ابوحسن ازهری
دولت تاجیکستان به تازگی فعالیت گروه های تندرو سلفی را ممنوع اعلام کرده
است. گروه هایی که در کشور ما متاسفانه آزادانه، فعالیت می کنند پایشان به
دانشگاه ها و اجتماع جوانان هم رسیده وثمرات خونبارشان را در طی سی سال
گذشته دیده ایم اما هنوز چقدرویرانی دیگر باید پیدا شود تا دولتمردان ما را
به فکر وا دارد. به این خاطر نوشته ای از ابوحسن ازهری ياور مفتي مصر را
در باره خطر حزب افراطي نهضت در تاجيكستان و منطقه ترجمه و منتشر می کنیم.
امیدواریم در شماره های بعدی بتوانیم این بحث را از ابعاد دیگر هم پی
بگیریم.
ملت اسلامى شايد بيمارگردد ولي اصلا نميمرد. اين ملت–ملت پيروز و
آمرزيده است. ملتي كه پيرو نكوترين پيغمبران-پيرو محمد مصطفي(ص)
مي باشد.
وبايي كه جسد اين ملت را آهسته-آهسته درحال خوردن است، اثر زخم
هايش در صحنه امروزه کم کم نمودار گرديده است. اشخاصي در ظاهر
مسلمان-خداوند از باطن و نيتهاي آنها خبردار است-بعد از آن كه ملتی متحد و
زورمندرا پراكنده و ضعيف گردانيده،آرزوی ویرانی و هرج و مرج درسرزمين
آنهارا در سر می پرورانند، از انها اميد فردا را نمی توان داشت. آنها، كه
دست پرورده دشمنان اسلامند، قانون هايی را در دين اسلام جاري نمودند، كه
خداوندرا از ان خوش نميآيد. با دعواي همفكرو هممذهب نبودن مردم را يا كافر
و يا فاسق نام گذاري نموده، خون و مال مردم را براي خويش حلال می شمارند.
تعجب در آن است، كه آنها مثل كله موش از تگ زمين مي برايند، از
كشورهایي، كه در ان صداي حق از صداي باطل پست تر است. آنها خود اهل باطلند
و فكرهاي باطل خود را منتشر ميسازند. يكي از دانشمندان دانشگاه الازهر
درین باره می گوید: "قدم اين مردم نحس و بي بركت است، زيرا آنها با دوستان
نكوكار خداوند دشمني دارند. آنها خود ساخته دشمنان اسلام بوده، براي
پاره-پاره نمودن ملت اسلامي و قتل دانشمندان آن استفاده ميشوند. خداوند
آنهارا به عذاب سخت خود گرفتار ميكند".
خداوند بزرگ ميفرمايد:"و اينچنين است (مجازات و) گرفت پروردگارت،
هنگامي كه فرو گيرد و مجازات كند شهرهارا، كه (مردمش) ستمگار باشد. بيگمان
مجازات وعقوبت او دردناك و سخت است". پس اگر كمي انديشه كنيم، مي بنيم، كه
خداوند تعالي آنهارا به سبب دشمنييشان به اسلام و مسلمان ها پاره-پاره
گردانيده است و حال آن كه خود سبب پاره گشتنشان را درك نميكنند. اين مسئله
در گروه هاي سلفيه تندرو افراطی با رهبری گروه هایی چون اسامه بن لادن،
اخوان المسلمين، حزب نهضت و طالبان قابل رویت است،که بعد از چندپارچگی
امروزها درمیان خود و با هم ميجنگند.
در يكی از نشست ها با استاد بزرگ علامه عبد الهادي القلوبي، شاگرد
استاد حصافي (خداوند رحمتشان كند) که هر دو از علمای طراز اول جهان اسلام
محسوب می شوند، در باره اخوان المسلمين می گفت: "من از حسن البنا خواهش
نمودم تا گروه اخوان المسلمين را برهم بزند. اما او اين خواهش مرا رد كرد.
پس به او گفتم: اين گروه دير یا زود بالاخره پراكنده ميگردد". بلي،
دانشمندان با فراست (علم يقين) خود پسآمد اين كارهارا خوب درك ميكردند.
آنها پراكنده شدن اين گروه هارا احساس ميكردند. هر گاه که "اخوان المسلمين"
در سایه نامهای مختلف در کشورهای دیگر اسلامی جماعت ها و گروه های سیاسی و
مبارزاتی می ساخت، به زودی آن جماعت ها پراکنده میگردیدند. نمونه آنها حریه
و عدالت در مصر، جماعت اخوان المسلمين در تونس و لبیا، حزب نهضت اسلامی در
تاجیکستان وبه طور واضح و قابل لمس احزاب اسلامی در کشورافغانستان
میباشد.گروه حزب اسلامی که خود را وفادارترین گروه به اخوان می نامید خیلی
زود چند شاخه و بعدتر چندین شاخه شد.
همچنین تاجیکستانی، که با یاران دوستان خداوند حفظ گردیده است، از
پسآمدهای ناخوش این گروه، که خود را "حزب نهضت" نامگذاری نموده بودند، ایمن
یافت. این گروه با سرداری محی الدین کبیری اندیشه های دانشمندان دیگررا
قبول نداشتند و همچنین برای خویش مفتی تعیین نموده بودند. از نوشته ها و
کتاب های آنها برمیآمد، که آنها ظاهرا از عقاید و بنیان های فکری و عملی
"اخوان المسلمين" پشتیبانی میکنند.
گروه "اخوان المسلمين" در مصر از بین رفت، اما اسلام باقی ماند.
اسلام هیج گاه و هرگز از بین نخواهد رفت. همچنان که حزب نهضت درتاجیکستان
پاره-پاره گشت و اسلام باقی ماند، زیرا آنها ساخته دشمنان خدا میباشند.
همچنان من شکر میکنم خداوندرا، که گروه "وهابیه" سلفی امروزها در تاجیکستان
گروهی ممنوع اعلام گشته است. خداوند آنهارا بعد از خونریزی هایی، که در آن
چهارده نفر از افراد نظامی به هلاکت رسیدند، دیگرباره کامیاب نخواهد کرد.
فرزندان آن نفرات نظامی یتیم شدند، همسرانشان بیوه ماندند، مادران و
خانواده هایشان عزادار شدند و نتیجه کارشان جدا ازین ویرانی چند فابریکه و
به هم زدن نظم عمومی و سوگواری چندین فامیل بود... پس سؤالی
که به میان میآید: آیا این است اسلام؟ این کاررا پیغمبر خدا به کافران مکه
روا نداشت، پس چه گونه بالای مسلمانهایی، که شهادت توحیدرا میگویند، این
عمل زشت را روا می توان داشت..
پس از آن که علیه کشور جنگیدند، مملک ترا خراب کردند و از اسلام
این چنین استفاده نمودند، خداوند آنهارا خوار و ذلیل نمود. نمی توان پرسید
که این همه مبالغ گزاف و توانایی و مالی والبته اسلحه های وافر آنها از
کدام سرچشمه غیبی به دستشان می رسید؟!!! از این رو برهر حکومتی ضروری است،
تا برای پیشگری از گسترش احزاب و گروه های دست نشانده ایی ازین دست فعال
باشد.
http://shbabalnil.com
|