همواره نیاز بدان احساس میکنی که هر از چند گاهی یکبار خودت را در فضای پر عاطفه و احساس شناور بکنی، در میان مردمانی که پیوسته میخواهی با آنها دیداری داشته باشی و به گفته های آنان گوش فرا دهی. دیدار اینچنین مردمانی گاهی سهل و گاهی هم به دور از تصور است. به ویژه وقتی از چند قاره ی که فرسنگ های به دور از هم افتاده اند، دوستانی در یک مکان گرد هم می آینده تا خاطره های گذشته را تازه سازند و خاطره های جدیدی برای آینده ها بیافرینند. ببینید من از دیدارهای حرف میزنم که هفته گذشته اتفاق افتاد و اسباب راحت جان را فراهم آورد، فضای مهربان و پر عطوفتی را که سالهای سال در انتظارش بودیم، یعنی که اگر همت بزرگمهر عزیزمان بُرنا کریمی سفیر کشورمان در کانادا، نبود، ایجاد این فضای پر عطوفت نیز میسر نمیشد. ما چهار روز پر رنگ در این فضا شنا کردیم، گفتیم و شنفتیم و از محضر ورجاوندان روزگار ما که هر کدام به پنداشت من قله های شامخ زبان و
ادبیات کشورم اند، لطف فراوان بردیم. تورنتو و هموندان ساکن تورنتو چهار روز میزبان فرزانه مردان اقلیم ادبیات فارسی بودند. استاد سخن واصف باختری از شهر «لاس انجلس» امریکا، صبورالله سیاه سنگ از شهر «ریجاینا» کانادا، محمد شریف سعیدی از شهر «اوپسلا» سویدن و حمزه واعظی از شهر «اوسلو» ناروی حضور به هم رسانیده بودند تا این فضای مهربان و پر عطوفت را مملو از لطف خویش سازند.
ممکن است قلمفرسائی در مورد دیدارهای صمیمانه ی این چهار روز آنچنان به درازا بکشد که خوانند قید خواندن این گزارش را بزند و میلی به ادامه آن نیابد، اما بر من است که از محفل بزرگداشت از کارنامه های استاد سخن استاد واصف باختری که به همت جناب برنا کریمی در شهر تورنتو برگزار شده بود، سطرهای بنویسم و هموندان گرانقدری را که عدم حضورشان در این محفل سخت محسوس بود، در جریان قرار دهم.
شنبه بیست و سوم فبروری، محفل بزرگداشت از کارکردهای ادبی استاد واصف باختری با حضور شماری از فرهنگیان ساکن تورنتو و برخی فعالین اجتماعی برگزار گردید. محفل حوالی هفت شام آغاز یافت و با گفتار مختصر شریف غالب شارژدافیر سفارت افغانستان در اتاوا، گشوده شد. موصوف از برنا کریمی سفیر کبیر افغانستان در اتاوا و برگزار کننده محفل بزرگداشت استاد باختری، تقاضا نمود تا پیرامون برگزاری این محفل سخنانی ایراد نماید. بُرنا کریمی از سابقه ی آشنایی با استاد گفت و از تاثیر پذیری از وی در عرصه ادبی نکاتی را بیان داشت. به تعقیب آن سخنرانان بعدی را به معرفی گرفت و از تمام دوستانی که در زمینه برپایی این محفل با وی همیاری نموده بودند، قدردانی و سپاسگذاری نمود. همچنان بُرنا کریمی از فرهنگیان مقیم تورنتو که در محفل حضور یافته بودند، به صورت جداگانه اظهار امتنان نمود.
سخنران نخستین محفل داکتر صبورالله سیاه سنگ نویسنده، پژوهشگر و منتقد نام آشنا بود که بر استیج آمد و سخنرانیی را زیر عنوان «این قافیه دوباره نمی آید» به خوانش گرفت. در این سخنرانی، سیاه سنگ به دیباچه نویسی های استاد باختری، اثر گذاری وی بر نسل های پسین و اهمین نگرش وی در رابطه با ادبیات سخن گفت.
سخنران دومین محفل، محمد شریف سعیدی شاعر و منتقد توانای ساکن سویدن بود که نوشتارش بلندش را زیر عنوان «باختری، غزل مانای روزگاران» برای حاضرین به خوانش گرفت. وی بیشتر در رابطه با اشعار منظوم باختری سخن گفت و ارزش های نهفته در اشعار باختری را با ارائه مثال های فراوان به توضیح گرفت. محدویت وقت تعیین شده باعث شد که سعیدی بخشی از این نوشتار را واگذارد و به خوانش نگیرد.
سخنران سومین محفل بزرگداشت از کارنامه های ادبی استاد واصف باختری کسی به جز حمزه واعظی پژوهشگر و منتقد نامور افغان که از کشور ناروی تشریف آورده بود، نبود اما ناخوشی که عاید حالش بود، مانع آن شد تا نوشتارش را خود به خوانش بگیرد. وی از شاعر جوان و نوگرا بانو باران سجادی درخواست نمود تا فشرده ی از سخنرانی وی را در رابطه با اندیشه های فلسفی استاد باختری که در اشعارش بازتاب یافته است، به خوانش گیرد.
یکی از موضوعاتی که بر عظمت این محفل افزود، حضور یکی از بزرگترین شخصیت های ادبی زبان پارسی، رضا براهنی شاعر، رمان نویس، منتقد و نظریه پرداز ادبی بود که در بخشی از محفل یکی از کتابهای جدیدش را به استاد باختری اهدا نمود و واصف باختری را استاد خطاب نمود. وی پس از چند حرف مختصر، شعر بلند « دف » را به خوانش گرفت و چه زیبا به خوانش گرفت و بدون شک همه حاضرین را به تحییر وا داشت. حسن زرهی سردبیر هفته نامه شهروند چاپ تورنتو، پرتره ی زیبای از استاد باختری را به وی اهدا نمود و سپس نوبت به استاد باختری رسید تا سخنانی چند ابراز دارد.
استاد باختری از حضور مهمانان این محفل قدردانی نمود و به تمجید و سپاسگزاری از بُرنا کریمی و بقیه سامان دهان این برنامه پرداخت. وی در بخشی از گفتارش از دیدار با رضا براهنی شاعر و نظریه پرداز نامور اظهار خوشنودی نمود و افزود که آرزوی دیدار براهنی را از سالیان دیری داشته است. هرچند انتظار میرفت که استاد باختری برای لحظات بیشتری در رابطه با ادبیات سخنرانی نماید، اما به نسبت مشکلات صحی نتوانست بیشتر از این سخنی ابراز دارد.
پس از گفتار استاد باختری صف طویلی از علاقمندان به غرض دیدار با وی کشیده شد و محفل به صورت رسمی اختتام یافت و پس از صرف غذای شب، با هنرنمایی جناب غفاری، قوالی خوان کشور، به پایان رسید.
|