کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

شاه محمود محمود

    

 
فراز و نشیب 28 اسد یا روز استرداد استقلال افغانستان

 

 

 


مقدمه :
آرزومندم با من موافق باشید پیشگفتارم را با یادداشتی از جریده انیس که به مناسبت ورود شاه امان الله خان ازاروپا انتشار داده ؛ و با شکوه 28 اسد مناسبت کلی دارد؛ اغازکنم .
الا ای شهر شهیر کابل ! ای مرکز سلطنت امان الاهی !
ای سرزمین تاریخی که از حصار رفیع و خلل ناپذیر خود، تمدن دوهزار ساله ما را در چشم منکرین جلوه میدهی، شک نیست که از سکندر ماکدونی [ مقدونی] تا محمود غزنوی، و از شهاب الدین غوری تا چنگیز مغولی، ورود چندین پادشاهان را دیده باشی. اما این بار، چشمت را بکشای و بدیده ء خریداری نظر کن زیرا شاهی ورود مینماید که درعقل و کیاست؛ در عدل و سیاست، در رزم و رآفت ؛ چندین بار از دیدنی های تو بالا ترست ...
ای شخص مهم شرق ونابغه تاریخی ما ! همین نه تنها امروز جوهر شجاعت تو، رسایهای حزم و سیاست تو ، قیمت اخلاقی و شآن با عظمت تو؛ نتایج مساوات خواهی و رآفت تو ؛ ثبات عزم و شهامت تو ؛ افکار بلند و با اهمیت تو؛ بدنیا معرفی شد، بلکه دنیا؛ انروز ترا شناختند که : دست مدعیان سلطنت بیدخل شده پای باثبات و پرتمکین تو برتخت فرمانروایی برآمد.
انروز ترا شناختند که : بر ممبر عیدگاه برآمده ( استقلال یا مرگ) میگفتی؛ و صدای رسای رعد اسای تو فضای دنیا را به پیچ و تاب انداخته از کوه های انگلستان انعکاس مظفرانه مینمود .
آنروز ترا شناختند که : فوج نامور و فدایی تو، عسکر دشمن انداز جانباز تو در 320 میل محاذ؛ مانند سد آهنین و کوه آتشین اثبات وجود نموده مبارز طلبید .
آنروز ترا شناختند که : بغرش هژبرانه و نعره های اسرافیلی تو حقوق هضم شده افغانیان معده های ( حق غیرخوران) را بشور آورده از حلقوم شان پس برامد .
آنروز ترا شناختند که : معاهدات سیاسی و استقلال تو در روی جراید دنیا بخط درشت ثبت گردید و علم نصرت و حریت افغانستان در جمیع مراکز اروپا در اهتزار درآمد .
آن روز ترا شناختند که : مملکت قانونی شد وزارت تشکیل گردید، خطوط تلگراف و تلفون مراکز داخلی را وصل نمود، معارف تعمیم و تکمیل پیدا کرد، طرق و شوارع در هر مقام تمدید کرده شد، موازنه دخل و خرچ روی دست آمد و هرچه از ما بُرمدنی بود در وطن انداخته شد .
آنروز ترا شناختند که : انتریک و تحریکات خارجی را ناکام ساخته از محاربه ( علم و جهل) بر فرقه ارتجاعی وطن فاتح آمدی .
و الحاصل آنروز ترا شناختند که ؛ دیدند؛ خواب و راحت جوانی، عیش و خودپسندی: استبداد و کم حوصله گی؛ در سرنوشت مسعود تو ابدا" خلق نشده .
ای راد مرد جهان گرد، و مؤسس تمام خوبی های ما!
تو شاه با وجدان و غمگساری هستی که گرمی های جلال آباد و قندهار؛ و زحمات راه جنوبی و مزار علی الخصوص سفر دور و دراز اروپا، ترا از شوق وطنخواهی و افغان پرستی بازنمانده حواس؛ فکر؛ خواب، استراحت، عیش ، نوش ، حتی نام و حیات را هم فدای ترقیات ما قرار داده یی ، و امروز با همان روح بیتاب از اروپا می آیی اما ای امید دو جهان ارزوی مشتاقان چه امدنی ؟ که هر قدم برسروصد دست دعا می آیی. (1 )
اما آنچه بیشتر مرا به نوشتن این مقال واداشت ؛ یادداشتها و نوشته های بسیار از هموطنان ما است که در مورد 28 اسد 1298 هـ ش برخورد دوگانه دارند . برخی این روز را یک روز تخیلی و بیرون از کدام واقعه مهم دانسته است ؛ تا جاییکه این روز را ؛ روز تولد کدام شهزاده میداند و برخی دیگر لست مطولی از وقایع دوره امانیه را برشمرده ؛ بدون اینکه اشاره ای به 28 اسد نمایند . فرستادن این لست ؛ تلاشی است تا 28 اسد را در هاله ابهام قرار بدهند. عملکرد این نویسنده گان ؛ با کارکرد های امیر حبیب الله کلکانی و نادر شاه و ظاهرشاه ؛ چندان از هم فاصله ندارند . این سلاطین هرگز نخواستند 28 اسد را تجلیل نمایند . بلکه یک روز یا یک هفته پیشتر و یا عقب تر تا جاییکه حدود چند سال ؛ 28 اسد را به 6 جوزا مبدل کردند .
با این حال، پژوهشگران افغانستان هم روزهای مختلفی را در مورد استقلال این کشور مهم دانسته‌اند. غلام‌محمد غباربر 9 حوت 1297 هـ ش ( 2) و محمدصدیق فرهنگ بر 24 حمل 1298 هـ ش تاکید دارند. (3) پیش از این عبدالحمید مبارز نویسنده ، خواستار به رسمیت شناخته شدن 24 حمل به عنوان روز استقلال کشور شده است .
اما برخی دیگر از پژوهشگران تایید پیمان صلح راولپندی از جانب شاه امان‌الله را مهم می‌دانند. حبیب‌الله رفیع و فاروق انصاری می‌گویند که شاه امان‌الله این پیمان را در 19 آگست 1919 م برابر با 28 اسد 1298 هـ ش تایید کرد و به دلیل این که برای نخستین بار نماینده انگلیس در سند پیوست این پیمان، استقلال افغانستان را پذیرفته بود، اهمیت داشت. به گفته آنها، همین استدلال مبنای انتخاب 28 اسد به عنوان روز استقلال است
اما بر اساس تحلیل برخی از پژوهشگران، پیوند دادن استقلال افغانستان به توافقنامه راولپندی خیلی درست به نظر نمی ‌رسد. شماری این پیمان را به زیان افغانستان دانسته و از جمله
‎میرغلام محمد غبار، آن را "فتح سیاسی" انگلیس در برابر شکست نظامی‌اش در میدان جنگ دانسته است . غبار افزوده که "علی‌احمد خان در امضای این قرارداد لغزید و به ضرر ملت افغانستان امضا کرد . (4)
بنابر بیان گریگوریان شاه امان الله بهایی سنگین برای استقلال افغانستان پرداخت از یک طرف انگلیس ها پرداخت یارانه ی ( کمک نقدی که برای امیر عبدالرحمن و امیر حبیب الله پرداخته میشد) خود را به امیر جدید لغو و ورود اسلحه از طریق هند را متوقف کردند ) و از جانب دیگر شاه بر معاهده دیورند مهر تایید گذاشت . (5)
در حالیکه با توجه با معاهده ای راولپندی با وجود لغزش های علی احمد خان که در کارنامه های بعدی او این لغزش نمودارتر میگردد و چهره او را می نمایاند؛ این شرط نامه یا قرار داد شکل مشروط داشت . یا به عباره دیگر سرپیچی و سهل انگاری عمدی یا غیرعمدی از مواد قرار داد ؛ عهد نامه را خدشه دار نموده وباطل میسازد . بنا" در طول ده سال ؛ دولت های هند انگلیسی و افغانستان از این اسنثنآ بیرون نبوده اند .

چرا 28 اسد ؟
برای پاسخ به این پرسش؛ پژوهشگر و محقق جبرا" باید راه صد ساله را طی نموده و خود را کاملا" در آن شرایط و ماحول قرار داد . آثار کتبی و شفاهی ، جراید و روزنامه ها برای یک محقق امروز ملاک عمل بوده میتواند . بنابران برای روزشماری 28 اسد دست به دامن داشته های صد ساله خویش بیاندازیم . اندوخته های صد سال قبل رهنمود و شاهد مدعای ما خواهد بود که چرا 28 اسد را تجلیل مینمودند و ارج میگذاشتند .
امان الله سیف الملة والدین ( 6) پسر امیر حبیب الله خان سراج الملة والدین و سرور سلطانه دختر شاه غاسی شیردل ملقب به لویناب به روزشنبه 12 جدی 1270 هـ ش مطابق 2 جنوری 1892 م = اول جمادی الثانی 1309 هـ ق در پغمان متولد گردید و برای اینکه از گزند ارواح خبیثه در امان باشد امیر عبدالرحمن خان ؛ اسم نوزاد را امان الله نهاد .
امان الله بعد از فوت پدر که در روز پنجشنبه 30 دلو 1297 هـ ش = 20 فبروری 1919 م مطابق 19 جمادی الاول 1337 هـ ق اتفاق افتاد ؛ با وجود موجودیت ولیعهد برادرش سردار عنایت الله خان و سلطنت یک هفته ایی کاکایش سردار نصرالله خان که در جلال اباد اعلان سلطنت نموده بود ؛ خود را پادشاه خواند و با نادیده گرفتن آنها ؛ در 9 حوت در اعلامیه ای بیان داشت که پس از این ؛ افغانستان در امور داخلی و خارجی خویش استقلال کامل دارد. به دنبال آن او در سخنرانی دیگری خود در 24 حمل سال 1298 هـ ش ، در میان جمعیت بزرگی در ایوان مسجد عیدگاه کابل با حضور سفیر هند بریتانیایی حافظ سیف الله خان ، استقلال کشورش را اعلام کرد و گفت: "بعد از این مملکت من مانند سایر دولت‌ها و قدرتهای جهان آزاد است . شاه ؛ شمشیر برهنه‌ای به کمر بسته بود و در میانه سخنرانی خود گفت: "به هیچ نیروی خارجی به اندازه یک سر مو اجازه داده نخواهد شد که در امور داخلی و خارجی افغانستان مداخله کند و اگر کسی به چنین امری اقدام نماید گردنش را با این شمشیر خواهم زد." آنگاه پادشاه جوان افغانستان رو به نماینده انگلیس کرد و پرسید: "آیا چیزی را که گفتم، فهمیدی؟ نماینده بریتانیا پاسخ داد: "بیانات امیر صاحب را فهمیدم" . نماینده سیاسی هند در کابل تمام جریانات 9 حوت و 24 حمل را از آغاز تا انجام به مقامات انگلیسی در هند خبر داد . ( 7)
امضای سند استقلال در کابل :
سردار علی احمد خان ناظر امور داخله و سرهملتن گرانت بتاریخ دوشنبه 18 برج اسد سال1298 هـ ش مطابق 14 ذیقعده الحرام سنه 1337 هـ ق = 10 اگست 1919 م در راولپندی معاهده استرداد استقلال افغانستان را امضا کردند .
به روز های سه شنبه 27 و چهارشنبه 28 اسد سال مذکور بحث و مباحثه در قصر زرافشان ( مقام مؤقت نظارت امورخارجه) کابل بحضور اعلیحضرت امان الله خان ادامه داشت .
شاه امان الله سند استقلال را در قصر زرافشان به روز 28 برج اسد سال 1298 هـ ش به قلم خود امضآ نمود، و این قلم خود رنگ یادگاری در الماری دارالتحریر شاهی ( ارگ سلطنتی کابل) حفظ گردید .شاه موصوف بعد مراسم امضا؛ حاضرین دربار سلطنت را مخاطب قرار داده گفت : بعدازین اگر امان الله زنده باشد و یا مرده ؛ شما ملت نجیب و غیور افغانستان این روز خجسته 28 را همه ساله بنام عیدملی و خاطره شریف استرداد استقلال کشور جشن بگیرید . ( 8 )
یادداشت فوق مؤثق ترین سندی است که شاه امان الله به زبان خویش معترف میگردد که منبعد 28 اسد را روز جشن استقلال برگزار نماید و این اعتراف در مجله معارف نیز آمده است : در یوم چهارشنبه بیست و هشتم ماه اسد سنه 1298 هجری شمسی که در خصوص اعلان استقلال دولت علیهء شان در جامع عیدگاه بیان فرموده اند :
ای ملت غیور من!
بیاد تان خواهد بود که در ابتدای سلطنت خودم تاج پادشاهی، شما را باستقلال داخلی و خارجی دولت تان و آزادی افغانستان بسر نهاده بودم . حال میخواهم یک قدری استقلال داخلی و خارجی و زیرحمایه بودن را بشما ملت عزیز خود بدانانم . استقلال داخلی و خارجی اینست که در عالم یکی از دول معلومه دنیا شمرده میشود، و در امور تجارتی و سیاسی خود با هر دولت که بخواهد عهد و پیمان کرده میتواند، و با برادران همدینی و همنوعی خود متفق و مددکار شده میتواند . و زیر محکومیت هیچ دول دنیا نمی باشد .... ( 9)
در حالیکه شاه امان الله زمانی این کلمات را بیان داشت که قبلا" جشن اتفاق ملت در زمان امیر حبیب الله خان سراج الملة والدین که به خاطر انتقال برق از جبل السراج تا ارگ کابل و چراغان شهر جلسه بزرگی از اقوام را در اردو باغ ( قومی باغ ) دایر نمود . این جشن به تاریخ 12 سرطان همه ساله برگزار میگردید . اما شاه امان الله سیف الملة والدین بعد از 28 اسد 1298 هـ ش آن جشن را ملغی و به عوض آن جشن استقلال را بنام عید استقلال تبدیل کرد و گفت : یک جشن ملی است که در جشن عید ملی یعنی عید ازادی کامل ملت افغانستان ، همان مفهوم اتفاق ملت نیز اداء میگرددو و خاطره ای بزرگ استرداد آزادی بدان توآم و فوقیت پیدا میکند و بنا به دستور پدر خویش مصمم بود که شب های جشن ازادی و استقلال " عید ملی" را به وسیله برق چراغان فرماید و چنانکه شهر کابل و پغمان را در مدت ده سال چراغان نمود . اما فداییان استقلال و شهریان کابل با جشن 28 اسد قانع نشده مراسم تاج گذاری رسمی پادشاه غازی را که 9 حوت سال 1297 هـ ش بود برای یک روز جشن میگرفتند و وجه مصارف جشن نهم حوت را مامورین دربار سلطنت از جیب فتوت خود قبول دار شدند و جشن خصوصی استقلال نام گذاشتند . در این جشن اهالی کابل نیز سهیم شده و در شب و روز 9 حوت بازار های کابل را حتی به وسیله چراغ های تیل سوز شخصی چراغان می نمودند . مراسم جشن عمومی و خصوصی استرداد استقلال افغانستان در سفارت های افغانی در ممالک خارج نیز تجلیل میگردید . ( 10)
شماره انیس 16 سنبله 1306 هـ ش = 8 سپتامبر 1927 م تحت عنوان « تذکار روز28 اسد 1298 و یا عید استقلال » سند مهمی است که در زمان شاه امان الله 28 اسد را همه ساله بنام عید ملی و یا استقلال جشن میگرفتند . در بخشی از این مطلب امده است که : بلی این تذکار همان روز سعید بود که شاه غیور اساس اولین نهضت را بدست آورده ، آنرا سنگ اولین انقلاب و نهضت جدید قرار فرمودند. اینک 9 سال از آن روز میگذرد، افغانستان مرحله های دراز را با گامهای بزرگ بسوی ارتقا و تجدد می پیماید .
شاه امان الله در این روز تاریخی در بیانیه یی اظهار داشت : ملت عزیز و محبوب من ! اولا" تبریک این عید سعید استقلال( 11 ) را به همه شما عرض میکنم . ثانیا" این قدر تحسین های لطف کارانه و تقدیر های مرحمت شعارانه که شما ملت عزیزم برخدمات من عاجز مینماید همه از مراحم صمیمیت کارانه خود شما است . ورنه همه حیات من مغلوب خجالت است که خدایا برای تو خدمت میکنم و در دنیا نتیجه تحسین و تقدیرش را از اولاد های خوش بخت و ملت عزیز خود روز به روز می بینم .چه قدر خوش بخت و سعادت مند و بختیار هستم . چیز های را که به من عاجز نسبت می کنید اول از لطف خداوند است که به من امداد کرده و از همت و فعالیت شما ملت محبوب من بود که امروز باین تفاخر نایل هستم و رنه یک فرد مثل من عاجز که به فکر ترقی شما در گوشه افتاده بودم . کجا می توانستم که ملتی را باین بزرگی طرفدار خود ساخته استقلال شان را از کسانیکه مثل اژدها بدهن خود فرو برده بودند بگیریم . چون خداوند به ما لطف و احسان کرد پس امید قوی داریم این عطیه بزرگ خود را پس نگیرد و امید است تا به قیامت بردوام بماند ... (12)
به تعقیب هموطنان را متوجه فرا گیری علم ومعارف نمود. شاه امان الله افزود وقتیکه فداکار باشیم هیچ وقت استقلال از دست ما نخواهد رفت و در صورتیکه اولاد های صالح شما صاحب تعلیم و تربیت باشد حاجت به ریختاندن خون ندارد و محافظ آن معارف خواهد بود . حسودان و دشمنان تان که دیوانه استقلال اند در صورتیکه اولاد های تان فهیم و صاحب تعلیم باشند دست خیانت خود را باین شرف و استقلال تان دراز کرده نمی توانند پس در معارف و تعلیم بکوشید و اولاد های خود را بغرض تعلیم و تحصیل در ممالک متمدن و بزرگ دنیا فرستاده از خود دور کنید تا نتیجه کامیابی و دانش شان قوت الظهر بوده استقلال شما دوام کند . (13)
در پایان سخنان خود توجه خود را به زنان وطن معطوف داشت که : خانم های محترم شما جنس لطیف و محترم وطنیه ! شمایید که تمام اولاد های وطن را باغوش خویش تربیت و پرورش میکنید لفظ مادر که بشما نسبت میشود چه قدر اسم مقدس است . چه همین عنوان است که برای وطن عزیز داده می شود و همین طور که برای کتله مرد های افغان خدمت میکنم دراین چند سال هم زحمت کشیدم کوشش کردم که شما تا بجای که دین اجازه داده است برسان. لهذا تکرار احترام خود را بحضور شما حضرات مکرمه تقدیم می کنم . ( 14)
ضمنا" به مناسبت 9 حوت 1297 هـ ش یا روز تاج گذاری و اعلان سلطنت و استقلال که شهریان کابل و کارمندان دولتی به مصرف خویش؛ جشن کوچک استقلال تجلیل می نمودند. در طول ده سال همچنان رخصتی و شب آنروز شهر چراغان میگردید. جراید و روزنامه ها از آن روز منحیث جشن استقلال نیز مطالبی را انتشار میدادند . جریده انیس در شماره 9 حوت سال 1306 هـ ش زیرعنوان « تذکار روز 9 حوت سنه 1298 » [ 1297 درست تر است ] آورده است که : امروز روزیست که خون مبارک شهدای استقلال که جوش امده ارواح مقدس شان بابت که ما نتیجه خون بهای اوشان یعنی استقلال را تقدیس و حرمت مینمایم نهایت درجه فرحان و شادمان بوده زبان لاهوتی و روحانی خویش بما یادماندگان و وطنداران خود خطاب مینمایند که هموطنان عزیز ما هرچند به ظاهر جان و حیات مستعار خود را برای حصول استقلال وطن براه خدا فدا نمودیم لاکن حسب عقیده و ایمان مقدسی که بآن مفتخریم یقین دارید که ما نزد حضرت الهی حیات روحانی و سعادت جاویدانی داشته به جد و جهد شما در راه حفظ استقلال نگران وفرحان میباشیم ... ( 15)
همچنان فراموش نکنیم ؛ دو ماه بعد از تاریخ امضا استقلال افغانستان به تاریخ 28 میزان 1298 هـ ش مجاهدین و لشکر سمت جنوبی وارد کابل شدند و پادشاه به افتخار امدن آنها این روز را جشن برپا داشتند . نادر خان و شاه محمود و دیگر افواج شاهی و بزرگان سمت جنوبی به شمول ببرک خان جدران به دارالسلطنه احضار گردیدند و دراین جشن و استقبال سفیر روسیه شوروی موسیو براوین که در ماه سنبله وارد کابل شده بود نیز حضور داشت . موصوف که با زبان فارسی – دری اشنا بود بیانیه خوش امدید و تبریک خویش را ایراد نمود. ( 16)
قابل یاداوری است که جشن های استقلال ندرتا" تغییر نموده است . چنانچه یکی از جشن ها در ماه عقرب تجلیل گردید و شاه امان الله از بابت ان عذر خواهی نمود این جشن روز جمعه اول عقرب آغاز گردید و پادشاه بعد از ادای نماز جمعه در پغمان که تعداد کثیری از مردم و عسکر گرد امده بودند تا جاییکه در گرد و نواح مسجد و حتی سرک ها و جاده ها جای پای ماندن نمانده بود به تخت یکه به پیش صحن مسجد اماده شده بود برامده و نطق خویش را بیان داشت . به نقل از جریده حقیقت ؛ شاه امان الله به خاطر این جشن استقلال فرمودند : ای اولاد های غیورم عسکر! و ای ملت جسور بجان برابرم ! امروز به همه شما ملت این جشن سال ششم استقلال افغانستان را تبریک میگویم( عموم: بر شما مبارکباد و سایه ات از سرما کم مباد کف زدن های شادمانی) از خالق بی نیاز خود تا سالهای دراز بلکه تا ابدالابد آزادی و استقلال و کامیابی های بسیار را برای شما حاضرین و برای عموم ملت افغانستان ارزو و نیاز دارم ( عموم: آمین – آمین و کف زدن های شادمانی ) . اگر برای بعضی نفری بواسطه خنک تکلیفی عاید شود ازوشان معافی می خواھم. زیرا به ھمه شما معلوم است که موعد انعقاد جشن ھمه ساله در بھترین موسم ھای کابل و پغمان معین و مقرر بود فقط در این سال بنا بر یک واقعه از موقع خود پس افتاده دراین وقت انعقاد یافت… تصور نکنید که این جشن مسرت استقلال در موسم خزان است زیرا باین جشن ملت خزان ھم بھار است – بلی برای ما ھر وقتیکه مسرت و خوشی بدست آید و بر عزم و مقصد خود کامیاب و قایم شویم بھار است ... نسبت به ترقیات افغانستان و مسلمانان بدماغ دارم و تا امروز آنرا بکمال کامیابی پیش برده ام و بعدازاین نیز بتوفیق خداوندی انرا پیش بردنی هستم ( 17)
باید افزود که شاه امان الله با استقلال پیوند داشته در هر مناسبت و یا در هرپیام از استقلال یاد آوری نموده است . این یاداوری به آن معنی نیست که روز 28 اسد را تغییر داده است . حتی در وثایق و قباله ها کلیشه جداگانه برای نشان دادن استقلال و خود مختاری افغانستان جا داده شده بود . به نقل از عزیزالدین وکیلی فوفلزایی در متن قباله زمین که از طرف دولت به یک شخص به نام فقیر محمد خان در تاریخ یوم یکشنبه 12 برج سرطان 1300 شمسی مطابق شهر شوال المکرم سنه 1339 قمری به فروش رسیده است ؛ میخوانیم : اعلیحضرت کیوان رفعت سلطان المسلمین امیر روشن ضمیر صاحب والا مناقب امیر امان الله خان پادشاه خودمختار دولت اسلامیه افغانستان ....
بنابر گفتار فوفلزایی این القاب در وثایق شرعی ثبوت کامل افغانستان است و علما شرعیه محاکم نه از روی مراسم دربارداری و تشریفات بلکه محض از روی واقعیت مطلق استقلال ملی و مملکتی افغانستان، آن القاب بزرگ را لزوما" می نگاشتند .(18 )
نشان استقلال :
شاه امان الله بعد از اعلان استقلال ؛ نشان های را برای مبارزان و قومندانان جبهات منظور فرمود . در این دوره دو نشان از امتیازات و مرتبه بالایی برخوردار بود . از جمله نشان استقلال برای حصول و آزادی افغانستان یک اثر پرقیمتی است . نشان استقلال در حقیقت نشان نظامی است که دارنده ان در وظایف و حفظ استقلال و شوکت مملکت افغانستان خدمات فوق العاده نموده است.
نشان وفا:
این نشان به انعده افراد داده میشد که در اغاز جلوس اعلیحضرت همایونی به تاج و تخت افغانستان اظهار وفاداری نموده بودند. و دراینده نیزبرای اشخاص ایکه در حق پادشاه شاه امان الله وفا و اخلاص خود را نشان بدهند اعطا میشود . و نوشته است : نشان وفا به خانواده دارنده نشان منتقل میشود و فرزند ارشد آن خانواده به اجازه و امر پادشاه حق حمل انرا دارد.( 19)
شاه امان الله برای اولین دسته وفاداران و فداکاران خدمت دین و وطن، یک دست لباس رسمی و کمربند نشان وفا منظور نمود. خلعت استقلال؛ دریشی و کمربند به تاریخ پنجشنبه 7 جوزا سال 1298 هـ ش در قصر سلامخانه ارگ کابل از دست آن پادشاه دیانت اکتفاه اعطا گردید. و در شب عید سعید فطرروز دوشنبه 8 سرطان 1298 هـ ش مطابق اول شوال سال 1337 هـ ق = 30 جون 1919 م نشان وفا و فرمان به امضآ و دستخط خاص پادشاه به سینه 15 نفر اولین اشخاص مستحق اعطآ گردید . این افراد کسانی بودند که به روز دوم حوت 1297 هـ ش در راه استقلال کامل و انتقام خون امیر شهید و استحکام دولت علیه امانیه از سرو مال خود میگذریم و فقط با این شرط که شما هم از تصمیم خود روگردان نشوید. (20)

جشن استقلال در زمان امیر حبیب الله کلکانی :
در زمان امیر حبیب الله کلکانی جشن استقلال کماکان در اواخرماه اسد برگزار گردید تنها با چند تفاوت ذیل:
اول - در دوره امیر حبیب الله کلکانی جشن استقلال به عوض پغمان در دهمزنگ کابل دایر گردید . هنوز هییت حاکمه امیر حبیب الله کلکانی از برگزاری جشن بزرگ در پغمان که اهالی آن با شاه امان الله وفادار بودند ؛ ترس داشتند . بنا" از برج جوزا سال 1308 هـ ش به مشورت شیرجان وزیر دربار اراده نمودند تا این جشن در بین دو کوه یعنی شیردروازه و اسمایی از اغاز اولین پل سنگی حد ماشین خانه [ پل ارتل یا هارتل ] تا دومین پل سنگی [ پل محمد غوث خان ] که مستقیم به دارالحبیب [ دارالامان ] مهیا و اماده و دکاکین کافی وارد و بازار های عالی آن از پیش مرتب گردیده بود و پروغرام منتشره مدیریت جشن ؛افتتاح این جشن یازدهمین استقلال را به نطق خادم دین رسول الله به ساعت ده بجه صبح روز دوشنبه نشان داده بود ... ( 21 )
جشن با ورود امیر حبیب الله کلکانی درباغچه فرحت واقع دهمزنگ شروع گردید وچون دوره ده ساله شاه امان الله با خوش امدید گویی شهریان کابل توسط بلدیه ها بازکشایی میگردید. بنا" در آغاز این جشن ؛ خواجه تاج الدین رییس بلدیه کابل خوش امدید و تبریکات اهالی شهر کابل را دریک ورق طلایی مطول مرقوم گردیده بود به خوانش گرفت . در بخشی از این راقمه آمده است که : اعلیحضرتا ! ما ملت از نتایج خود رای امان الله خان بسیار خسته و پریشان شده ایم امان الله خان مشورت گفت اما از هیچکس نشنید امان الله خان آزادی مشروع ما ملت را اعلان کردو تماما مخالف به اصول و عرف و عادت ما قوم رفتار کرد .... (22)
این جشن به همت افراد فنی دوره امانیه تزیین و برگزار گردید . بنا" میتوان نتیجه گرفت که اندیشه ها غازی شاه امان الله سیف الملة والدین فراموش نشده است . دراین جشن ؛ امیر حبیب الله کلکانی (خادم دین رسول الله صاحب بیرق سیاه) (23 ) نطق مختصری ایراد نمود و مانند شاه امان الله به میز خطابه رفت و با همان کلام عامیانه به سخنرانی پرداخت . موصوف مردم را مخاطب قرار داده و گفت برادران مسلمان و رعایات صداقت مند دیندار افغانستان ! اولا" بهمه شما این جشن را دوره یازدهم استقلال تان را مبارک باد میگویم ثانیا" بشما میدانانم که من از پادشاهی افغانستان بجز از خدمت دین و ارامی مسلمین دیگر هیچیک طمع و توقع ندارم و از این مسله که من یگانه خادم دین هستم همه شما واقفید ... موصوف اهالی شهر کابل را مخاطب قرار داده و با سادگی از مجاهدت مردم افغانستان یاداوری نمود و جشن را تبریک گفت و اذعان نمود که استقلال افغانستان تعلق به شخص امان الله یا حبیب الله ندارد بلکه استقلال مال تمام افراد ملت یعنی شما رعایای وطن و دین هست.... حال اذن برای شما داده شد که با کمال خوشی و ازادی مشغول جشن و میله خود باشید .( 24) و با این بیانیه مختصر؛ جشن را افتتاح نمود .
اما انچه که مایه دقت است همان نطق شیرجان وزیر دربارمیباشد که توجه همه را به خود جلب نمود : « آنانی که باعث استقلال اندیشه هایی داشتند، ممکن از برگزاری این جشن که ما در کابل تجلیل کرده ایم مطمین شده باشند که حکومت کابل استقلال را فراموش نکرده است » این اشارت برمبنای سخنان شاه امان الله بود که از قندهار تا غزنی اشتهار داده بود که ؛ برذمت ملت مسلمان افغانستان است که دین خود را و خاک وطن خود را و استقلال کامل خود را فراموش نکنند . و این تفاوت نمی کند که من پادشاه باشم و یا دیگری از مسلمین افغان زمین، دیانت و لیاقت شرط است . (25)
دوم : بنابر اوراق جریده حبیب الاسلام ؛ این جشن خلاف گذشته که به تاریخ 28 اسد تجلیل میگردید در اولین و اخرین جشن استقلال زمان امیر حبیب الله کلکانی روز دوشنبه 27 اسد 1308 هـ ش = 24 ربیع الاول 1348 هـ ق مطابق 17 اگست 1928 م برگزار گردید و مدت 5 روز ادامه یافت . در طول این پنج روز انواع تفریحات تا نیزه زنی ، تیر و کمان ، و انواع بازی ها برای جوانان مدنظر گرفته شده بود . در روز جمعه یا روز پنجم جشن استقلال از طرف شب در کول چمن حضوری مانند گذشته ؛ اتش بازی به نمایش گذاشته شد . (26)

جشن استقلال در زمان نادرشاه:
نادر شاه که خود را محصل استقلال معرفی نموده بود نمی توانست از برگزاری این جشن چشم بپوشد . ایوب اروین در سایت بی بی به نقل از روزنامه اصلاح مینگارد که نادر شاه نخستین کسی است که 28 اسد را در سال 1309 هـ ش جشن گرفت ( روزنامه اصلاح، 28 اسد 1309، ص 1 ، ولی در 14 اسد 1312 فرمان داد که جشن استقلال از 20 اسد آغاز شود و تا 28 این ماه ادامه یابد : اصلاح، 19 اسد 1312، ص 1) ( 27 )
از اینکه به تاریخ 6 جوزا 1298 هـ ش شهر تل به وسیله ضربات توپ کرنیل عبدالقیوم فتح گردیده بود بنابران جشن خصوصی استقلال روز تاجگذاری شاه امان الله ؛ که همه ساله به تاریخ 9 حوت برگزار میگردید ؛ در زمان نادر خان در سال 1309 هـ ش به 6 جوزا انتقال یافت و چند سال ادامه یافت . ( 28 )
به استشهاد روزنامه انیس در سال 1310 هـ ش جشن استقلال در زمان نادرشاه ؛ از روز جمعه 22 اسد آغاز و تا 29 اسد ادامه داشت . اعلان اداره جشن استقلال : بعموم ھموطنان عزیز اعلان میشود، درین سال فرخنده فال، سیزدھمین جشن استقلال افغانستان بتاریخ 22 برج اسد 1310 به نطق اعلیحضرت معظم غازی و ناجی استقلال بخش وطن افتتاح و ھشت شبانه روز تزئینات عالی الغال و نمایشات دلچسب یک تزک و احتشام فوق العاده دوام کرده به 29 اسد اختتام می پذیرد. محل انعقاد این جشن بزرگ ملی که بالنسبه سالھای ماضی ترتیبات آن بدرجه ھای بلند و عالی گرفته شده چمن حضوری کابل است . (29 )
و حسب پروگرام اداره جشن ساعت 8 روز جمعه در حالیکه هییت وزرا، کوردیپلوماتیک و جمع غفیری از اهالی شهر کابل و اطراف آن، و صفوف عسکری، در زیر مینار یادگار استقلال اخذ موقع نموده بودند، جشن سیزدهمین سال افغانستان از طرف اعلیحضرت همایونی افتتاح وتاثیرات بزرگی به عموم حضار بخشید .بعدا" شیخ السفرا اقای ستارک و سفیر کبیر « س س س و» در دربار کابل و از آن پس عبدالاحد خان رییس شورا معروضه از طرف وکلا ایراد نمودند و اعلیحضرت غازی با جمیع حضار به طرف چمن برای معاینه عسکری تشریف بردند ( 30) البته این شماره بعد از جشن استقلال انتشار یافته است .
نادر خان در بیانیه افتتاحیه خویش تذکاربه نبرد و مجاهدت مردم برای گرفتن استقلال نمود اما حاضر نشد ازشاه امان الله نام ببرد و گذشته درخشان استقلال را با نام وی همراه نماید . موصوف در اغاز کلام خویش افزود که : بنام خداوند فیاض و توانا این جشن مقدس سال سیزدهمین استقلال ملی را آغاز و افتتاح مینمایم و ملت عزیز افغانستان را بورود این دوره فرخنده و بهترین یادگار های افتخارات ملی تبریک و تهنیت میگویم . .... افغانستان که بفضل و مرحمت خداوند و حمیت و غیرت ملت نجیب خود سیزده سال پیشتر استقلال خود را تحصیل و مالک آن گردیده و الی ماشاءلله در سایه استقلال زندگانی شان برقرار و بردوام خواهد بود. اینست که تا امروز بیادگار همان جهاد مقدس پاک ملی و حصول استقلال افغانستان این جشن مقدس را افتتاح میکنیم و دوباره بکافه ملت عزیز خویش تبریک و تهنیت میگویم .
ای ملت شجیع و عزیز من ! وظایف ملیه ما در راه حفظ استقلال وطن بسی مهم و سنگین است . مقتضیات عصر حاضر و ایجابات مدنیت جهات بعلاوه داشتن استقلال ملی برای ما وظایفی تعین و مقرر میکند که در عدم ابقای آن بنیان استقلال ملی متزلزل و نا پدیدار است . این وظایف مهمه که گفتم عبارت از استقلال اقتصادی و صنعتی و عرفانی مملکت است سنگهای اولین این تهداب ها نشر معارف صحیح و ترقی صنایع ترویج زراعت تکثیر محصولات وطنی سهولت حمل و نقل تمدید راه ها و امثالها است و اینها از همه اولتر محتاج امنیت داخله و توحید و اتفاق افکار ملیه است .(31)

جشن استقلال در زمان 40 ساله محمد ظاهر شاه :
محمد ظاهر شاه در دوره پرتلاطم 40 ساله خویش جشن استقلال را هرگز فراموش نکرد اما هیچگاه انرا در 28 اسد برگزار ننمود. در اغازین سالهای سلطنت ؛ موصوف تحت رهنمایی صدراعظم مملکت سردار محمد هاشم کاکای خود قرار داشت این تصامیم صدراعظم بود که چه وفت و چگونه مراسم ملی برگزار گردد بنا" مانند دوره نادرشاه این جشن را از 22 اسد به مدت 6 روز تجلیل می نمودند .
جریده اصلاح جریده ای بود که سرگذشت استقلال را درآن سالها پوشش میداد . اصلاح در شماره 12 روز پنجشنبه 21 اسد سال 1315 هـ ش = 24 جمادی الاول 1355 هـ ق مطابق 3 اگست 1936 م از حلول جشن استقلال خبر میدهد و روز 22 اسد را روز اول جشن اعلام داشته است . و مطلب صفحه اول خویش را تحت عنوان « به احترام و استقبال هجدهمین جشن استقلال وطن عزیزما افغانستان » اختصاص داده است در این متن کلا" از مزایا ازادی و استقلال صحبت شده است ( 32)
اما در شماره 13 فوق العاده که شامل 25 صفحه بود؛ مؤرخه 30 اسد سال 1315 هـ ش میخوانیم « ... آنروز جمعه 22 اسد افتاب درخشان و اسمان نیلگون و از عرش تا فرش وطن غرق تزیینات بوده جلاء و دلربایی مخصوصی داشت . بامدان نخستین چیزیکه سامعه مردم را نوازش میداد آواز موزیک عسکری بود و اعلام میداشت که قطعات اردوی منظم افغانی در آنوقت برای حضور به چمن به حرکت افتاده و حاضرین می بینند تزیینات منطقه چمن و جاده ها از هر حیث کامل و سرک ها آب پاشی شده رونق خاصی به هم رسانده بود .( 33) پادشاه ساعت هفت و نیم وارد سلام خانه ارگ گردید و هژدهمین جشن استقلال را با نطق خویش افتتاح نمود و بعدا" عبدالاحد خان رییس مجلس شورای ملی افغانستان جلو امده و تبریکی این روز تاریخی را به نماینده گی مردم افغانستان به پادشاه قرآت کردند . به تعقیب سردارمحمد هاشم صدراعظم بیانیه خویش را ایراد کرد و ازآن پس شیخ السفرا ممدوح شوکت سفیر ترکیه در افغانستان به نماینده گی کوردیپلوماتیک های مقیم افغانستان تبریکی خویش را حضور پادشاه بیان داشتند .
مانند گذشته شاه به چمن حضوری رفته و با اسپ قطعات منظم اردو را مورد لطف و توجه خویش قرار داد . از آن پس به جای معینه قرار گرفته ؛ سان و رژه عساکر را با ادوات و وسایل نظامی ؛ که از مقابل ایشان میگذشت ؛ معاینه نمود .
پادشاه در افتتاح هژدهمین سال جشن استقلال بدون اینکه از شاه امان الله نام بگیرد بیانیه خویش را چنین آغاز نمود: ملت عزیز من ! این جشن با شکوه ملی را که به مناسبت ورود هژدهمین سال استقلال وطن ترتیب و تزیین یافته بنام نامی خداوند کریم و تمنای سعادت شما ملت عزیزم افتتاح مینمایم و مفاخرات جهان قیمت استقلال را با تمنیات قلبی خویش بفرد فرد شما رعایای صداقت شعارم تبریک و تهانی میگویم .
عزیزان من ! معنی لغوی استقلال بقوت خود استادن است ولی در اصطلاح عصر حاضر استقلال عبارت از استعداد و قوه ایست که یک حکومت بدون اذن یا مداخلت غیر مفاد عمومیه و خواهشات مادیه و معنویه خود را حسب دلخواه استعمال و اجرا نماید ....
در ادامه از نادرشاه منحیث ناجی استقلال نام برده که : .... من به ارواح محصل استقلال و ناجی وطن اعلیحضرت محمد نادر شاه شهید و تمام شهدای معرکه استقلال دعای مغفرت میفرستم و از افسران و افرادیکه در جهاد استقلال خدمت کرده اند و تا هنوز در قید حیات هستند اظهار تشکر و امتنان مینمایم . ( 34 )
اما دوسال بعد در بیستمین سالگرد استقلال افغانستان تغییراتی کلی رونما گردید . و جشن استقلال به تاریخ 6 جوزا 1317 هـ ش انتقال یافت . خلاف آنچه که ایوب اروین در سایت بی بی سی نوشته است که محمد ظاهر، از 1319 هـ ش جشن استقلال را به 6 جوزا تغییر داد ومناسبت آن موفقیت های محمدنادر در جنگ سوم افغان و انگلیس بود و شخص محمد نادر به عنوان "محصل استقلال" معرفی شد ( 35) .
چنانچه جریده اصلاح در شماره فوق العاده 25 صفحه ایی ؛ تحت عنوان « مراسم افتتاحیهء بیستمین جشن استقلال » امده است که : چون مقرر بود که بیستمین جشن استقلال افغانستان بساعت 7 و نیم صبح 6 جوزا بسلامخانه به نطق غرای اعلیحضرت معظم همایونی افتتاح یابد از وزارت جلیله دربار شاهی بنام عموم وزراء ، رؤسا و معین ها و اعضای مجلسین عالی شوری و اعیان و ریاست جمعیت العلما و کافه رجال بزرگ و معاریف اهالی پایتخت کارت های دعوت توزیع شده بود . درساعت معین عموم مدعوین دسته دسته وارد سلامخانه گردیده و هرکدام بجا های معینه خود اخذ موقع نموده منتظر ورود سعادت آمود اعلیحضرت بودند ... (36 )
از آن پس مطابق معمول پادشاه وارد شده و نطق خود را ایراد نموده و به تعقیب عبدالاحد خان رییس شوری و صدراعظم سردار محمد هاشم هریک تبریکات خود و مردم را خدمت شان بیان نمودند . مانند گذشته رسم گذشت عسکر و پرواز طیارات که تازه خریداری نموده بودند در اسمان کابل به پرواز امد .
بنابر شهادت جراید و روزنامه ها برگزاری جشن در دهه بیست در 6 جوزا صورت میگرفت جریده اصلاح شماره 245 سه شنبه 7 جوزا 1319 هـ ش بیست و دومین سال جشن استقلال و یا شماره 244 دوشنبه 5 جوزا 1320 هـ ش به یادگار بیست و سومین سال استقلال ؛ صفحات اول جریده با تصاویر نادرشاه و برادرانش هریک شاه ولی ، محمد هاشم و شاه محمود و ظاهرشاه و مینار یادگاری استقلال در محوطه وزارت دفاع افغانستان و یا به مناسبت بیست و ششمین سال استقلال وطن در جریده اصلاح که با عکس های محمد ظاهر شاه و پدرش تزیین یافته است . که در سرمقاله یا یادداشت « 6 جوزا یا بهای خون» امده است که روز 6 جوزا سالگره بیست و ششمین سال استقلال وطن محبوب ما میباشد ما این روز را بهتر از تمام روز های سال میدانیم زیرا دراین روز به قوه شمشیر و مجاهدات مردانه اولاد فداکار و رشید این خاک تحت قومانده و رهنمایی بزرگترین سپاهی استقلال اعلیحضرت محمد نادرشاه شهید استقلال کامل سیاسی افغانستان حاصل و نام با افتخار ملتی که در تمام ادوار تاریخ به غیرت و مردانه گی شهرت داشته و همیشه نام بزرگی را مالک بوده است باز دیگر در جملهء ممالک مستقل و باعزم بدنیا معرفی شد . ( 37) مطابق این جریده مراسم مانند گذشته کماکان و همسان طی مراتب نموده است . در طول این مدت یکبار هم نه از 28 اسد و نه از شاه امان الله ؛ نام برده نشده است . و شواهد نشان میدهد هیچکس حق نداشت که در بزرگذاشت این روز از شاه امان الله نام ببرد .
از جانب دیگربه استناد یگانه اخبار دولتی بنام اصلاح ؛ جشن استقلال در سالهای سی هجری شمسی دوباره تغییر زمان داده از 6 جوزا به 6 سنبله برگزار میگردید . جریده اصلاح که با تصاویر نادرشاه و محمد ظاهر شاه مزیین است ؛ خبر میدهد که به تاریخ 6 سنبله سی و هفتمین سال جشن استقلال اغاز میگردد میخوانیم : اصلاح د دغی نیک مرغی ور ځی د راتگ په نسبت خپل په ز ړه پوری خواخوژی تولواک اعلیحضرت معظم همایونی او تولو گرانو هیوادوالوته د ز ړه له کومی تبریکات و ړاندی کوی، د مملکت د خپلواکی د لاری د شهیدانو پاکو ارواحونه درودونه استوی او هم د خپلو اوو ملیونو پشتونستانی ورونو،د دایمی نیکمرغی او بشپری خپلواکی هیله کوی . ( 38) همچنان محمد ظاهرشاه در بیانیه که به مناسبت سی وهفتمین سال جشن استقلال در 6 سنبله 1334 هـ ش درقصر سلامخانه ایراد نمود؛ گفت : حوادث هرچه بزرگ باشد در قبال ثبات و استواری ملت ها خورد و نابود میگردد آری حادثه ایکه 36 سال قبل در برابر ثبات و شجاعت فطری و مردانه ملت رشید افغان مقاومت نتوانسته وبا استرداد آزادی وسرفرازی سرزمین افغان معترف گردانید . (39 )
دیده میشود که در دهه سی که مصادف به صدارت محمد داوود خان بود موضوع پشتونستان جهت حق خود ارادیت رویدست گرفته شد و پادشاه و صدراعظم در تمام بیانات خویش این مطلب را تذکار میدادند . بنا" در ختم جشن استقلال یک روز را بنام « روز پشتونستان » جشن میگرفتند .
در دهه چهل این جشن کماکان تجلیل میگردید با وجودیکه در سالهای اخیر دهه سی روز تجلیل از دوم سنبله آغاز میشد و مدت شش روز دوام مینمود اما از اغاز سال 1340 هـ ش تا ختم دوره سلطنت محمد ظاهر شاه برگزاری جشن ملی از اول سنبله اغاز و تا 9 سنبله ادامه داشت که شامل جشن استقلال ، جشن معارف ، جشن پشتونستان بود.
در روز های جشن استقلال کابل پایتخت افغانستان و همه ولایات آرایش عیدانه یی داشت. با وجودیکه اکثریت ما زاده این دوره هستیم و خاطرات خوشی از سیر و گلگشت برای جوانان داشت دراین مختصر خاطرات از کابل شاعر و نویسنده تاجکستان عبدالسلام دهاتی را با شما شریک مینمایم . موصوف در سال 1340 هـ ش وارد کابل شده بود . جشن همان سال تقریبا" یک نمایش بین المللی را از نگاه سیاسی و اقتصادی داشت . پادشاه و صدراعظم کوشیده بود تا حضور نظامیان امریکا و شوروی و دیگر کشور ها در پروگرام رسم گذشت گنجانیده شود . از زبان عبدالسلام دهاتی میخوانیم : کوچه ها، میدانهای نزدیک ساختمانهای دولتی، رسته های تجارتی همه با بیرق های رنگارنگ، گلدسته ها، شعارها و تصویرهای سران دولت و قهرمانان ملی کشور زینت داده می شد .
میدان چمن حضوری برای سیر و گشت آراسته شده، همچنان میدان دورِ چمن، که نمایشگاه بین المللی صنایع در آن جای گرفته بود، بویژه بیگاهِ روزها تماشای دلکشایی داشتند؛ صدها چراغ برقی نور افشانی میکردند و از قطار چراغهای رنگ برنگ سطرها ی شعارها چنین ترتیب شده بود:" زنده باد آزادی"، "پاینده باد استقلال افغانستان " .
در نمایشگاه صنعتی کوشکهای (غرفه های) افغانستان، اتحاد شوروی، چکوسلواکیا و جمهوری مردمی چین با حشمت، بزرگی و زیبایی از دیگران متمایز بودند. در درآمدگاه کوشک اتحادشوروی نگاِه درآینده پیش از همه به این سطرهای با خط خوانای نستعلیق نوشته شده میافتاد: " اتحادشوروی با مسرت حاضر است که با دولت دوست افغانستان همکاری نماید و به آن در کارساختمان صناعتی و استحکام اقتصادملی صادقانه و بیغرض کمک کند" .
در میان بسیاری چیزهای دقت انگیز بنمایش گذاشته شده، نمونه های مجسم سه قمر مصنوعی ساخت شوروی انگشتنمای همهء بینندگان بودند. چنانچه یکی از بازدید کنندگان در دفتر ملاحظات مهمانان چنین درج کرده بود:" صد آفرین بمردم شوروی- اولین فاتحان عالم آسمان، - ایجادکنندگان قمرهای مصنوع .
هنگام گذشتن از رسته های تجارتی شهر نظر کس بی اختیار به آرایش دکانها میافتاد که در پیش آنها از تصاویر ارباب دولت و شهیدان جنگها، شعارهای سیاسی، لوحه های مزارات و دعا ها شروع تا قالینچه ها و سوزندوزی ها، دسترومالهای گلدوزی و دسترخوانها- همه چیز رنگارنگ برای زینت جشن آویخته شده بود .
بیست و سوم اگست [ اول سنبله ] روز آغاز جشن یک هفتگی چهلمین سالگرد استقلال افغانستان بود. پگاهی رسم گذشت و رژه قوای جنگی کشور برپا شد. در صف نخست دسته های لشکر مردمی- پارتیزانها (حربکی) پشتون گذشتند
بخش بزرگ آنها رزمندگان کهنسالی بودند که در جنگهای استقلال کارنامه ها نشان داده بودند. آنها کرچ و شمشیرها و تفنگهای پلته گی (دهنپر) همانوقتهء خودرا هم نمایش میدادند. درپیشا پیش پیران یک گروه جوانان سر وپا برهنه، با تیغهای سه دمه در دست، مویهای دراز رسیدهء شان را بهرسو افشانده به آهنگ دهل و سورنای مغرورانه میرقصیدند [ آتن]
افغانستان برای شرکت در این جشن پر طنطنهء خود از ارتشهای اتحاد شوروی، امریکا، پاکستان، ایران، ترکیه و جمهوری متحدهء عربی (یک دستهء پنجاه شصت نفری) را مهمان کرده است. در مورد اینکه روز رژه دستهء نظامی کدام کشور اول بگذرد، امریکاییها حیله بکار برده بحث نموده و خواستند، که از روی ترتیب الفبا عمل شود، یعنی نخست دستهء امریکایی بگذرد. اما کرسی نشینان افغانستان به این نیرنگ فریفته نشده، گفتند؛ "مسئله را از روی این پرنسیپ حل میکنیم که استقلال کشور ما را در آغاز آن کدام دولت پیش از همه برسمیت شناخته بود .
استقلال مملکت برای ملت افغان چیزی از همه عزیز تر است ،آنها در جنگهای سنگین بر ضد جهانگیران انگلیس با ریختن خون و باختن جان بدست آورده اند
بنا براین نخستین پندی که افغانهای کهنسال به نسل نو خود میگویند، محافظت همین استقلال و آزادی و همیشه محتاط بودن در برابر مکر و نیرنگ استیلاگران غرب میباشد . (40)
در اخرین جشن دوره چهل ساله سلطنت ؛ محمد ظاهرشاه در ضمن بیانیه خود گفت : د ملی وحدت د شیرازی ساتل نه یواځی د دی نسل په اوږو باندی د افغانستان د مملکت د نورو تول. نسلونو غوندی یو پخوانی امانت دی بلکه پرله پسی ساتنه او روزنه د هیواد د ودانی او د خپلواکی له ناموس او د خاوری د تمامیت څخه د دفاع په لاره کښی اساسی او پوخ عنصر گڼل کیږی ددی خاوری هیڅ یو وگری که په نظری کی وی او که عمل کی ځانته دا حق نه شی ورکولی چه زمونږد ملی ژوند د پاره د دی حقیقت د حیاتی اهمیت څخه لری پاتی شی او که داسی نه وی نو دوی به د دولت اساسی قانون د روح او متن او د نورو قوانینو د احکامو او دغه راز په اساسی ارزښتونو کښی د نغښتو معنی او دهیواد او اولس د لرغونو عنعناتو د پوهی څخه لری پریوتملی وی . د دی هیلو او زمونږ په ژوند کښی د نغښتو آرزوگانو پوره کیدل . د علم او ثقافت د برخه والو ځوانانو په وجود پوری اساسی د سمی او ژوری پوهی په اساس د دوی د شونی او روزنی او په ملی ژوند کښی د سالمی او مثبتی برخی اخستلو د پاره د دوی د تیارولوپه برخه کښی خاصه پاملرنه وشی . (41 )
به یاد داریم که در هنگام حلول جشن استقلال ترفعیات نظامیان و مامورین اجرآ میگردید . برای مدت حبس زندانیان تخفیف به عمل می آمد . در ولایات همچنان والیان و قومندانان فرقه ها و جزو تام های اردو جشن را ؛ چون شهرکابل در سطح کوچکتر؛ با رسم گذشت ورژه نظامیان و متعلمین معارف و تیم های سپورتی وهمراهی اقوام مختلف اجرا می شد . همچنان مانند پایتخت جشن معارف و مسابقات فوتبال و والیبال و از طرف شب و روز در کمپ های که افراشته بودند موسیقی محلی به نوا می امد .

28 اسد یا جشن استقلال در زمان محمد داوود ( جمهوریت افغانستان )
محمد داوود در غیاب پادشاه که جهت تداوی چشم در ایتالیا بود؛ کودتای نظامی را رهبری نمود . که با موفقیت آن سلطنت را پایان بخشید . و در اولین پیام خویش جمهوریت را برای مردم افغانستان از ورای رادیو کابل نوید داد . از اینکه میان این عموزاده ها چه میگذشت و چرا محمد داوود به این عمل دست زد ، تاریخ و مردم افغانستان آنان را در هاله قضاوت قرار میدهند . اما نسل که دیروز جوان بود و قضایا را از نزدیک مشاهده مینمود . می پذیرند که این کودتا مانند استقلال افغانستان نقطه عطف در تاریخ کشور ما است . استقلال ما را از اسارت و یوغ استعمار انگلیس رهانید و این خیزش که به تاریخ 26 سرطان 1352 هـ ش توسط نظامیان وفادار به محمد داوود بودند ؛ ختم سلطه پادشاهی در افغانستان ثبت شده است . سقوط سلطنت و معرفی رژیم جمهوری بر مبنای سیاسی آن موضوع ناشناخته نزد مردم عوام ما بود. قبولی و رد آن زیاد وقت نگرفت . همه به استقبال آن شتافتند و حمایت خود را اعلان کردند . تا جاییکه پادشاه هم استعفای خویش را فرستاد و خاطر محمد داوود از این دغدغه جمع شد .
اما جشن استقلال که مسیر ناهموار خویش را تا آنروز طی کرده بود ؛ از دید شخص محمد داوود به دور نماند . با تآسف که یکبار دیگر روز استرداد استقلال افغانستان به تاریخ 6 جوزا مسیرخویش را تغییر داد . هیچکس نپرسید که چرا این تغییر دوباره رویکار آمد ؟ آنچه که هموطنان را از سوال کردن باز داشتند همانا بعد از 46 سال برای اولین بارنام شاه امان الله با تصاویر آن در روزنامه ها و جراید دیده شد .
در بیانیه پنجاه و هفتمین سالگرد استقلال که به تاریخ 6 جوزا 1353 هـ ش آمده است : خواهران و برادران عزیز! افتخار دارم پنجاه هفتمین سالگرد استقلال افغانستان عزیز را به شما هموطنان گرامی خود و اردوی فداکار افغانستان تبریک میگویم و به روان پاک رادمردان و شهداییکه در اثر عزم آهنین و مجادات و قربانی های سنگین و پیگیر ایشان استقلال وطن عزیز ما دوباره حاصل گردید، درود بی پایان میفرستم ....شادمانی از تجلیل این روز خجسته و یادو بود از ایثار و پیکار طولانی آنانیکه در طول سالیان دراز مؤفق شدند علیه استرداد استقلال ما را به پیروزی برسانند، خود ثبوتی است که وقتی ملتی برای رسیدن به یک هدف ملی با احساس فداکاری و مبارزه طلبی، عزم راسخ مینماید هیچ مشکلی نمیتواند مانع پیروزی آن گردد ... رییس جمهور در پایان بیانیه خویش افزوده که : میخواهم از این موقع استفاده نموده بهترین ارزو ها و تمنیات نیک خود و مردم افغانستان را برای پیروزی مجاهدات برادران پشتون و بلوچ که در راه حقوق حقهء خویش قربانی های بزرگی را متفبل شده اند، تقدیم نمایم . ورود پنجاه و هفتمین سالگرد استرداد استقلال وطن عزیز را یکبار دیگر به شما هموطنان گرامی خود تبریک گفته به روان پاک اعلیحضرت غازی امان الله و اعلیحضرت غازی محمد نادرشاه و دیگر شهدای راه مبارزات ملی و استقلال درود میفرستم . جاوید باد استقلال و پاینده باد جمهوریت . (42)

 

 



 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل            ۲۷۱    سال  دوازدهم       سنبله     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی    اول سپتمبر   ۲۰۱۶