دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد در کابل، اعلام کرده است که نامه سرگشادهای از رهبری طالبان دریافت کرده و این گروه در آن نامه، قتل غیرنظامیان و بیتوجهی به حق زندگی غیرنظامیان را رد کرده است. جالب تفسیری است که یوناما از این نامه کرده است. در نامه خبری یوناما آمده است که نفس نامهنگاری طالبان به سازمان ملل متحد نشان میدهد که این گروه به گفتگوهای مفید در مورد حقوق بشر و مسایل بشردوستانه تمایل دارد. تا هنوز یوناما متن نامه طالبان را رسانهای نکرده است، اما از نامه خبری یوناما برمیآید که طالبان در نامهشان صرف تلفات غیرنظامیان را رد کرده است.
روشن نیست یوناما از کجا دریافته است که طالبان به گفتگوهای مفید در مورد مسایل مربوط به حقوق بشر و برنامههای بشردوستانه تمایل دارد. متاسفانه طالبان چه در زمان حاکمیتشان و چه در شورش مسلحانهای که علیه شکلگیری افغانستان نوین بهراه انداختند، مرتکب قتل غیرنظامیان شدهاند. همین سازمان ملل متحد گزارشهای مستندی در مورد قتلعام مردم مزار، بامیان، یکاولنگ و کواهدامن زمین، توسط طالبان را منتشر کرد.
سازمان ملل متحد حتا نامهای آنعده از فرماندهان طالبان را در آن زمان منتشر کرد که در آن کشتارها دست داشتند. در شورش کنونی طالبان نیز، بیشتر غیرنظامیان قربانی شدهاند. روش طالبان در جنگ با دولت افغانستان و جامعه جهانی نیز، روش تروریستی است. بمبگذاری، حمله انتحاری و ترور اشخاص، روشهای شناختهشده طالبان است. تقریبا در تمامی گزارشهای سازمان ملل متحد، طالبان عامل درصدی بیشتری از قتل غیرنظامیان شناخته شدهاند. کشتن و مردن در فرهنگ طالبانی تقدیس میشود. اما طالبان موضعگیریهای سیاسی نیز کردهاند. این گروه مسوولیت حملاتی را که جان کمیت بیشتری از غیرنظامیان را میگیرد، بهدوش نمیگیرد.
مثلا گروه طالبان، حمله انتحاری روز اول عید قربان بر مسجدی در میمنه را بهدوش نگرفت. در آن حمله تروریستی، حدود ۹۰ تن از شهروندان بیگناه کشور، جانشان را از دست دادند. همچنین طالبان حمله تروریستی به تجمع گروهی از شاگردان مکتب در ولایت بغلان در سال ۱۳۸۶ را نیز بهدوش نگرفت. در آن جنایت تروریستی علاوه بر شمار زیادی از شاگردان مکتب، سیدمصطفی کاظمی، وزیر پیشین تجارت و نماینده مردم در پارلمان نیز، جانشان را از دست دادند. اینها نشان میدهد که طالبان گاهگاهی موضعگیریهای سیاسی میکنند.
فرستادن نامه به دفتر سازمان ملل متحد هم یک اقدام سیاسی است. اما چرا سازمان ملل متحد اینقدر ذوقزده شده و متن نامه طالبان را چنان خوشبینانه تفسیر کرده که شگفتانگیز است. ختم جنگ افغانستان و یافتن یک راهحل سیاسی برای این جنگ، بهگونهای که دموکراسی و حقوق زنان قربانی نشود، خیلی ضروری است، اما این تلاشها باید بر مبنای واقعیتها باشد. نباید از طالبان و تفکرشان، تفسیر و شناختی ارایه کرد که مطابق با واقع نیست. این رفتار نه به صلح میانجامد و نه حتا زمینه مذاکره را فراهم میکند. سازمان ملل متحد، سازمان ناتو، سازمان همکاری کشورهای اسلامی و دیگر سازمانهای بینالمللی و جهانی، باید به ارتش پاکستان فشار بیاورند تا شبکههای حمایتی طالبان را از بین ببرند. این امر زمینه را برای راهحل سیاسی جنگ افغانستان فراهم میکند. |