اولاً. جنبشهای حقوق مدنی آن دسته از جریانهای مردمی
هستند که حقوق شهروندی و حقوق مدنی مردم را تأمین و تضمین میکند؛ لذا مردم
از راه مسالمتآمیز خواستار مطالبات حقوق شهروندیشان میشوند. این روش نه
انتحار است، نه انفجار است، نه خشونت است، نه قباحت است بلکه روشی است
مدنی/ انسانی که در ذاتش محافظت از حقوق شهروندی و حقوق بشری انسان یک
سرزمینی است که در آن سرزمین عدالت تضییعشده است؛ بنابراین هرگونه مخالفت
با فرهنگ مطالبات مدنی به معنای کجفهمی، کم فهمی، تعصب، بدویت،
استبدادگری، روحیه نظام شاه و رعیت و مزدوری در نظام مستبد حکومتی است خواه
این نظام هر نظام مستبد حکومتی در هرجایی باشد. در تعریف جنبشهای مدنی
آمده است: جنبشهای مدنی بی خشونت، به جنبشهایی گفته میشود که بدون
استفاده از ابراز قهرآمیز و اقدام فیزیکی، اعتراض و درخواستهای اجتماعی-
سیاسی و حقوقی را در فضایی مسالمتآمیز اعلام میکند؛ در این نوع از
مبارزات، معترضان بهصورت غیر خشن و بدون دستیازی به اسلحه و موارد دیگر
خشونت زا در تجمعات و راهپیماییها حاضر میشوند. معمولاً اینگونه از
مبارزات را اعتراضات مدنی هم میگویند.
دوم. اگر سرانگشتی حساب کنیم جنبشهای مدنی در دنیا تعداد بسیار بودهاند
مانند جنبش حقوق مدنی در ایرلند شمالی، انقلاب خاموش کانادا، جنبش حقوق
مدنی امریکا (بخشی از حرکت کلیترش اجتماعی تحت عنوان جدایی نژادی در
ایالاتمتحده امریکا باهدف کسب برابری میان سیاهپوستان و سفیدپوستان به
شکل مبارزات بدون خشونت)، جنبش دانشجویان آلمان، جنبش دانشجویی کارگری
فرانسه (جنبشی که از هیچ انقلابی کمتر نبود و باعث گسترش دامنه آزادی،
شکوفایی و بالندگی انقلاب کبیر فرانسه گردید)، جنبش حقوق مدنی مکزیک و جنبش
مدنی ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و ... که هریک از آنان برای تأمین
ارزشهای حقوق مدنی، حقوق شهروندی و حقوق بشری نقش مؤثر و واقعی داشتهاند.
سوم. در برخی از گفتوگوها ترس روانی ایجاد میکنند که نشود مشکلات امنیتی
در روز تظاهرات مدنی/ جنبش روشنایی مردمی 27 ثور پیش بیاید! باید گفت که
حکومت مکلف است که امنیت سرتاسری کابل را بگیرد؛ زیرا جنبش روشنایی کاملاً
برابر روحیه ماده 36 قانون اساسی صورت میگیرد یعنی برای تأمین مقاصد جایز
و صلحآمیز، بدون حمل سلاح، طبق قانون اجتماعات و تظاهرات؛ بنابراین هرگونه
مشکلات امنیتی پیش بیاید به این معناست که حکومت خودش مشکل امنیتی را ایجاد
کرده است و در قضیه ایجاد مشکلات امنیتی دخیل بوده است بلکه مشکلآفرینی
کرده است. به نظرم نهاد مردمی جنبش روشنایی به حکومت فهمانده است که حکومت
افغانستان! تو باید بر خود ببالی، باید افتخار کنی که شهروندان این سرزمین
ماده 36 قانون اساسی تو را تقویت میکند؛ یعنی این مردم برای حمایت از
قانون اساسی خود به جای انتحار و انفجار مقاصد صلحآمیز و جایز خود را بدون
حمل سلاح، برابر قانون اجتماعات و تظاهرات انجام میدهند. جنبش مدنی 27 ثور
سند افتخار توست که شهروندان برای تقویت فرهنگ حکومتداری خوب/ پرسش و
پاسخدهی کاستیهای تو را گوشزد میکنند و از آزادی برخوردار است. نیاز به
یادآوری است که رفتار حکومت در جنبش مدنی 20 عقرب لکه ننگی است بر چهره
حکومت؛ زیرا حکومت برخی از شرکتکنندگان جنبش مدنی 20 عقرب را از اداره
اخراج کردند. این بار اگر حکومت در جنبش روشنایی 27 ثور دست به عملی بزنند
که شرکتکنندگان را به جرم شرکت در تظاهرات از اداره اخراج کنند، عملاً به
معنای مخالفت و سرپیچی از ماده 36 قانون اساسی از سوی حکومت است. وانگهی
حکومت عملاً در جبهه طالبان قرار خواهند گرفت. مطمئن باشیم که حکومت متوجه
است که جنبشهای مدنی مخالفت با حکومت نیست بلکه تقویت حکومت است. تأکید
لازم است که هرگاه برای تظاهراتچیهای 27 عقرب کوچکترین ضربه امنیتی به
وجود بیاید به این معناست که عملا حکومت افغانستان سرکوبگر است؛ زیرا دسیسه
کرده است تا بدین طریق هیچ شهروندی در هیچ ولایت این سرزمین جرأت نتوانند
اقدام به مطالبات مدنی از خود نشان بدهند.
چهارم. جنبش مدنی روشنایی کاملاً در چوکات میثاقهای بینالمللی و مندرجات
قانون اساسی این سرزمین است؛ یعنی مردم، بدون سلاح، بدون هدف براندازی نظام
سیاسی، بدون اهداف سرنگونی حکومت، صرفاً در چارچوب یک حرکت مدنی خواستار
مطالباتشان هستند. پس جنبش مدنی یکی از بهترین گزینه برای مطالبات حقوق
مدنی و شهروندی در این سرزمین است تا این نوع و این شکل مطالبات جای خشونت،
انتحار و انفجار را بگیرد.
پنجم. بیاییم ما تمام اقوام ساکن در این وطن، فرهنگ مطالبات مدنی را در
قالب جنبش روشنایی در سراسر این سرزمین گسترش بدهیم. مطالبات مدنی مشترکات
انسانی است. در خبرها شنیدیم و خواندیم که در ولایت پکتیکا از مجموع 3700
معلم، یک معلم زن وجود ندارد. (وبسایت فارسی بیبیسی). هموطنان
پکتیکایی! بیاییم در قالب جنبش مدنی روشنایی تأمین مطالبات شهروندی و حقوق
مدنی تمام این سرزمین را بخواهیم. بیاییم در جنبش روشنایی از یک حنجره
فریاد بزنیم: ما روشنایی را در تمام این سرزمین میخواهیم. جنبش روشنایی که
فقط یک پروژه نیست؛ بلکه یک پروسه مدنی، انسانی و آدمگری است. جنبش روشنایی
یک تمرین است برای حاکمیت مردم توسط مردم/ دموکراسی واقعی. فردا همین مردم
در تداوم جنبش روشنایی از حکومت خواهند خواست تا امنیت سرتاسری پکتیکا را
تأمین کند که زنان در آنجا بتوانند معلمی کنند و بتوانند درس بخوانند. من
در سراسر ولایت نازنین خود یعنی ارزگان گشتهام. از کوتل گیزاب (مرز
دایکندی و ارزگان) تا کوتل مورچه (متصل به شهر قندهار) نه کتابخانه دیدم و
نه فضای آموزشی و نه زندگی بدون ترس و خشونت. پسران ده و دوازدهساله
کلاشینکف در گردنشان کاکه کاکه راه میروند. بیاییم فرهنگ جنبش مدنی را
گسترش بدهیم تا پسران ده و دوازده ساله ارزگانی به جای تفنگ کلاشینکوف کتاب
و قلم بر دست بگیرند. بهجاست که برای مسیر واقعی پروژه توتاپ و خواستهها
و مطالبات مدنی تمام این سرزمین یک حنجره شویم. یادمان باشد که نه جهادیگری
جواب داد، نه جهاد نتیجه داد، نه انتحار و انفجار و نه طالبانی گری و نه
روندهای سیاسی و نه انقلاب و انقلابیگری. برای من شهروند ذیحق، این
قابلقبول خواهد بود که روزی طالبان این سرزمین برای مطالبات مدنیشان
بهجای انتحار، انفجار، تخریب، ترور و ... بیایند در قالب مطالبات مدنی
مطابق ماده 36 قانون اساسی خواستههایشان را مطرح کنند. مثل آدمهای با
پرستژ و مدنی. واقعاً تفکر طالبانی این سرزمین یاد نخواهند گرفت که مطالبات
مدنی خود را به شکل جنبش مدنی قالبریزی کند؟ کس هوشتُو یافت میشود که
مرا بفهماند چرا طالبان و تفکر طالبانی فرهنگ جنبش مدنی را ندارد؟
مطمئن باشیم که آرامآرام جنبشهای مدنی در افغانستان تبار خود را شکل
خواهد داد و برای خودش تاریخ پیدا خواهد کرد. آن روز که مارتین لوترکینگ با
سخنرانی تاریخی خودش تاریخ جنبش مدنی را در ایالات متحده امریکا رقم زد آن
روز به تاریخ پیوست و مارتین هم مرد؛ ولیکن امروز از نعمت برابری
سیاهوسفید در ایالاتمتحده امریکا هر شهروند امریکایی برخوردار است
(قابلتوجه برخی از تبصرههای حواشی جنبش روشنایی) ما برای نتایج فردای
روشنایی در این سرزمین بیندیشیم.
ششم. پیشنهاد من این است که لطفا یک وقت چند ساعته برای خود ایجاد کنیم.
درباره فوائد جنبشهای مدنی مطالعه کنیم. قطعا باورهایما شکل درست خود را
پیدا خواهد کرد. لطفا مطالعه کنیم. لطفا روندهای جنبش مدنی، شکلگیری جنبش
مدنی در جهان، نتایج مطالبات مدنی و جنبش های مدنی را در سطح دنیا تحقیق
کنیم. در جنبشهای مدنی کسانی علیه بیعدالتی هستند که توسط کسانی صورت
میگیرند. پس جنبشهای مدنی جنبه اصلاحی دارد نه تخریب. درست نخواهد بود که
علیه جنبشهای حقوق مدنی ایستادگی کنیم.
جنبش مدنی پلی است بین مطالبات مردم و حکومت. در جنبش مدنی روشنایی بایستی
حکومت از خوشحالی رقص کند؛ زیرا با اصل شناور ساختن معلومات بین شهروندان
(یکی از اصول حکومتداری نیکو) شهروندان از حالت گوسفندی خارج شدهاند.
رعیتی مانند گوسفند مناسب شأن مسئولین فرهمند حکومت نیست. شهروندان مسئول
از جنبش حقوق مدنی دفاع میکنند و همراهی می کنند؛ زیرا میدانند که اعتراض
ناشی از یک نقص کار است؛ پس در اصلاح نقص تلاش میورزند. هر کس که علیه
جنبش حقوق مدنی (به معنی عام) ایستاد می شوند آنان یا مزدوران استبداد
هستند یا هنوز گوسفند ماندهاند (یک قاعده عام به کس خاص برخورد گناه
اوست).- 26
ثور 1395
|