کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

ملک ستیز، پژوهشگر روابط بین الملل

 
        ۸ صبح
رقابت‌های استراتژیک هند و پاکستان در افغانستان

 
 

   

هند و پاکستان، اهداف‌ خیلی ناهم‌گونی در افغانستان دارند. هند می‌کوشد با پشتیبانی از کابل، نقش افغانستان را در معاملات سیاسی و اقتصادی منطقه‌ گسترش دهد. با تقویت افغانستان، هند زمینه را برای تعمیم منافع و امنیت ملی خود در منطقه، بیشتر فراهم می‌کند. تقویت افغانستان باثبات، به‌‌معنای محدودسازی تروریزم در منطقه و گشایش دهلیز تعاملات اقتصادی هند با آسیای میانه از راه افغانستان است. از سویی‌ هم، تلاش هند برای رهاساختن حلقوم سیاسیون ارگ ریاست‌جمهوری از چنگال اسلام‌آباد، هم‌گرایی بیشتری را میان هند و افغانستان به بار می‌آورد.
در مقابل، پاکستان هدف متفاوتی را در افغانستان دنبال می‌کند. پاکستان در صدد افغانستانی ضعیف و وابسته به اسلام‌آباد است. یک افغانستان ناتوان، به سادگی می‌تواند به «عمق استراتژک» پاکستان مبدل گردد. به باور پاکستان، تا هنگامی که هندوستان به مثابه خطر نظامی شمرده شود، «عمق استراتژیک» پاکستان در افغانستان، اهمیت خویش را حفظ خواهد کرد. این امر- به هر قیمتی که باشد- توجه پاکستان را به ‌خود جلب می‌کند و زمینه مداخلات این کشور را در افغانستان، گسترش می‌دهد؛ زیرا دقیقا مانند هند، منافع ملی و امنیت ملی پاکستان در منطقه وابستگی کاملی به وضعیت افغانستان و نقش هند و پاکستان در آن دارد.
پاکستان تلاش دارد برای رسیدن به هدف استراتژیک خویش، دست به این اقدامات بزند: نخست، تحدید و حتا انسداد صدور کالاهای هندی به افغانستان و گسترش تعاملات اقتصادی دو کشور، که معمولا از راه جغرافیای پاکستان انجام می‌شود؛ دوم، انسداد برنامه گسترش پایپ‌‎لاین بازرگانی آسیای میانه به جنوب آسیا که بیشترینه زمینه را برای استفاده هند از منابع گاز خام آسیای میانه فراهم می‌کند؛ سوم، تقویت روابط با چین و زمینه‌سازی برای این کشور در جنوب آسیا از راه پاکستان؛ چهارم، تقویت برنامه‌های هراس‌افگنانه برای هدف‌گیری منابع و ماموریت‌های هند در افغانستان و منطقه؛ و پنجم، حمایت از گروه‌های هراس‌افگن جهانی در منطقه که بتوانند منابع و منافع هند و افغانستان را مورد تهدید قرار دهند.
هر دو دولت در تلاش‌اند تا بر بنیاد منافع ملی‌شان، توجه و نقش سرنوشت‌ساز ایالات متحده امریکا را در افغانستان که تاثیر کلانی در منطقه دارد، به‌ خود جلب کنند. پاکستان می‌کوشد تا عملیات مبارزه با هراس‌افگنی جهانی به رهبری امریکا را در افغانستان تضعیف کند و جنبش‌های جهادی ضدغربی و هندی را تقویت بخشد. از همین‌جا است که پاکستان دست به سه اقدام جدی می‌زند:
نخست این‌که حمایت بیشتری را برای طالبان افغان فراهم می‌کند. پاکستان به‌خوبی می‌داند که حمایت از طالبان افغان، به معنای تقویت امنیت ملی پاکستان در منطقه است. دوم این‌که جریان اکمالات منابع ناتو را در جنگ افغانستان اخلال و حتا در برخی حالات، مسدود می‌کند و لوژستیک جنگی را در منطقه به چالش می‌کشاند و سوم این‌که دکترین القاعده و سایر منابع هراس‌افگنی را در جغرافیای خویش جا می‌دهد و خانه امنی برای‌شان فراهم می‌کند.
و اما هند نیز به همان پیمانه در افغانستان نقش‌آفرینی می‌کند و به‌ این باور است که افغانستان می‌تواند رویکرد بین‌المللی، به‌ویژه امریکا، را در باره هندوستان تغییر دهد تا فصل جدیدی از همکاری‌ها میان دو کشور باز گردد.
هدف استراتژیک هندوستان روی سه مولفه مهم استوار است:

۱٫نفوذ سیاسی بر افغانستان

تقویت نفوذ سیاسی هند بر افغانستان، زمینه را برای نفوذ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور مهیا می‌کند و بی‌تردید، افغانستان را از «پاکستانیزه» ‌شدن می‌رهاند. برای برآورده شدن این هدف، هند نیاز دارد تا جریان دولت‌سازی را در افغانستان حمایت کند و در تلاش ایجاد نهادهای دموکراتیک باشد. از سوی دیگر، هند تلاش می‌کند تا در افغانستان، حضور فعال دیپلوماتیک داشته باشد، سفارت هند در افغانستان گسترش یابد و کنسولگری‌های هند در شهرهای مهم افغانستان فعال شوند. هند تلاش می‌کند تا در ساختارهای سیاسی افغانستان نیز نفوذ فعالی داشته باشد. از همین‌جا است که حمایت سیاسی هند از نیروهای سیاسی ضدپاکستانی در افغانستان، به‌ویژه جمعیت اسلامی، شورای نظار، نیروهای چپ‌گرا، جنبش ملی، تا حدودی حزب وحدت و حامیان جنبش‌های ملی و روشنفکر، از برنامه‌های مهم استراتژیک هند به‌شمار می‌رود. هند از جریان مصالحه و بازگشت طالبان به روند دموکراسی در افغانستان، حمایت گسترده می‌کند. این رویکرد، سبب می‌گردد تا هند ریشه منافع پاکستان را در افغانستان بخشکاند و زمینه را برای حل سیاسی اوضاع افغانستان جستجو کند.

۲٫نفوذ اقتصادی بر افغانستان

بر بنیاد بررسی‌ای که وزارت امور خارجه هند از وضعیت اقتصادی افغانستان کرده است، «توسعه اقتصادی و اجتماعی در افغانستان، کلید حل معضلات کلان در منطقه است.» از سویی هم، تقویت اقتصادی و اجتماعی افغانستان، دیدگاه‌های بنیادگرایی اسلامی را در ذهنیت عامه تضعیف می‌کند و زمینه را برای شگوفایی و توسعه جامعه مدنی و دموکراسی فراهم می‌گرداند. این رویکرد استراتژیک، سبب گردیده است که هند به یکی از مهم‌ترین حامیان اقتصادی افغانستان مبدل گردد. بر بنیاد پژوهش انستیتیوت مطالعات بین‌المللی هند، «افغانستان دولتی است که بزرگ‌ترین رقم حمایت‌های هند را در جهان به‌دست می‌آورد.» در دوران پساطالبان، هند در حدود دو میلیارد دالر را در عرصه‌های زراعت، بهداشت، آموزش و پرورش، ترابری و بازسازی زیرساخت‌های اقتصادی در افغانستان، به‌گونه رایگان به‌مصرف رسانیده است. در پیوند به مناسبات بازرگانی نیز، هند به یکی از دولت‌های مهم در افغانستان مبدل گردیده است. مبادلات تجاری میان دو کشور، به نزدیک به یک میلیاردویک‌صد میلیون دالر رسیده است. این در حالی است که اگر محدودیت‎های ترانزیتی پاکستان نمی‌بود، این رقم به سه برابر می‌رسید.

۳٫هماهنگی منطقه‌ای و بین‌المللی برای افغانستان

هند به این باور است که حل معضل افغانستان را باید در گام نخست در سطح منطقه‌ای مطرح کرد و هم‌باوری کشورهای منطقه، به‌ویژه روسیه، چین و ایران را برای بهبود وضعیت امنیتی منطقه فراهم گردانید و سپس، نقش جامعه بین‌المللی به‌ویژه امریکا و اتحادیه اروپا را برای فشار بیشتر بر پاکستان فعال‌تر گردانید. انتقاد اصلی استراتژیست‌های هند از کم‌توجهی غرب بر فشار بیشتر بر پاکستان است. به باور آن‌ها، اگر این دادخواهی بیشتر گردیده و دولت پاکستان حمایت از هراس‌افگنی بین‌المللی را محدود سازد، پیش‌زمینه‌ها برای صلح و ثبات بین‌المللی فراهم می‌گردد.
چنین به‌نظر می‌رسد که آسیب‌پذیری افغانستان، نسبت به هر زمان دیگر، از سوی پاکستان بیشتر شده است. از جانب دیگر، روند تحولات منطقه‌ای چنین پیش‌ آمده است که افغانستان به «دارلینگ استراتژیک» برای هندوستان مبدل گردد. این دو بازیگر مهم در افغانستان، بر سرنوشت ما تاثیر کلانی دارند. این‌ها همسایه‌های ما هستند و راهی برای کم‌توجهی به این دو باقی نیست. بی‌گمان، هر دو کشور دارای ظرفیت قوی نظامی هستند؛ اما ظرفیت اقتصادی و دورنمای توسعه‌ای هر دو خیلی متفاوت است.
تصور می‌شود که هندوستان تا پنجاه سال آینده، به یکی از مهم‌ترین قدرت‌های اقتصادی جهان مبدل گردد. این در حالی است که پاکستان از بحران اقتصادی و اجتماعی، رنج فراوانی می‌برد. «ارجحیت استراتژیک» یکی از مهم‌ترین بحث‌ها در سیاست خارجی به‌حساب می‌آید. حالا ما باید این «ارجحیت استراتژیک» را در سیاست خارجی خویش تشخیص دهیم. شاخصه‌های استراتژیک دو کشور نشانگر آن است که هر دو دولت، محور نقش خود را در افغانستان بر بنیاد منافع و امنیت ملی خویش تعریف کرده‌اند. آیا ما چنین ظرفیتی داریم که روابط خود را بر بنیاد «ارجحیت استراتژیک» تعریف کرده و جاهای هر دو دولت را تعریف کنیم؟ من نمی‌دانم!

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۱۹۸            سال نهــــــــــم                      اسد/سنبله    ۱۳۹۲                ۱۶ اگست   ۲۰۱۳