کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

داکتر خاکستر

 
 
آیینه پر کسر

با داکتر حمیدالله مفید
 
 
 

   

همین دو هفته پیش بود که دوست گرانمایه ام اسدالله کشتمند آمده بود هامبورگ و با دل غمبارو در سوگ رفتن یک عزیز. غم بیخت و مویه کرد. باری هم با جناب داود کاویان و داکترحمیدالله مفید گوشه ای میگزینند و غم غلط میکنند واز سیاست و فرهنگ و گذشته میگویند. وچرا نگویند. کی نمی داند که، صحبت یاران رنگ هوس میریزد.

همانجا کاویان از تازه ترین کار سلیمان لایق، از تحلیل و پرداختن به لنډی های پشتو میگوید و اینکه شنیده است، چیزی در همین مایه ها تازه نگاشته وچاپ کرده است.
و داکتر مفید آشنای منست. آشنایی که کینه در دلش نمی گنجد، داکتر زبان و ادبیات است و شیفته ای فرهنگ واما هر کنش و واکنش را با شاهین باور های سیاسی خویش، سنجش میکند. لااقل من او را چنین یابیده ام. و همین داکتر مفید فرزانه پس از همان گفت و شنود خودمانی با کاویان و کشتمند، نگاشته ای نسبتا طولانی را به نشانی سلیمان لایق و با زبان درشت و چند واژه سنگین و ناپالوده میگذارد روی سایت « یاد واره ها» با عنوان درشت « دزد سر افگنده» و یکی دو روز بعد، همان نگاشته را اندکی زشت زدایی مینماید و با عنوان « سرنوشت سه کتاب تالیف وبرگردانی خسر کلانم» دوباره میگذارد روی همان سایت. من از روی ناگزیری و با امانت داری تمام، فشرده ای ان نگاشته را، نقل میکنم.

پدر بزرگ خانم جناب مفید فرزانه ای بوده با نام حسن ایازی که در زمان ولایتمداری و فرماندهی محمد داوود در قندهار [بعد ها ریس جمهور] به علت سیطره بر زبان های اردو و انگلیسی، سمت مدیریت قلم مخصوص و وظیفه ترجمانی او را داشته و همو فرزانه ای رفته از یاد ها، دو کتاب را در باب جنگ دوم جهانی برگردان میکند و یک مجموعه یازده هزاری لندی های پشتو را، با سفر در هفت و لایت و در بیست سال، گرد هم میآورد و در سال سیزده شصت و پنج، در همراهی جناب مفید، آنرا میسپارد به آقای لایق که ریس اکادمی علوم است و خواهان چاپ و تکثیر ان میگردد.

سالها میگذرد وتلاش جناب مفید برای چاپ لنډی ها، ظاهرا بی نتیجه میماند. درسالهای پایانی حاکمیت دولت تک حزبی، حالت زادگاه بیشتر از پیش زیرو رو میشود و جناب ایازی هم رهسپار دیار باقی و با سقوط حاکمیت، هریک در چهار سوی دنیا پرتاپ میشود. و ظاهرا آن مجموعه گرد آوری شده ناپدید میگردد.
و اینک بیست و هشت سال بعد، همان یاد آوری محض جناب کاویان از چاپ احتمالی مجوعه لندی ها، سبب میگردد، جناب داکتر شق القمر میکند و مینگارد که دزد را با پشتاره گیر آورده است و بسا هم سرافگنده.

من اما بر این پندارم که، یک فعال سیاسی و فرهنگی، آدمی با دوکتورای ادبیات، نباید به خبط چنین آفتابی مباهات کند و مفاخرت و چرا؟

۱: در تماس تیلیفونی که خانم حسرت نظیمی با جناب لایق داشته اند، صریحن افاده شده که، در سال های پسین، هیچ مجموعه از لندی ها، نه از نام خودش و نه از نام اکادمی علوم و نه حتی از سوی ناشران آزاد در افغانستان، چاپ و تکثیر شده است.
۲: در تماس تیلیفونی ام با اکادمی علوم افغانستان، جناب سردار محمد باوری مسوول نشرات اکادمی علوم، با صراحت چاپ چنین کتابی را رد نمودند.
۳: اگر منظور حضرت مفید کتاب تحلیل لندی های پشتو باشد، آن کتاب با مقدمه بیشتر تحلیلی لایق و به سرپرستی زیار مومند، ذریعه چندین تن گرد اوری شده و در سال ۱۳۶۳ یعنی دو سال پیشتر از سپردن دست نگاشته های ایازی مرحوم به جناب لایق، چاپ شده است. در آن کتاب چیزی حدود یازده هزار لنډی را میابیم.
۴: با جناب کاویان در سخن شدم. گفت و به کرات که فقط از احتمال چاپ شنیده است واما آنرا ندیده و نخوانده است.
 
داکتر مفید همانقدر که یک فعال سیاسی است به شاخه های گوناگون ادبی نیز میپردازد. طنز مینویسد، داستان مینویسد، به سیاسیات میپردازد، یک برگه فکاهیات را در فیسبوک مدیریت میکند، مدیر نشریه کلمه است، در پی گردآوری واژه های گفتاری است و خاطره مینویسد و چه و چه. از نوجوانی تا اکنون در لا بلای سیاست تنیده و مقام یابیده و از بلند پایگان نوازش ها دیده و و هنوز وفادار همان باور ها و آدمها و رفتار هاست.

لایق اما، شخصیت دلخواه او نیست. و این انتخاب اختیاری است. اما و اگر ندارد. لایق، ظاهرا متحول گشته و با همبازی های دوران سیاست، وداع کرده و پیرانه سر میسرایید و پژوهش میکند و گاه گاهی ابا ندارد و امتناع نمی کند که در رسانه ها، گذشته را بی باکانه، نقد کند. شاید جانمایه مخالفت ها با او، انتقاد ریس جمهور پیشین ببرک کارمل از زبان او باشد.

جناب مفید از این موضع، با او سر ستیز و عناد دارد. اما این عناد یک آوردگاه دارد، آوردگاه گفتمان سیاسی. یک آوازه را چفت و بست بستن و دروازه ساختن، نمی تواند سبب گردد، زبان به درشتی بگردانیم. اصل « جرم دزدی » اثبات نگشته، کسی را دزد خطاب کردن، خود جرم است. حالا که مجرم نباشد، سرافگنده هم نیست.

ابطال و اثبات با تکیه بر قیاس، ره به جایی نمی برد. نگاشته ای آن عزیز به آیینه پر کسر میماند.

یاد کرد ها:

۱: داود کاویان یک فعال سیاسی چپ، سابق معین وزارت خارجه.
۲: اسدالله کشتمند یک فعال سیاسی چپ با پیشینه مدیرت حقیقت انقلاب ثور.
۳: من در این نگاشته از پاسخنامه خانم سهیلا حسرت نظیمی در سایت سپیده داغ، فراوان بهره برده ام.
 

 



 

 

 

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۲۰۶       سال نهــــــــــم                      قوس/جدی   ۱۳۹۲                ۱۶ دسمبر   ۲۰۱۳