حلفه
دست دور کمر کن
خیره خیره نظر کردنت نیز جنگی است
حلقه را تنگ تر کن
کف بین
عقل من قد نمی داد ای داد
رفتم از زینه پایین1
پیش کف بین
1. نردبان/ پله
طالع
طالع من همین است
از خطوط کف دست من می توان خواند:
مار در آستین است
آی بابا
گیرم این که شدی رستم زال
می کشی بچه ات را به سه چال1
1. چال: نیرنگ، حقه... بچه: پسر
بالاخانه
خالی است چقدر خانه ، بالا خانه
در زیر زمین نشسته در فکر عمیق
هی زل زده ام به سقف، جولا، لانه
بالا خانه
از خانه خویشتن به خرگاه شدی
از پنجره دیدن به افق افسانه است
همسایه اجاره دار بالاخانه است
14 اپريل 2013 - 25 حمل/ فروردین 1392
|