کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 
 
 

ذبیر هجران

 
 
چشم‌هایت
 
 

   

چشم‌هایت دو کاسۀ عسل اند دامنت دشت سبز آهوها

خنده هایت کبوتران سپید که پریدند از لبت بالا

دست‌هایت دو شاخۀ سیب اند گونه‌های تو جفت آلوها

بازوانت رواش پغمانی نام عطر تو چیست گل؟ نعنا

پیش تو بَ بَ بند مانده زبان پیش تو چوب خشک گشته تنم

کاش هر موی من دهان می‌شد  کاش می‌خواند چشم‌های تو را

تشنه ام می تپم به دنبالت های ای آب‌ها! کجا رفتی

جل زده در کنارت افتدیم تو بیا نوش کن مرا دریا!

شاخه شاخه به پای تو خم شد آسمان غرور من حالا

کوه کوه می دوم به دنبالت باد بادم ولی تو بی‌پروا

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۹۰              سال نهــــــــــم                      حمل/ثـــــــور    ۱۳۹۲                ۱۶ اپریل   ۲۰۱۳