کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

برشنا نظری

    

 
دیدار دو رهبر
طنز

 

 

 


خیلی وقت می شد که با هم خلوت و صحبت نکره بودند، بسیاری از مردم خبر نداشتند، خود شان گفتند که دیدار و کدام خلوتی نداشته ایم. نزدیک بود که هر دو رهبرهیچ دیداری نداشته باشند، اما از بالا جا گفته شد که باید دیدار و خلوت داشته باشید. همین بود که دوبار خلوت کردند، از دیدار اولی اطلاعی در دست نیست، خدا می داند چی گفتند یا نگفتند، اما بر اساس خبر ها، دومین دیدار هر دو رهبر نا راضی در یک " فضای صمیمانه و با روحیه مثبت " برگزار شد و سومی هم نتایجی داشته است که به نفع هر دو تای شان است.
گفته شده است، هر دو رهبر درحالی که لبخند شیرین بر لب داشتند در مورد مسایل مهم منطقه و جهان بحث کردند. آنان آزمایش موشکی کوریای شمالی را به شدت تقبیح کرده و درعین حال فرمان تقنینی رئیس جمهور کیم جون اون را درمورد خوردن گوشت سگ، مورد استهزا قرار دادند.
در این دیدار هر دو رهبر پا از قاره آسیا فرا تر گذاشته و کمپاین های انتخاباتی ایالات متحده را نیز فورآ بررسی کردند. هر دو از دونالد ترامپ و هلیری کلنتن خواستند تا اختلافات شان را کنار بگذارند و ذهنیت ملت بزرگ امریکا را مغشوش نسازند. رهبر بزرگ و درعین حال رهبر کوچک به این نظر بودند که ادامه این کشمکش ها منجر به تقلبات انتخاباتی شده و در نهایت رای مردم مورد معامله قرار خواهد گرفت که در این صورت، افغانستان هرگز تحمل چنین وضعیتی را نخواهد داشت.
چون هر دو رهبر بیشتر از سه ماه می شد که خلوت نکرده بودند، بنآ با استفاده از فرصت، آنان توانستند کودتای نا فرجام در ترکیه و استعفای دیویدکامرون صدراعظم بریتانیا را هم به بررسی بگیرند. آنان ضمن تقبیح کودتا، ابراز امیدواری کردند که در جریان برخورد ها، به قبر ملانصرالدین در ترکیه آسیبی نرسیده باشد. هر دو رهبر از رئیس جمهوری و صدراعظم ترکیه خواستند تا درمورد برای طرفداران ملانصرالدین معلومات بدهند.
هر دو رهبر همچنان استعفای نا بهنگام دیوید کامرون صدراعظم بریتانیا را عمل غیر منطقی توصیف کرده و آن را ناشی از ترس در برابر ملت بریتانیا دانستند و به همین خاطر سی و هشت ثانیه با جدیت خندیدند. آنان گفتند که رهبر واقعی نباید هرگز استعفا بدهد.
در پبوند به همین مسئله یاد آور شدند که باید صدراعظم بریتانیا کمیسیونی را تشکیل می داد و این کمیسیون، کمیسیون های کوچک دیگری را ایجاد می کرد تا مسئله بیرون شدن و یا بیرون نشدن بریتانیا از اتحادیه اروپا به اصطلاح عامیانه « گُه در گُه » می شد و ملت هم به مرور زمان آن را فراموش می کرد.
این دیدار به حدی خودمانی بود که هر دو رهبر بار دیگر کنار یک دسترخوان نشسته و با هم غذا خوردند. در مورد آنچه خوردند توضیحات و معلومات بیشتری در اختیار نیست، اما نزدیکان هر دو رهبر گفتند که ما شاالله نام خدا بسیار با مزه و اشتها خوردند و آنچه را در دسترخوان بود مساویانه خوردند و تعهد کردند که اگر یک نان هم داشته باشند نصف می کنند و به کس دیگری اجازه نمی دهند کنار دسترخوان شان بنشیند.
هر دو رهبر وقتی دیدند که صحبت های شان خلاص شد، خواستند بالا جا را از این دیدار و گفتگو مطلع بسازند، بنا تلفن کردند. در پاسخ به آنان گفته شد که " از جریان صحبت شما مطلع هستیم". هر دو رهبر تعجب کردند، چهار اطراف خود را دیدند، کسی نبود، در ها بسته بود. ملاقات هم در پشت درهای بسته صورت گرفته بود. رهبر بزرگ و کوچک میخواستند کمیسیونی را تشکیل بدهند تا بدانند چی کسی گزارش این دیدار را به سرعت به بالا جا رسانده است، اما هر دو از " تفکر" و " تیزبینی" خود استفاده کرده و دانستند که بالا جا همه چیز را قبل و بعد از اتفاق افتادن می داند، نیازی به کمیسیون نیست.
در اخیر این دیدار، رهبر کوچک از رهبر بزرگ دعوت به عمل آورد تا از قلمرو وی دیدار کند. این دعوت با جبین گشاده پذیرفته شد و خاطر نشان گردید که در یک فرصت مناسب این دیدار صورت خواهد گرفت.

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل            ۲۷۱    سال  دوازدهم       سنبله     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی    اول سپتمبر   ۲۰۱۶