کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

ملک ستیز

 
 
بحرانِ رهبری، مهم‌ترین چالش برای افغانستان



 
 
 

   
در این اواخر، مردمِ ما از نبودِ رهبری ارگانیک که بتواند بحرانِ کنونی افغانستان را با جهان مدیریت کند، بیش‌تر از هر زمان دیگر، رنج می‌بَرَند. اجندای سرنوشت‌ساز
«حضور نیروهای امریکایی و هم‌پیمانانش» پس از سال ۲۰۱۴، روی میز سیاست‌گذاران و استراتیژیست‌های غرب قرار دارد. امریکایی‌ها از یک‌سو دلهرگی شگرفی پیرامونِ گسترده‌گی هراس‌افگنی در جغرافیای پُرتنش افغانستان ـ پاکستان و از آن ‌طریق به غرب دارند و از سوی دیگر، از نبودِ هم‌پیمانی ارگانیک و فعال استراتیژیک در افغانستان، رنج زیادی می‌بَرَند. واقعیت این‌ است که امریکا دیگر باورش را نسبت به عمل‌کردهای حساب‌ناشدۀ حامد کرزی و گروه حاکم از دست داده است. کرزی با موضع‌گیری‌های نه‌چندان دوستانه‌اش، مشروعیت حضور غرب را در افغانستان صدمه می‌زند. مشروعیت حضور جامعۀ غربی در افغانستان، معنای بسیار کلانی در ذهنیت عامه و کانون‌های فکری کشورهای اروپایی و امریکایی دارد. کرزی نمی‌داند که این روی‌کرد چه بلایی را بر «قضیۀ افغانستان» وارد می‌کند. نکتۀ پارادوکسال در این است که امریکا در مدّت دوازده سال حضورِ حاکم خویش در کشور، نتوانسته است جای‌گزینِ بااعتمادی را در برابر این رهبری «بحث‌برانگیز» خلق کند. در میان اپوزیسیون نیز هم‌باوری برای ایجاد رهبری ارگانیک، به ‌میان نیامده است و درامۀ رهبری سیاسی با سناریوی کهنه، در حال تکرار شدن است.
به باور من، حامد کرزی و گروه هم‌کارش، شانس بااهمیتی را از مردم و کشور ما به گروگان گرفته‌اند. با وجود انتقادات گسترده پیرامونِ نقش امریکا در افغانستان، من فکر می‌کنم این کشور و هم‌پیمانان اروپایی‌اش می‌توانند در شکل‌گیری افغانستانی متفاوت از ام‌روز، پای‌گاه و جای‌گاه بسیار مهمی داشته باشند. دولتی ‌که تجهیزات، معاشات و لوژیستیکِ ارتش، پولیس و استخبارات خود را تمویل نتواند، چه‌گونه باید تیشه به ریشۀ نیمه در آبِ خود بزند و غرب‌ستیزی ‌را خواست‌های «ملی‌گرایانه» بنامد. به ‌جز از گروه‌های قبایلی که بیش‌ترینه نسبت به سیاست‌های استعماری، از تمدن به ‌دور مانده‌اند، هیچ شهروندی در افغانستان از این روی‌کرد حامدکرزی حمایت نمی‌کند. من به مثابۀ دانش‌پژوه علوم سیاسی، این روی‌کرد دولت آقای کرزی را درک نمی‌توانم. زمان آن رسیده است تا خبره‌گان، روشن‌فکران، جامعۀ سیاسی، جامعۀ مدنی و فعالان ارزش‌های دموکراتیک و اصلاح‌طلب در برابر این روی‌کردهای رهبری حامد کرزی ابراز موضع جدی کنند. رهبری این دولت توسط برخی از چهره‌های ناسالم، بنیادگرا با تمایلات ارتجاعی، انسان‌های کم‌سواد، به‌ویژه در پیوند به سیاست خارجی، محصور گردیده و اداره می‌شود. موضع‌گیری این رهبری از حلقوم همین افراد برون می‌گردد و روند تحولات مثبت را در افغانستان مانع گردیده و بزرگ‌ترین شانسِ تاریخی افغانستان را اسیر برنامه‌های آیدیولوژیک و سیاه خویش کرده‌اند. جهان و هم‌پیمانان بین‌المللی ما باید بدانند که افغانستان در اسارت این گروه خطرناک قرار گرفته است و هنوز زمینه‌ها برای تغییر ‌نخشکیده است. در غیر آن، مسؤولیت تاریخی هر گونه جنگ و منازعه که پی‌آمد این سیاست مخوف است، به‌دوش این رهبری و هم‌کاران حاکم در قدرت خواهد بود.

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۱۹۶            سال نهــــــــــم                      سرطان/اسد    ۱۳۹۲                ۱۶جولای   ۲۰۱۳