این نوشته در محفلی خوانده شد که از طرف انجمن زنان وابسته به کانون فرهنگی افغانستان وآلمان در هامبورگ ، به مناسبت روز گرامیداشت مادردایر شده بود.
از چند سال به این طرف بیشتر و زودتر از خشونت علیه زنان مطلع می شویم. دلیل چنین در یافت اطلاع ما، این است که وسایل خبردهنده رشد نموده اند. تلفون های دستی نزد ملیون ها تن رسیده است. کمپیوتر مانند آغاز اختراع اش، تنها به نوشتن وذخیره نمودن باقی نمانده بلکه انواع خبر رسانی های سریع و تصویری را نیز در بر گرفته است. اگر این وسایل خبر رسانی را درنظر نگیریم، شاید فکر شود که خشونت علیه زن در این سالها پیدا شده است. درحالی که خشونت همیشه وجود داشته ، ولی متأسفانه کسی از حال زار بیچاره ومسکینی که لت وکوب می شد و حتی دست وپایش می شکست، با خبر نمی شد. شاید در محدودۀ خانوادۀ زن ویا اقوام نزدیک او انعکاس می یافت وبس. همین علت سبب شده که اگر کسی بخواهد در بارۀ موضوع خشونت وسوابق آن در افغانستان مطلبی تهیه کند، چیزی به دستش نمی آید. یکی
از علل آن هم موضوع بی اعتنایی به زن و دیدن به او پشت عینک سیاه تحقیر وتوهین وخوار شمردن بوده است. شاید مجاز باشد اگر بگویم که یک نوع فرهنگ خوار شمردن زن وجود داشته که خشونت را نیز اجازه می داده است. حالا که می بینیم این فرهنگ زودتر وبهتر آشکار می شود.
خبرهای خشونت علیه زنان تقریبا روزی نیست که منتشر نشوند. می توانم بگویم که درسرتا سر افغانستان این فرهنگ بیدادگر، به حیات خود ادامه داده ، وخشونت می آفریند. خبرهای تکاندهنده منتشر می شوند، ما با حواندن وشنیدن ویا دیدن بعضی تصویر های آنان، جگرخون می شویم، بعضی هموطنان، نوشته هایی را نشر می کنند. بعضی ها سعی می کنند، فشار های ایجاد شود که علیه حشونت باشد، یک تعداد هم در فکر این استند که موسسات مدافع حقوق زنان فعال باشند؛ البته تمام این فعالیت ها خوب اند وباید به دیدۀ قدر دیده شوند، ولی کفایت نمی کنند. زیرا علیه فرهنگ خشونت، باید در زمینۀ فرهنگی کار وسیعی شود. و دراین قسمت حتمی نیست که تنها زنان دست به فعالیت بزنند، لازم است که همه، زنان ومردان روشنفکر، کسانی که فکر واندیشۀ شان با فرهنگ خشونت و تحقیر زنان خوی وعادت نکرده
است، کسانی که به کرامت انسانی وحقوق او احترام دارند، بنویسند، سخنرانی نمایند، کتاب تهیه کنند، موسسات مسؤول دولتی را متوجه وظایف شان نمایند. در مکاتب برای شاگردان مضمون احترام به خواهر ومادر جای شایسته بیابد. کسانی را که دست به خشونت می زنند، تنبیه کنند، نباید موقع دهند که با استفاده از واسطه ورشوت ، مرد خشونت خوی، آزاد باشد، در بالا جای بنشیند و زن لت وکوب شده را بگوید که بازهم می زنمت ، وظیفۀ تو فرمان بردن است، نه دلیل ودلایل گفتن.
لازم است که علیه چنین ذهنیت منگ گرفته، نفرت زده وجهل آمیز؛ کوشش های هماهنگ و وسیع به راه انداخته شود.
|