از چراگاه همسایه می آیند
برادران رئیس جمهور
و در کوچه های ما جشن مقدس بر پا می کنند
برادران رئیس جمهور
ریشهای دراز مبارک دارند
و قلب عاشق شان
برای همبستر شدن با زنان بهشتی می تپد
آنها برای ریختن خون بکارت
جان می دهند
دندانهای شان
در چراگاه همسایه
با سوهان مقدس تیز می شوند
تا قلب کودکان مرا
بر سفره ی ضیافت سِکسِ آسمانی
خوبتر جویده باشند
زیرا زنان بهشتی
آنهایی را دوست می دارند
که ریشهای دراز دارند،
کباب کودک می خورند
و افسار می پوشند
رئیس جمهور
بر خلاف برادرانش
چپن بر شانه می اندازد
با آنهم
وقتی لب به سخن می گشاید
هر چار پایش نمایان می گردد
سلیمان باید بود
تا زبانش را فهمید
|