عنوان و چگونگی نوشتن آن، موضوع بسیار مهمی در دنیای ژورنالیسم میباشد. همانطوریکه نگارش متن از خود اصول و قواعدی دارد تا متن پخته، سلیس و بی تکلف بدرآید، عنوان نیز که مهمترین بخش نوشته را تشکیل میدهد و بمثابۀ چشم در بدن انسان در یک نوشته جا دارد با اساسات، قواعد و اصولی خاصی نگاشته می شود که هر نویسنده باید از آن آگاهی کاملی داشته باشد و با آگاهی از این اساسات و قواعد عنوان نویسی علمی و فنی است که نوشته اش می تواند مورد توجه گیرندگان آن قرار گیرد و از مطالعۀ علاقمندان اش باز نماند.
در صفحات فیسبوک بعضاً نوشته های به نشر می رسد که عنوان نمی داشته باشد. این نوشته های بدون عنوان خواننده ای را که وقت کافی برای خواندن تمام مطالب مطبوع ندارد، بخود جلب کرده نمی تواند که در نتیجه موضوع اگر چه مهم هم باشد و هم مورد توجه خواننده، از مطالعۀ وی باز می ماند.
امروز مردم بعلت داشتن مصروفیت های فراوان، تراکم و ازدیاد مطالب مطبوع در سایت ها، صفحات فیسبوک، یوتیوب و غیره نمی توانند نوشتۀ بدون عنوان را بخوانند. زیرا این عنوان است که کنه و جان مطلب و خلاصۀ یک نوشته را در خود گنجانیده می باشد و بیننده باخواندن عنوان است که از موضوع اصلی نوشته و منظور نویسنده آگاهی می یابد.عنوان به خواننده نشان می دهد که نوشته و موضوع اصلی آن مورد علاقه اش هست یا نه. خوانندۀ مصروف که وقت کافی برای مطالعۀ تمام متن ها ندارد، با آگاه شدن از کنۀ متن و موضوع داخل نوشته از روی عنوان آن است که تصمیم می گیرد که آن نوشته را بخواند و یا ازخواندن آن صرف نظر کند. بناً نوشتن عنوان برای هر مطلبی ولو کوتاه هم باشد، فوق العاده مهم میباشد. چه مطالب مطبوع بدون عنوان را مردمان امروزی که سخت مصروف میباشند نمی خوانند که در نتیجه زحمت نویسنده از بابت نرسیدن مطلب اش به کسانی که آنرا باید بگیرند و بخوانند،هدر می
رود.
بعین شکل است، نوشتن درست یک عنوان که اگر عنوان مطابق اساسات و قواعد علمی فنی عنوان نویسی امروزی نگاشته نشود، نوشته و یا متن آن از مطالعۀ خوانندگانیکه وقت کافی برای خواندن و مطالعۀ تمام متن ها ندارند باز می ماند. مشکل ترین کار در یک نوشته ، بخش نوشتن عنوان آن است که باید با آگاهی از اصول و قواعد علمی فنی عنوان نویسی ترتیب داده و نوشته شود.
ما هر روز در سایت ها، صفحات فیسبوک، اخبار و جراید افغانی ما با عناوینی برمی خوریم که در آنها اصول و اساسات فنی عنوان نویسی در نظر گرفته نشده است. یعنی طوری می باشد که خواننده نمی تواند از آن چیزی درمورد محتوی، موضوع اصلی و متن نوشته شده در زیر آن عنوان بفهمد.
در ژورنالیسم، یک فرمول عمومی در مورد (درست نوشتن عنوان) وجود دارد تا اینکه خواننده با مطالعۀ عنوان از تمام موضوع داخل نوشته آگاه گردد و جهت دانستن موضوع اصلی نوشته، مجبور به خواندن خود متن نشود، فرمول مذکور قرار ذیل است:
عنوان باید مانع اغیار و جامع یاران باشد:
مانع اغیار: یعنی عنوان مطالب و موضوعاتی را که در متن گنجانیده نشده و وجود ندارد نشان ندهد و بیان نکند.
جامع یاران: یعنی خلاصه و جان تمام مطلب نوشته شده را بطور مشخص، فشرده، کوتاه و موجز در چند کلمه در خود داشته باشد. یعنی تنها از موضوعی که در متن تذکر آن رفته است سخن بگوید و هر نوع موضوع نزدیک به آن را در ذهن خواننده تداعی نکند.
این فرمول را با ارائۀ مثالی چند از عناوین منتشره در نشریه های افغانی خود مان روشن می سازیم که امید وارم نویسنگان معزز و بزرگوار عناوین مذکور این کار را بی ادبی و بی احترامی نگارنده نسبت بخود تصور نکرده یک بحث کاملاً فنی خودمانی و بیطرفانۀ ژورنالستیکی در نظر داشته باشند:
در یکی از نشریه های افغانی ما در تورنتو مطلبی توسط یک نویسندۀ بزرگ افغانی ما به نشر رسیده که عنوان آن قرار ذیل ترتیب شده بود:
اظهارات یک شاهد عینی
نوشتۀ مذکور فقط همین یک عنوان را داشت وبس. یعنی کدام عنوان متمم دومی دیگری نداشت که موضوع اصلی نوشته را بطور مشخص روشن می ساخت. اصولاً چنین عناوین رابا آوردن عنوان متمم دومی و حتی سومی وضاحت بیشترمی بخشند.
عنوان فوق الذکر، نه مانع اغیار است و نه جامع یاران. یعنی از اصل موضوع که در مورد قتل یک جوان در شهر نو کابل در بیست سال قبل رخ داده و ظهارات تازۀ یک شاهد عینی در نشان دادن قاتل آن جوان نوشته شده بود، چیزی نمی گوید. برعکس سوالات زیادی را در ذهن خواننده خلق میکند؛مثلا: کدام شاهد عینی؛ کدام اظهارات؛ کدام حادثه، کدام شخص؛ چه وقت؛ در کجا؛ چطور و غیره و غیره را. خواننده از خواندن عنوان مذکور، مطلب خاصی را دریافت کرده نمی تواند بناً از خواندن آن نوشته صرف نظر می کند. زیرا وقت کافی ندارد که به متن داخل شود و آنرا بخواند تا دریابد که در مورد کدام قضیه میباشد.
عنوان مذکور را می توانیم بشکل یک عنوان، طوریکه مانع اغیار و جامع یاران باشد قرار ذیل بنویسیم:
قتل مرموز یک جوان کابلی در بیست سال قبل واظهارات تازۀ یک شاهد در نشان دادن قاتل
در این عنوان همه گپ روشن و واضح است که خواننده می تواند فوراً تصمیم بگیرد که متن نوشته شده را مطالعه کند و یا خیر. در حالیکه از روی عنوان اصلی خود نویسنده، خواننده مجبور بود که قسمت زیادی از متن را بخواند تا بداند که شاهد عینی کیست و اظهارات اش در مورد چه موضوعی میباشد. در این صورت، اگر موضوع نوشته شده، مورد علاقه خواننده قرار گرفت به مطالعۀ آن ادامه می دهد، در غیر آن با عصاب خرابی تمام از اینکه وقت اش را در خواندن آن متن و موضوع خارج از علاقمندی اش، ضایع کرده است از آن می گذرد.
باید افزود که در همچو نوشته ها که زیادتر شکل خبری،اطلاعاتی و علمی را می داشته باشد، نوشته بشکل (هرم معکوس Inverted Pyramid) که یک اصطلاح خبر نگاری است نگاشته می شود و این تنها داستان است که می توان آنرا به صورت (هرم راسته) نوشت.
هرم معکوس بدین معنی است که در نوشتن یک خبر و یا موضوع اطلاعاتی و علمی، پاراگراف ها از مهمترین به سمت کم اهمیت و کم اهمیت ترین آن از بالا به پایین، ترتیب داده می شود و ادامه می یابد.
نوشتن مطالب مذکور بشکل هرم معکوس، بخاطری مهم است که از یکطرف خوانندۀ که وقت زیاد ندارد می تواند از خواندن عنوان، Lead (لید) یا پروگراف اولی متن از بالا تا پایین به ترتیب از موضوع خبر شود و از جانب دیگر در چاپ مطلب اگر جای در صفحات نشریه برای نشر تمام مطلب وجود نداشته باشد مطلب را از قسمت های آخر آن که کم اهمیت ترین میباشد حذف می نمایند که حذف این کم اهمیت ترین قسمت نوشته، بر تسلسل منطقی موضوع و یا خبر اثر نمی گذارد و آنرا اخلال نمی کند.
مثال دیگری می آوریم:
منار ها می روند
عنوان فوق الذکر مربوط بیک مطلبی است که در مورد سوابق تاریخی و خطرات احتمالی از ویرانی مصلی های هرات بصورت عالمانه نگاشته و در یک ماهنامۀ افغانی منتشرۀ تورنتو چاپ شده است.
چون در صفحۀ ماهنامه که عنوان و قسمت اول مضمون در آن نشر شده است کدام عکسی از منار های هرات آورده نشده است تا بیننده و یا خواننده با دیدن آن، فکر اش بطرف مناره های هرات کشانده شود. از این سبب خواننده در نگاۀ اول فکر میکند که شاید متن عنوان مذکور، کدام داستان کوتاه و یا کدام پارچۀ ادبی باشد. اما وقتی در متن خوب پیش می رود فهمیده می شود که متن در مورد مناره های هرات است.
عنوان مذکور را بشکل ذیل که هم مانع اغیار و هم جامع یاران باشد، می توان نوشت:
سوابق تاریخی مناره های هرات و خطرات فروپاشی آن
این عنوان نشان میدهد که متن در مورد مناره های باستانی هرات است و از خطرات احتمالی فروپاشی آن سخن میگوید. خواننده با مطالعۀ عنوان به کنۀ مطلب پی می برد. اگر علاقمند موضوع بود آنرا می خواند در غیر آن با آگاهی از موضوع اصلی متن مذکور، از خواندن آن صرف نظر میکند و سوالی در ذهن اش باقی نمی ماند.
به عنوان دیگری توجه کنید:
پاس آشنایی - بهای دوستی
در زیر عنوان فوق مطلبی در ارتباط به غرق شدن یک جوان رشید وتحصیلکرده از قوم شریف هزارۀ ما که خود را بخاطر نجات دادن دوست پشتون اش که در حال غرق شدن در دریای پنجشیربود به دریا انداخت وغرق شد، نوشته شده است.
عنوان مذکور هیچ چیزی در مورد حادثۀ غرق شدن جوان نامراد مذکور نمی گوید و خواننده نمی داند که پاس کدام آشنایی و بهای کدام دوستی مگر اینکه تمام موضوع را سر تا بپا بخواند.
عنوان مذکور را می توان چنین نوشت:
غرق شدن یک جوان هزاره بخاطر نجات دوست پشتون اش در دریای پنجشیر نویسندۀ محترم مذکور اگر می خواست که موضوع را بشکل داستان واقعی و از نظرعاطفی بیان کند باید عنوان مذکور را با دادن عنوانی دومی تکمیل می کرد و عنوان را چنین می نوشت:
پاس آشنایی - بهای دوستی
مرگ یک جوان هزاره در نجات دادن رفیق پشتون اش در دریای پنجشیر
عنوان دیگری را می خوانیم:
یک بنای تاریخی فراموش شده
عنوان مطلب جالبی میباشد که مطلب مذکوردر مورد کاروانسرای ها و بخصوص پانزده کاروان سرای قدیم افغانستان که بین کابل و هرات از طریق خط مرکزی قدیم کشور (کابل تا کوتل یامه گک هرات) آباد و فعال بود نگاشته شده است. در مطلب متذکره از نوع ساختمان، نوع فعالیت در این کاروان سرای ها و حالت حفاظتی آن که همه، یا کاملاً تخریب شده و یا قسماً در حالت ویرانی باقی مانده است معلومات جامعی ارائه می گردد. اما خود عنوان از یک بنای تاریخی خبر می دهد و هیچ چیزی را در مورد محتوی متن ابراز نمی دارد. عنوان مذکور باید چنین نگاشته می شد:
کاروانسرای های قدیم کابل تا هرات
طرز ساختمان، نوع فعالیت و حالت ویرانی آن
این عنوان هیچ سوالی را در ذهن خواننده خلق نمی کند. زیرا همه چیز در آن روشن و واضح است. خواننده اگر علاقۀ به موضوع داشت آنرا می خواند در غیر آن به راحتی و با آگاهی از محتوی نوشته، از آن رد می شود و وقت اش را در تجسس اینکه مطلب در مورد کدام بنای تاریخی نگاشته شده باشد صرف نمیکند.
این هم عنوان دیگر که روی آن اندکی مکث می کنیم:
لکه ونه مستقیم په خپل مکان . . .
این عنوان که مصرع نیمه تمام یک بیت از شاعر بزرگ پشتو ( رحمان بابا) می باشد بر یک مطلب مهم تحقیقی در مورد رحمان بابا و اشعار اش که به زبان فارسی میباشد به جای عنوان که کدام عنوان متمم دومی دیگر هم ندارد تحریر یافته است.
عنوان مذکورصرف نظر از اینکه مانع اغیار و جامع یاران نیست، هر دو خوانندۀ ( فارسی زبان و پشتو زبان) را از مطالعۀ متن باز می دارد:
وقتی یک شخص پشتو زبان در کتاب فروشی های کابل در پل باغ عمومی به یک کتابی که عنوان آن به زبان پشتو باشد بر بخورد، به فکر این که کتاب مذکور به زبان پشتو میباشد، در مورد خواندن و یا نخواندن آن می اندیشد. لیکن هنگامیکه به اصل متن مراجعه میکند و می بیند که کتاب سرتا به پا به زبان فارسی نگاشته شده است از مطالعۀ کتاب مذکورصرف نظر میکند. زیرا وی پشتوزبان است و به ادبیات فارسی بلدیت و یا علاقه ندارد. بینندۀ فارسی زبان نیز چون عنوان کتاب را به زبان پشتو می بیند تصور میکند که کتاب به یقین به زبان پشتو است. وی بعلت اینکه به ادبیات پشتو بلدیت و یا علاقه ندارد از خرید کتاب مذکور می گذرد. بدین ترتیب این کتاب که به زبان فارسی نگاشته شده ولی عنوان آن به زبان پشتو میباشد از مطالعۀ هر دو - خوانندۀ پشتو زبان و فارسی زبان باز می ماند. مگر اینکه شخصی به هر دو زبان پشتو و فارسی بلدیت داشته باشد و یا نویسنده را بشناسد که نویسندۀ
فارسی زبان است تا آن کتاب را خریداری نماید.
مثال های زیادی در ادبیات مطبوع افغانی ما ازعناوینی وجود دارد که باید به اصول و اساسات عنوان نویسی فنی در آورده شود که بعلت جلو گیری از دراز شدن نوشته به همین چند نمونۀ بالا اکتفا ورزیده شد.
مطمینم که نویسندگان بزرگوار ودریا دل ما که عناوین نوشته های شانرا بحیث نمونه در این جا پیشکش کردیم بحث فنی و تکتیکی و بیطرفانۀ ما را عاری از هر گونه غرض و عقدۀ شخصی در نظر خواهند داشت. پایان |