کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

محمد ایوب عظیمی

 
 
   علمائی مبارز پنجشیری؛

مولانا خال محمد خســـــــته


 
 
 

حافظ قرآن، مرد اديب، شاعر، محقق، منتقد، خطاط، تذكره نگار، مرد سياست، نويسنده، امام مسجد، دانشمند علم حديث، عالم جيد دين، آموزگار، سخن سنج، روزنامه نگار، مبارز و علمبردار عرصة آزادي و مشروطيت و بالاخره شخصيت شناخته شدة دورة معاصر كشور مرحوم خال محمد متخلص به «خسته» فرزند ملا رستم و نوة ملا عبدالرحيم , در دهكدة دهباز از توابع ختلان ماوراءالنهر (تاجكستان موجوده) در خانوادهٔ از مهاجران آن دیار، نتیجة وصلت پدری پنجشیری و مادری ختلانی دیده به جهان گشودديده.
پنجشیری بودن استاد خسته را استاد واصف باختری از زبان خودش چنین بیان نموده؛«هنگامی که مولوی خسته مبنی بر وسعت معلوماتی‌ که در آثار پُراسرار حضرت ابوالمعالی بیدل داشت، افتخار تصحیح متن و اهتمام چاپ کلیات حضرت بیدل را از طرف ریاست تألیف و ترجمة وزارت معارف نصیب گردید، با پخش این خبر یکی از دانشمندانی که در آن زمان سفیر کبیر افغانستان در قاهره بود، نامة نیش‌داری عنوانی وزیر معارف وقت توسط عبدالله روؤفی فرستاده، وزیر موصوف را مورد ملامت قرار داده بود که چرا کار تصحیح و چاپ کلیات آثار سخنور بزرگی چون بیدل را به یک مرد بی‌سواد و بیگانه سپرده است.
عین نامه پیش از آن‌که به وزیر برسد، به دست یک تن از ارادتمندان مولوی خسته افتاده، فوتوکاپی گرفته واصل نامه را مسترد نمود۰

 

 

 

نحوة بیان نامه، مولوی خسته را برآشفته کرده، در مجلسی که چند تن از شاعران و نویسنده‌گان حضور داشتند، در پاسخ این نامه واکنش نشان داده چنین گفتند:
"از آن‌جا که در این مکتوب بی‌سواد و بیگانه قلمداد شده‌ام، لازم می‌دانم که شما را در جریان یک سلسله وقایع قرار دهـم. این‌که من سواد دارم و یا بی‌سواد هستم، به هموطنانم به شمول جناب سفیر، نگارندة این نامه پیداست که به تبصرة مزید نیازی نیست. اما دربارة بیگانه بودن خود بایست بگویم که هرگز و ابداً بیگانه نیستم و آبا و اجدادی به این خاک تعلق دارم. پدرم به نام ملا رستم از پنجشیر است که در سلک مُنشیان سردار محمد اسحاق خان والی مزار شریف منسلک بود. هنگامی که وی علیه امیر عبدالرحمن خان قیام کرده و منهزم گردید، ارکان حکومتش که پدر من نیز در شمار آنان بود، به ماوراءالنهر فرار نمود. پدر پنجشیری‌الاصل من در ختلان رحل اقامت افگند و با دختری از همان ناحیه ازدواج کرد که من نتیجة همان وصلت هستم. چه‌طور می‌توان مرا بیگانه نامید، آیا یک پنجشیری در این مرز و بوم بیگانه است…»
استاد واصف باختری فرموده اند،
مولانا خسته را باید پنجشیری‌الاصل، ختلانی المولد، بلخی‌المسکن و کابلی‌المدفن بشناسیم، پدرش به علتی که درست روشن نیست و احتمال دارد فشارهای اقتصادی و تأمین حوایج زنده‌گی باشد، ختلان را به قصد بخارا ترک گفت. بخارا در آن زمان به داشتن مدارس شهرت داشت. خسته به مدرسه گام نهاد و در مدت پنج سال که پدرش در بخارا ساکن بود، قرآن کریم و علوم وابسته به آن را در نزد قاری بابا جان و قاری میر شریف آموخت و مبادی هنر خط را از نزد پدرش فراچنگ آورد و ساير دانشهاي زمانش چون: صرف، نحو، تجويد، عقايد، فقة اسلامي و ادبيات (پارسی ـ دری، عربي وتركي) را فرا گرفت و در اندك زمان به حفظ قرآنكريم نايل آمد.صرف و نحو را نیز که به نظر آموزگاران معارف اسلامی اولی به مثابة مادر و دومی به حیث پدر است و هر دانشجو در آغاز از آموختنِ آن خود را ناگزیر می‌داند، در همان مدارس فرا گرفت.
خال محمد از محضر دانشمندان بخارا استفادة زياد نمود. آغاز شاعري وي نيز به گمان اغلب مقارن همين ايام و يا كمي بعد تر بوده است.
خانوادة خسته بخارا را به قصد مهاجرت به بلخ ترک گفت و نخست در مضافات بلخ سکنا گزید. خسته که هنوز در آستانة شباب بود، به منظور تهیة هزینة زنده‌گی خانواده، در سیاه‌گرد مزار شریف دست به کار دهقانی زد و مدت دو سال به این کار با کمال حوصله‌مندی و پشتکار پرداخت و چندی هم به حیث ملا امام در ارلات ضلع بوینی‌قره به امامت اشتغال یافت
در اين موقع ملا رستم جهت اداي مراسم حج، عازم عربستان شد.
خسته زمانی که بیست‌ویک بهار و خزان را پشت سر گذاشته بود، به قصد دست یافتن بر دانش بیشتر و اندوختن معلومات گسترده‌تر در فرهنگ و معارف اسلامی، رهسپار هند شد۰
از علوم و فرهنگ آن سامان فراوان آموخت. نزد عبدالغني ياقوت راقم دهلوي، خطاطي را به كمال رسانيد ،مولوی خسته دردیار هند در پهلوی فراگیری علوم با سخنوران و دانشوران آن دیار ارتباط برقرار نمود از جمله علامه اقبال لاهوری ،دو مجموعهٔ شعری خودرا بنام های «خُمستان »و دیگری« رمزحیات » درآن محیط بنشر رسانید که بین ارباب هنروسخن شهرت کسب کردو با آموخته هاي فراوان و كسب افتخار لقب «مولوي» به كشورش برگشت ومدتی درشهر مزارشریف دریکی از حجره های مسجد جامع گذرعزیز آباد به تدریس علوم بخصوص تعلیم حُسن خط پرداخت بعداً در مدرسة اسديهٔ مزار شريف به حيث استاد مقرر شد. خسته مدت شش سال در اين وظيفه باقي ماند. سپس مدت يكسال در مكتب متوسطه علوم ديني را تدريس كرد. او چند گاهي را در مدرسة «خواجه خيران» به صفت معلم غير رسمي نيز وظيفه اجرا نمود.
خسته مردفقیر،وارسته،درویش خو بود باوجود فهم ودانش تاپای عمر بافقروتنگدستی زندگی کرده هیچگاه دست بطرف کسی دراز نکرد،زمانیکه درمدرسه اسدیه تدریس میکرددر یک حجره کوچک مدرسهٔ دیوان بیگی وزمانی در زاویه مدرسهٔ خواجه خیران مزارشریف روی بوریا با پارچهٔ نان خشک زندگی میکرد۰
خسته جهت اشتراك در مراسم جشن استقلال از مزار شريف به كابل آمد. وي هنگام اقامت خويش در پايتخت، با شعرا و اهل فرهنگ و ادب اينجا معرفت حاصل كرد. در برج حوت ۱۳۲۷ ش. وكيل دورة هفتم شوراي ملي از مزارشريف كانديد گرديد. خسته در پارلمان موضع مشخص داشت. برضد مفاسد اداري حكومت وقت قد علم نمود و در صف مخالفان حكومت قرار گرفت. اين صراحت بيان وي سبب گرديد تا از رفتن به مزار شريف محروم، حق كانديد شدنش از دورة هشتم شوراي ملي سلب شود و جالب اينكه در سن پنجاه ساله گي به خدمت عسكري جلب شد.
خسته در پي اين محروميت ها، به حيث مامور فروشات در كتابفروشي ابن سينا وظيفه گرفت و اوايل سال ۱۳۳۵ ش. دكان كتابفروشي در منطقة كاه فروشي كابل گشود. مولوي خسته در اواخر سال ۱۳۳۹ ش. جهت تصحيح اهتمام و چاپ كليات بيدل برگزيده شد و آنرا مؤفقانه به پايان رسانيد. در ميزان سال ۱۳۴۳ش. در زمرة وكلاي انتصابي شامل لويه جرگة نخستين قانون اساسي دوران مشروطيت افغانستان شد. از برج قوس ۱۳۴۴ش. امتياز نشر جريدة وحدت را حاصل نمود. جريدة مذكور بيش از بيست شماره به عمر خود ادامه داده نتوانست.
با تأسيس انجمن آريانا دايرة المعارف، از مولينا خسته دعوت به همكاري صورت گرفت. وي نيز در تهية مطالب جلد سوم آريانا دايرة المعارف سهم فعال گرفت.
استاد زریاب میگویند؛ مولانا خسته مرد کوچک اندامی که ریشی تنکی داشت، مردی عجیب و غیرعادی بود. در روزهای گرم و داغ «کلوش» به پا داشت و کرتی پولادی رنگش درتن لاغر و استخوانیش کلانی می کرد. فروتن و محجوب به نظرمی رسید وقتی راه می رفت، چشم هایش زمین را می نگریستند.آدم کم گپی بود شاید هم با هرکسی نمی خواست گپ بزند شرمیده و محجوب۰
مولانا خال محمدخسته علاقهٔ به موسيقي داشت، دررساله كوچك موسيقي دنان خوداستاد قاسم، نتهو، سرآهنگ، شيدا ورجب علي افغان رامعرفي کرده است اين رساله پنج ورق ۱۹ سطري است.
مرحوم مولينا خال محمد خسته آثار فراوان در نظم و نثر سرود و نوشت كه به گفتة مرحوم حسين نايل« اگر همة اين كاركرد هاي او فراچنگ آيد و ضمن مجموعه يي تنظيم گردد ، در آن صورت دايرة المعارفي از آن به وجود خواهد آمد كه ارزشمند تواند بود و گرانبها» . اين چند اثر محدود او تا حال چاپ گرديده: مجموعه ی اشعار در شش جلد و انتخاب از آنها در دو جلد،خمستان، رمز حيات، يادي از رفتگان، معاصرين سخنور، ضرب المثل ها و تذكرة خطاطان قرن یازده الی دوازه هجری.
به روایتی برای با نخست استاد خسته لقب ابوالمعانی «پدرمعنی»رابرای حضرت بیدل استفاده نمود.
درسال ۱۳۸۳ خورشیدی کتابخانه عامه در ولایت بلخ بنام مولانا خسته اعمارشد.
کتابخانه متذکره در دوطبقه در جوار مطبعه دولتی بلخ اعمار گردیده است،
مولوي خال محمد خسته بعد از هفتاد ويك سال عمر به تاريخ ۲۶ سنبله ۱۳۵۲ش. داعي اجل را لبيك گفته و در حصهٔ جنوب غرب پای تپهٔ بالا حصاركابل،دامنة شهدائي صالحين به خاك سپرده شد. از خسته چهار فرزند (دو پسر و دو دختر) بجا مانده است.
درهمین آواخربه یاد بود از چهلمین سالگرد وفات مولانا خال محمد خسته سیمیناری در تالار مرکز بین المللی مطبوعات وزارت اطلاعات و فرهنگ درکابل برگزار گردیده بود.
دراین سیمینارکه ازطرف وزارت اطلاعات وفرهنگ، خانواده مولانا خسته و به اشتراک شماری ازدانشمندان و فرهنگیان برگزارشده بود،دراین سیمینار پیرامون جایگاه ، کارنامه ها، شخصیت ، وابعاد مختلف زنده گی ، فرهنگی وادبی مولانا خال محمد خسته صحبت شد: مثلاًگفته شد؛امروز خاطرۀ مردی را گرامی میداریم که عمرپرباری را درویشانه در خدمت فرهنگ ، ادب و مردم به سربرد.مولانا مانند بحری بود که به ظاهرآرام و اما دردل خود موج های کوه پیکر ازالام انسان وهمدردی با مردم خاصأ محرومان جامعه داشت .
مولانا مرد ادب وسیاست بود، وعمری را با مناحت درکمال فقر گذارنید وسربه زورمندان زمانه خم نکرد. به همین ترتیب شماری ازدانشمندان و محققان مقالات علمی و پژوهشی خویش را دررابطه به ابعاد مختلف شخصیت وزنده گانی و مبارزات عدالت خواهانه مولانا خال محمد خسته نوشته بود ند ، بخوانش گرفتند.
در اخیر محفل محمدیوسف خسته پسر مولانا خسته از وزارت اطلاعات وفرهنگ بخاطر برگزاری این سیمینار وسهم گیری اشتراک کننده گان ، قدردانی نمود.

منابع
:
ـ پرطاووس،محمد حنيف حنيف بلخي .
ـ برگرفته از مقالة مرحوم نیلاب رحیمی که در سمیناری در پیوند به سیهمین سالگرد مولانا خسته چاپ روزنامهٔ ماندگار۰
ـ دانشنامهٔ آزاد آریانا.
ـ مولانا خسته در یادداشت های زریاب.
ـ آشنايي با شخصيت هاي كلان افغانستان دكتور شمس الحق آريانفرچاپ پیام مجاهد۰
محمد ایوب عظیمی عقرب

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۲۰۴          سال نهــــــــــم                      عقرب/قوس   ۱۳۹۲                ۱۶ نوامبر   ۲۰۱۳