مقدمه :
کابل در گذشته با طبیعت زیبا و باغهای متعدد ؛ اب و هوای تازه داشت . مرکز
افغانستان بود که با دیوار ها بلند و باره و حصار محاط گردیده بود . مقر
حکمروایان یعنی بالاحصار در بلندی تپه زمرد حیثیت دژ مستحکمی را داشت که
هزاران سال سلاطین و شاهان کشور را محافظ بوده است . حصار و دیوار کابل با
دروازه ها پنجگانه خویش شهر بسته را به خود اختصاص داده بود . شب ها این
دروازه ها بسته می شد و از طرف روز با حضور نگهبانان ؛ دروازه های شهر باز
میگردید و کنترول می شد . دروازه های مشهورکابل عبارت از دروازه سفید در حد
سلامخانه خاص ، دروازه لاهوری ، دروازه گذرگاه ، دروازه سردارجانخان در حد
دروازه بابه کیدانی و دروازه قندهار در حد ده مزنگ و دروازه پیت در قسمت
مسجد عیدگاه بود . از جمله دروازه لاهوری در کنار شرقی بالاحصارقرار دارد؛
جاییکه کاروانهای تجارتی که از هند وارد می گردید و شتر ها در کاروانسرا ها
جابجا می شدند. برخلاف از طریق همین دروازه اموال و مسافران که به طرف هند
می رفتند؛ بارگیری می شد .
همچنان دروازه های قلعه کابل عبارتند از :دروازه چرمگران در کنار شرقی
بالاحصار، که بعد ها به دروازه شاه شهید شهرت یافت . در غرب بالاحصار
دروازه نقاره خانه وجود داشت که از بالای آن نقاره و دهل در هنگام دخول و
خروج سلطان و یا پادشاه به صدا می آمد . دروازه کاشی به طرق شرق بالاحصار
که دروازه کوچک چوبی بود به سوی شیردروازه موقعیت داشت .دروازه گذرگاه و
دروازه قندهار یا دروزاه دهمزنگ معروف بودند.
چگونگی دروازه لاهوری ( لاوری ) کابل :
نُه سال داشتم که برای اولین بار بعد از آنکه پدرم وفات نمود . برای دیدن
فامیل ها و اقارب و اقوام و سرپرستی زمین و خانه پدری که در قریه زقوم خیل
ولسوالی برکی برک لوگر قرار داشت؛ با مادرم از دروازه لاهوری که ایستگاه
موتر های لوگر و ولایات جنوبی بود؛ در یگانه سرویس با چوکی های چوبی و به
هم پیوست، که فقط روز یکبار به طرف لوگر میرفت از طریق این دروازه راهی
لوگر شدیم . یقینا" هنگامیکه پدرم حیات بود شاید چندین بار این مسیررا از
همین دروزاه طی نموده باشیم . که انرا به خاطر ندارم .
این مسافرت با موتر مسافه حدود 70 کیلومتر را 3 تا 4 ساعت وقت می گرفت .
صدای دریور و کلینر هنوز به گوشم طنین دارد که فریاد میزد لوگر لوگر و یا
لوگر والا لوگر والا و ندرتا" می گفت برکی برک .
در مورد وجه تسمیه دروازه لاهوری باید گفت: معمولا" کاروان های تجارتی از
این دروازه یا بندر به طرف لاهور یا بندر لاهور حرکت مینمودند. بنا" این
دروازه به نام لاهوری شهرت یافت . مانند دروزاه قندهار در دهمزنگ که
کاروانیان به طرف قندهار و هرات و فارس میرفتند.
دروازه لاهوری که دیگر از دروازه آن خبری نبود در بین ریکا خانه و شوربازو
تخته پل از یک طرف و از طرف دیگر گذر آهنگری و به طرف جنوب آن چمن حضوری
موقعیت داشت . سرک دروازه لاهوری به طرف غرب دیوار بالاحصار قرار داشت و به
سمت شرق آن شفاخانه توبرکلوز بود و مقابل سرک « منار نجات » قد افراشته بود
. رستوران دو منزله به شکل مسافرخانه در انتهای دروازه لاهوری قرار داشت که
مشتریان آن را بیشتر؛مسافران ولایات جنوبی و لوگر تشکیل میداد .
سالهای بعد ایستگاه دروازه لاهوری بیشتر رونق گرفت چندین موتر سرویس و
تویوتا ها که بالای ده نفر مسافر داشت نیز از همین جا به صوب لوگر حرکت
مینمود.
در گذردروازه لاهوری؛ نویسنده گان و مورخین نامور افغانستان تولد یافته است
و یا منزل و مسکن شان بود. مرحوم میرغلامحمد غبار، مرحوم سیدقاسم رشتیا ،
مرحوم میر محمد صدیق فرهنگ، مرحوم داکتر غلام فاروق اعتمادی و دههای دیگر
دراین گذر خانه داشتند و یا هم تولد شده بودند.
در گذردروازه لاهوری، معبد بابا جوتهی و ساروب مندیرو کوچه هندو ها قرار
داشت. دکان های خیاطی ،دوکان چپلی دوزی، دوکان خبازی یا نانوایی ، گذر
کلالی، مسجد دروازه لاهوری و مسجد یادگاری صاحب و زیارت بابه مراد ماما
فیضو و منزل احمدشاه خان مشهور به گادیوان و سرای گادی خانه و به طرف جنوب
آن سرای موتر ها و دوکان های سامان داغمه فروشی و همچنان منزل داکتر قاسم
عسکریار موقعیت داشت .( 1)
اما امروز از دروازه لاهوری چه خبر؟
امروز دیگر نه ایستگاه موتر ها لوگر و ولایات جنوبی است و نه خبری از کاکه
های کابل که دستگیر بینوایان و ستمدیده ها بودند بلکه نو واردانی هستند که
دراین محل امده اند: نان مردم را میگرند و به طبقه بینوا می افزایند . ستم
معنوی در این جا به اوج خود رسیده است . تا جاییکه دروازه لاهوری امروز
محله معتادین و مرکز فروش مواد مخدر است . روسپی خانه ها و مراکز قمار در
این گذر روز تا روز گرمتر شده میرود. سرقت و دزدی روز و شب جان صد ها نفر
را به مخاطره انداخته است . کثافت و نبود آبرو ها و عدم کانالیزاسیون بیداد
میکند. باشنده گان این گذر از کشتارگاهی حیوانات حرف میزنند که درصحن یکی
از منازل دروازه لاهوری ذبح میگردد . معلوم نیست که این حیوان گاو است یا
گوسنفد و یا خر و سگ . با تاسف میگویندکه شاروالی کابل اصلا" از آن خبر
ندارد . کمبود آب آشامیدنی از معضله سرتاسری شهرکهنه است .( 2)
زیرنویسها :
1 - رحمانی - غلام سخی ، چهار چته سرچوک، پشاور، 1382 هـ ش ، ص 31 - 32 .
مکتب بیهقی همچنان دراین گذر موقعیت داشت .
2 - دروازه لاهوری شهر کهنه را دریابید؛ شبکه اطلاع رسانی افغانستان ، 20
سنبله 1389 هـ ش .
|