یک
فشردۀ یک سخنرانی
مسجد ها نیز جاده های یکطرفه وانحصاری سخنرانان
معینی اند . . .
دعا نمودن و دریافت خواستگاه دعا کننده گان، باشد در جایش، برای بحث مفصلی
. . . خاطر جمع باشید که جای شرارۀ بلخی مظلوم در جنت است.
اما آرزوی من این است که از آن دوزخی آگاهی بیابیم که او و دیگران در این
روزگار دیده ومی بینند. . . راه های پیشگیری اش را بیابیم. . .
پیرامون فرخنده وفرخنده کشی گفته و نوشته بودم که نخستین نیست و آخرین هم
نه. در بارۀ این تلاشگر کم همتا و مر گ درد انگیزش نیز یادآوری نمایم که نه
تنها نخستین مرگ از این دست نیست که آخرین نیز نتواند بود. زیرا سایۀ فرهنگ
رهنمون شوندۀ چنان عمل خشونت آمیز در همه جا گسترده است. . .
نهاد های فرهنگی و رسانه ها دچار کمبود بسیار اساسی اند و تبلیغی برای بردن
فرهنگ انسانی، خردورزی و رعایت مدارا در زمینۀ مناسبات خانواده گی هم
ندارند. از آن سوی دیگر، بخش وسیع تلویزیون ها شکار عناصری شده اند که پی
در پی به تبلیغ نفرت، خشم، دروغ، ترسانیدن های بی لزوم و . . . مشغول
استند. کار آنها در خارج کشور را در نظر بگیریم. آنچه ملاسادات در
فرانکفورت (سخنرانی پیش از توقیف اواست)، خانم سیمین خطاب در امریکا و
آخوندک جوان- شارلتان با نام الله یاری و یا آقای ستارسیرت و . . . انجام
میدهند، زمینه های چنین قتل ها را نیز فراهم می کنند. . . مسجد ها نیز جاده
های یکطرفه وانحصاری سخنرانان معینی اند که هرچه دل شان خواست، می رانند
وکسی را یارای آن نیست که دست بلند کند وبگوید چیزی از نیازهای این دنیایی
انسان ها نیز بیاموزید وبر زبان بیاورید ویا به دیگران موقع دهید که از این
سخنان نیز بگویند! . . .
روی این موضوعات باید بسیار اندیشید . . .
***
اندکی از سخنرانی من. ده روز پیش در محفل یاد از بانوشرارۀ بلخی شهید.
دو
روز رفع خشونت علیـــه زنان
سازمان ملل متحد، روز پنجم قوس ( 25 نوامبر) را روز جهانی رفع خشونت نام
نهاده است. اگر از ابراز نظر گسترده در اینجا خویش را معذور بداریم وبه
وضعیت دردمندانه واشک آور زنان در افغانستان حتا بسیارفشرده هم عطف کنیم،
قلم را باید با آب چشم در روی کاغذ بچرخانیم. زیرا زنان در کشور ما در
اوضاعی به سر می برند که گونه های محتلف خشونت بر ایشان نیز فشار ناگسسته
می آورد. خواستگاه عمومی چنان مظالم را در سایۀ شوم کاربرد فرهنگ خشونت می
توان دریافت که همواره آن کتله هایی را می آزارد که بیشتر درمعرض ستم
هستند. فرهنگ خشونت علیه زنان به عنوان رفتار تبعیض آمیز وجنسیتی، چهره یی
از کلیت بی احترامی به انسان را نشان می دهد. چهره ی منفوری که در
افغانستان با بسیار وضاحت اندام منفور دارد.
و دردآمیز این هم است که فریادهای نیاز مبارزه با آن فرهنگ ظالمانه، هنوز
جایگاه لازم خویش را نیافته است. در حالی که متعصبین، تبعیض طلبانی که با
اپارتاید جنسی اخته شده اند و تحصیلکرده گان مدعی کاذب حقوق زنان، زن را
خوار می دارند.
به بهانۀ یاد این روز، چه خوب است اگرهمه روزها، با فریاد قلم و سخن وقدم،
فرهنگ ورفتار خشونت آمیز وازاردهند ه؛ واز جمله خشونت جسمی، روحی و تصامیم
حبر آمیز علیه زنان را با استدلال مدنی وانسانی به نکوهش بگیریم.
سه
گدایان را دریابیم
شب تا بروز مضطربند از گرسنگی
گاهی غم لباس و زمانی غم غــذا
گدایی در افغانستان در شکل بی سابقه یی رو بــه فزونی نهاده است، اما گدایی
آفرینان همچنان در فکر پرکردن جیب های خویش اند. آنچه را در پایان می
خوانید از 66 سال پیش است. با این یادآوری که با توجه به سرازیر شدن پولهای
بسیار به سوی افغانستان، زمامداران حدود پانزده سال پسین بار محکومیت و ننگ
ویژه یی را نیز بر دوش دارند. انگیزۀ من از انتشار این اسناد پیشینه، این
هم است که به تداوم مشکلاتوناهنجاری های تاریخی در زنده گی دردمندانۀ مردم
خویش، ژرفتر بنگریم.
بشنو فغان وزاریی ایتام بی پدر
فصل بهار رفت و بشد فصل تیرماه
یادی بکن ز روزکِ مسکینِ بی نوا
. . .
شب تا بروز مضطربند از گرسنگی
گاهی غم لباس و زمانی غم غــذا
این دولتی که هست ترا نیست پایدار
با دیگران چـه کرد که با تو کند"وفا"
....................................
وفا از مزار. مجلۀ بلخ. شمارۀ هفتم. سال 1329 خورشیدی.
از نشریات تشویقی.
|