کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

 

 
 
آدم اگر بتواند

 
 

  
(ستاره) خواهر همزاد من !
گلویت میشوم
صدایت را از لبهایی که دگر نداری
من فریاد میشوم !

خونین دهنا !
نازنین بی صدا مادر !
فرزند هایت را
لبهای من عاطفه خواهند داد !
استغاثه یی فریادت میشوم من
و درب خدا را میکوبم
نفرین صدایت میشوم من
و با رسایی یی قامت تو
من (نه ) میگویم !
حتا گر لبهایم را ببرند
(بهار ) ها و (ستاره ) های دیگری
به دا من سر زمین من و تو خواهند ریخت
سبز تر از من
درخشان تر از تو
وقتی لبهای ترا بریدند
شگوفه های انتقام
از درخت های نفرین
در من روییدند
عاطفه در من سنگسار شد
و عشق به ماتم نشست .


بهارت، ۱۵/۱۲/۲۰۱۳



 

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۲۰۶       سال نهــــــــــم                      قوس/جدی   ۱۳۹۲                ۱۶ دسمبر   ۲۰۱۳