون طرب استاد محمد حسین سرآهنگ
– تکثیر یک حلقه سی دی موسیقی مجموعه آهنگهای تحقیقی پروفیسور جان بیلی در هرات نشر آن در آیرلند به همکاری نصرالدین سلجوقی.
۱۲ – تهیه و تکثیر سی دی های جوانی و ترنم و دی وی دی ها با معرفی ترک ها به زبان انگلیسی از طرف استاد حسن ارمان و خالد ارمان سویس جنوا ۲۰۰۶ - ۲۰۱۰


همچنان محققین خارجی هم تحقیقاتی پیرامون موسیقی محلی افغانستان انجام داده اند که تحقیقات شان برای احیای موسیقی محلی سودمند بوده واین تحقیقات کلیدی خواهد بود برای دانش آموزان و محصلین ما که میتوان ازان یاد آور شد.

۱ – موسیقی در فرهنگ صفحات شمال اثر پروفیسور مارک سلوبین موسیقی دان ونظریه پرداز امریکائی سال های ۱۹۶۷-۱۹۶۸ .
۲ - موسیقی در ذهن به نگارش خانم لورین سکاتای امریکائی (۱۹۶۶ – ۱۹۷۱)
۲ -موسیقی افغانستان اثر پروفیسور جان بیلی چاپ کامبرج لندن.
۳ صدای مرغان را نمیتوان توقف نمود اثر جان بیلی چاپ لندن.
اهنگ های محلی و غزلخوانی امیر محمد با یک حلقه سی دی چاپ لندن سال ۲۰۱۱-۰۸-۲۳
فیلم تحقیقی ارتباط موسیقی بین کابل – لندن – هامورگ آیرلند تهیه یونورسیتی گلدسمیت لندن.
تهیه وتکثیر سی دی های رباب دوتار وطبله توسط رادیو فرانسه ووسویس.
تهیه سی دی های موسیقی زنان به همکاری اداره یونسکو.
از کابل تا کالیفرنیا – دل به دل – شیرین دختر مالدار توسط ویرونکا دابلدی تکثیر در لندن که در اکثر آنها ادبیات شفاهی زنان بکار برده شده است.
موسیقی عرفانی واستاد امیر محمد اثر جان بیلی نشر سال ۲۰۱۱ لندن انگلستان

منابع و ماخذ:

از دنبوره تا گیتار ( شرح حال هنرمندان موسیقی برونمرزی) نصرالدین سلجوقی چاپ آیرلند دبلین ۲۰۱۴
ترجمه و تحشیه موسیقی افغانستان و هنرمندان حرفوی هرات اثر جان بیلی ترجمه نصرالدین سلجوقی چاپ مطابع آزادی وزارت اطلاعات فرهنگ افغانستان سال ۱۳۹۰
نگاهی گذرا در ادبیات عامیانه افغانستان – نصرالدین سلجوقی
مصاحبه ها با هنرمندان موسیقی افغانستان
سه زن هراتی اثر ویرونیکا دبلدی به ترجمه استاد عبدالعلی نور احراری

 

 

 

 

 

 

   

 

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

 

 

شمارهء مسلسل     ۲۰۹،          سال    نهـــــــــم،      دلو     ۱۳۹۲  هجری خورشیدی           اول فبوری ۲۰۱۴ عیسایی