کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

سالار عزیزپور

 
 
جایت در ویترین ها خالی ست


 
 
 

جایت در ویترین ها خالی ست
وقتی از جنگل وحش فرا ریدی
دلقکان دیروز
مداحان امروز
شاعر
بازویت را بفروش
قلم را مفروش
چه خیمه شب بازی هایی ست که خود کامگی ات را آب می دهد
غروبت را در سیاهه شب پنهان مکن
جاده ها هنوز می درخشند
از خون من
از خون تو
جایت در ویترین ها خالی ست
جاده ها هنوز می درخشند
از خون تو
از خون من
غروبت را در سیاهه شب پنهان مکن
وقتی عریان می شوی
چشم ها ترا می سرایند
در نهان خانه ی یک عکس فوری
جایت در ویترین ها خالی ست
رهگذر
دسته گلی را به آب داد
دنیا می گذرد
و به این سان
یکی می گذرد
و یکی می ماند
متن های کابوسی
متن های فیسبوکی
آخرین متنی ست که از چشمانت می ریزد.

 

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۲۰۷       سال نهــــــــــم                      جدی   ۱۳۹۲                اول جنوری   ۲۰۱۳