پدرم نامی برمن نهاد
و من نام هاي زيادی را
به خود پيوند می زنم
روزی كه مُردم
مرا با تمام نام هاي زنانه بخوانيد
مردانه اگر در بندم كشند
زنانه خواهم زيست
زنانه خواهم مرد
با دهاتي ترين لبخندي كه بر تنم
پاشيده بودي
به شهر مي روم
مردان سراسيمه به قصد
كشتن روز اند
و زنان به سرخي
لبهايشان پناه مي برند
شهر قصه ي غمگيني دارد
با ميكده هاي پر ازدحام
"صور اسرافيل"
|