کابل ناتهـ،/لینا روزبه حیدری/واقعه انتحاری کابل

کابل ناتهـ، Kabulnath



لینا روزبه حیدری

تقدیم به دوازه کشته و سی و پنج مجروح واقعه انتحاری دیروز در کابل


"خدا هستی در ان بالا" نوشته: لینا روزبه حیدری خدا هستی در ان بالا صدایم میرسد ایا زمان سجده بر گوش ات صدای خسته و مظلوم یک انسان به عرش ات میرسد ایا؟ خدا میدانم اینجا خاک ناپاکست و آدم ها همان نسل فرو افتاده از جنس فریب و مکر همان نسلی که بر ان سیب شیطان غالب و طعمش فسونگر شد همان نسلی که قتل بنده ات را پاک میخواند به خون غسل و وضو کرده و راهش را به سمت جنت ات در مرگ میداند خدا هستی در ان بالا خدا می بینی این دنیا دلم گاهی فقط یک ذره مهر و نور و گرمای ز جنس تو طلب دارد در این دنیا که مرگ و خون و قتل و وحشت و دردست چه بی وجدان، همان آدم تمام خصلت حیوانی خود را به راه پاک تو، همراه میداند و جسم کوچک یک کودک معصوم و بی کس این چنین در اوج بیرحمی به ضرب سرب گرمی در میان خون میماند خدا هستی خدا تا کی! نفیر مرگ و اشک و دود و رنج این تبار غم و خونی که میان ذره های خاک ان جاریست و سنگ و صخره و کوهی که پژواکی ز درد و ناله های مردمان گشتست بگو تا کی بگو تا کی نه اشکی مانده در قاموس چشمی و نه آهی تا که دود درد را گیرد خدایا، بر لب هر مانده در ماتم فقط نام تو و تکرار تو ماندست پا بر جا اگر رحمی کنی بر حال این دریای طغیانی دگر هرگز دگر هرگز مبادا چشم مان بر جثه یی از کودکی در خون و یا در مرگ انسانها و مرگ آدمی مظلوم خدایا تا به کی این فاسدان با نام تو گیرند جنین بر خون نشانند مردمی بی بال و بی پر را خدا تا کی بنام تو، سر انسان ز تن باید جدا گردد خدا تا کی بنام تو، تمام مردم مظلوم من بی دست و پا گردد خدا تا کی بنام تو خدا هستی در ان بالا خدا می بینی این دنیا خدا یکبار هم بر حالت زار زمین من نگاهی کن و این درمانده کوچک میان خون چرا باید چنین باشد که هر کودک میان خون خود این سان بخوابد، تا به کی ، تا کی خدا هستی در ان بالا برایت یک دعا دارم خدایا هر چه بازار فروش دین و ایمان است خدایا هر چه ادم پیرو این رسم شیطان است خدایا هر که خونی را بنام تو قرین سازد خدایا دست انکه کودکی را این چنین سازد به قهر خود تباه کن این گروه دین فروشان را بسوزان، محو کن، ختمی نما این خود فروشان را خدایا هستی در بالا! خدا می بینی این دنیا......