کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

برگردان: رضا محمدی

    

 
قصه قمبرآته و راغون و یک مردم بدبین
نوشته ای از حمید اسماعیل نویسنده معروف ازبیک در باره همگرایی منطقه یی
 

 

 

 

 

شرف عبید الله یوف: "عالمان" و دیپلماتها" از غیبت "قمبر آته" و "راغون" خسته شدند.

از قدیم الایام وقتی که انسانیت دارای تفکر پیشقدم گردید کوشش میشد که مناسبت های بین قبیله ها و ملت ها و در نهایت دولت ها ترقی یابد. چون که مناسبت حسنۀ بین انسان ها عامل پیشرفت عمومی به حساب می رود. تدریجا با داد و گرفت بین اهالی هر دولت در داخل آن تجارت بین دولتی منطقه ها به میان آمد که برای بهبود بخشیدن سطح اقتصادی دولت ها و وضع اجتماعی اهالی آنها را مساعدت کرد. در جهان امروزه که دولت ها دارای ظرفیت ها و امکانات گوناگون اقتصادی می باشند ، راه اندازی مناسبت های مثبت بسیار ضروری است. چرا که به این وسیله قرابت پیدا می شود، دوستی بین ملتها مستحکم گشته و امکان حل مشترک پالش های مادی و معیشتی  به میان می آید.

این مسئلۀ بسیار مهم در آخر ماه اوریل سال جاری موضوع صحبت خبرنگار بخش ازبکی رادیوی آزادی عمرعلی یوف سنجر و روزنامه نگار سابقه دار ازبکستان شرف عبید الله یوف قرار گرفت. خبرنگار از مسئلۀ رابطه جمهوری ازبکستان با کشورهای همسایه اش پرسش بسیار دقیق و قابل بحثی را مطرح کرد.

از جمله شرف عبید الله یوف در توضیح رابطه کشورش با کشورهای همجوار پاسخ داده بود که: مناسبت ازبکستان با تاجیکستان و ترکمنستان خوب نیست. البته من عیب نمی کابم و کسی را هم عیبدار نمی کنم. احتمالا دلیل عمده اش این بوده که دولتهای آسیای میانه  بعد از استقلال اصلا تجربۀ دولتداری مستقل نداشتند . من در مطبوعات سالهای طولانی فعالیت دارم. در سالهای ۸۰-۷۰-۵۰ قرن گذشته در میان جمهوری های آسیای میانه یک عنعنۀ خوبی وجود داشت که پنبه کاران هر دولت برای مصلحت و پیشروی به نزد یکدیگر می رفتند. من شاهد آن بودم که سال ۱۹۷۰ هیئت عظیمی از پخته(پنبه) کاران ما به جمهوری ساویتی سوسیالستی تاجیکستان آمد. همۀ مارا در فرودگاه دوشنبه رحمان نبی یوف  کاتب اول کمیتۀ مرکزی خمهوری ساویتی سوسیالستی تاجیکستان که بعدا وزیر هم شد و در آخر رئیس جمهور با همکارانش با تشریفاتی گرم و صمیمی استقبال کردند و از همان جا هیئت ۱۰۰ نفرۀ مارا به تمام جمهوری تاجیکستان برای اشتراک مساعی و تجارب تقسیم نمودند. بعد از ۱۵ روز در دفتر (بیورا) کمیتۀ مرکزی تاجیکستان کاتب اول کمیتۀ مرکزی جمهوری ساویتی سوسیالستی تاجیکستان خبار رسولوف چنین سخن گفت: "دوستان ازبک ما برای همکاری وتبادل تجربه  در پرورش پنبه (پخته)به نزد ما آمدند ما از آنها نازکی های(ظرافت ها) این ساحه را در طی ۱۵ روز سپری شده آموختیم". این سخنان بسیار تاثیربخش بودند. رییس هیئت ازبکستان هم درهنگام سخنرانی خود گفت: "ما نیز برای آموختن این ساحۀ پربها  از دوستان تاجیکمان آمده ایم و چنین هم شد". این مناسبتها با برادران قزاق و قرقیز و ترکمن نیز بودند که عامل مهم به نزدیکی ملت ها می گشت.

در بین مردم یشایعه ای منتشر شده است که گویی یکچند پنسی آنتهای ازبکان را قرقیزستان به زور از آن خود نموده است. درپشت سراین گپها چه پنهان است من نمی دانم، ولی روشن است که همۀ این ها از سردی مناسبتهای بین دولتها خبر می دهد.

امروز کارافتتاح راه آهن پاپ-انگرین به وادی فرغانه آغازشد. نمی شود که از همان راه پیشینه  که به سرحدات تاجیکستان می گذشت استفاده ببریم؟ یا مثلا همان راه سابق را که از طرف جنوب تاشکند به سرحدات قزاقستان می آیدو در طی سی سال آخر مورد استفاده بوده است، ۱۰۰ کیلومتر راه را دور کرده چه قدر مصرف زیاد می کنیم؟ یک فکر کنید که هزینه ساختمان راه آهن پاپ-انگرین در مدت ۱۵ سال آخر به ۱۰ ملیارد دلار آمریکایی رسیده است. نمی شود این مقدار مبلغ را به دیگر ساحه های تجارت و بازرگانی که اهمیتبیش تری دارند صرف کنیم؟

میان رهبران کشورها همیشه ملاقات ها و صحبت هایی صورت می گیرندکه بعد از یکدیگر دور شدن آنها باز همه آن قصه ها فراموش می شود. اگر مناسبت هر دو رهبر رفت و خراب شد، صدها هزاران نفرمتضرر می شوند. برای همبن من فکرمی کنم که برقراری و افزایش دید و بازدیدها و مناسبتهای مردمیمان را می بایستی بیشتر کنیم. که این می تواند باعث پیشرفت، ادبیات، صنعت و رابطه مشترک و البته گسترش همکاری ها شود.

بخشی از "اهل فضل" ، دیپلماتها" و "روزنامه نگاران"  هستند که امروزه بین کشورها  ناخوشی و نفاق به میان می آرند. مثلا در تاجیکستان و قرقیزستان بنیاد نیروگاه های جدید به مانند راغون و قمبر-آته آغارز گردیده اند. "روزنامه نگاران" ما به جای معین نمودن عرض حال و یا خوب شدن مناسبتها و تقریرتبصره ها و بررسی نتایج اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن، برعکس چنان بهتانها می بافند که گویی در راغون بمب اتومی در حجال ساخته شدن است.  و این گونه هم تاجیکان و هم قرقیزهارا همه روزه در صحفات مجله ها دارندبه هم بد دل وبدبین می کنند.

اگر به کشمکشهای جمهوری خودمان (جمهوری ازبکستان) نگریم تمام راهبران، کارمندان ساحۀ صناعت پختۀ ازبکستان را به محکمه سپرده اند و نام این ساحه را تغیر دادند. هنگام پرسش گفتند که ما به آن سبب این را دیگر نمودیم که منبعد هیج کس به این ساحه دخالت نکند. باید مطبوعات ما و دیگر رسانه های عمومی کوشش کنند که چنین صحبت های دروغ و بی اساس در بین مردم منتشر نگردد. و از طرفی رهبران نیز کوشش به خرج دهند تا بهتان ها و سم پراکنی ها و گپهای خلاف واقع به عامه مردم نرسد و از آن طرف موفقیتها، پیشروی ها، نوگری ها، خبرهای خوش همسایه هایمان به ما برسد و ما البته از این خرسند باشیم. در کشورهای همسایه – قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان زیاده از ده ها ملیون ازبک زندگی می کنند. ما می خواهیم که آنها با سر بلندی زندگی کنند. محض برای این ما زمینه تیار کنیم و کوشش نماییم که نسل آیندۀ ما از این رفتار ما خرسند باشند. تاریخ بعد از گذشتن سالهای طولانی به واقعه ها بها می دهد و همیشه شاهد می ماند.

PS: یک قضاوت کنید که سالهای اولی که قرار بود نیروگاه های عظیم امروزه بنا شوند می گفتند که خشک شدن دریاچه اورال زیاد می شود که این گویی سبب ویرانی اقلیم منطقه می گردد و بعد تر گفته می شد که خراب شدن بند وسد (پلاتین) آن سبب تلفات ملیونها آدم در کشورهای آسیای مرکزی می گردد. البته هر ساختمان بزرگی پیش از ساخته شدن اش ، توسط گروه های فنی و کارشناسان مجرب راه های پیشگیری از خطرات آن  کاملا بررسی می شود.اگر به خشک شدن بحر اورال برگردیم این معمایی است که انسانیت نزد آن عاجز است. کمشدن آب اورال از سالهای ۱۹۱۱ بعد پیداشدن صدمۀ کول سریز آغاز گشته است. چه بسیار که عالم بزرگ روس مخاییل لاماناسوف گفته است: "یگان چیز نیست نمی شود و از نو پیدا نمی شود و فقط از یک نمود به نمود دیگر مبدل می شود". سالهای ۲۰ قرن ماضی در این منطقه حدودا تا ۱۰ ملیون نفوس زندگی می کردند و اما حالا این جمعیت ساکن به بیشتر از ۵۰ ملیون رسیده است. چنین حساب در نفوس چارواداری و پرنده پروری دیده می شود. یا اگر به زمینهای آبی شدۀ این منطقه که به چند ملیون هکتار برابر است بنگریم متوجه خواهیم شد که اکثر آن به طورستایش برانگیزیاز آب انبارهایی که چنان به بدبینی نگریسته می شدند، امروزه بهره مند می شوند.

سرچشمه: www.ozodlik.org

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل             ۲۶۷     سال  دوازدهم           سرطان     ۱۳۹۵         هجری  خورشیدی    اول جولای   ۲۰۱۶