کجا ٱن ارغوان کوه کابل, خاک و دریایش
کجا شد شیردروازه, کجا ٱن خوجه صفایش
چرا توپ و طیاره ٱبله کردست پاهایش
چرا کوهش ندارد برف و کبک و ٱب دریایش
به نام دین ٱتش کردن فرخنده را دیدم
نه سالم ملتش دیدم نه صادق حکم فرمایش
فراموشم صدای بلبلان و ناله نایش
محاجر شد وطنداران, سر زد سبزه ها جایش
نگوشم توله عصرو صبح و ٱواز توپ چاشت
به جز ٱذان ها از کوچه پر برف و پر لایش
چه ٱفت ٱمد و پرتاب کرد ما را کجا دانیم
فقط دانیم اینکه روح ما باشد به همرایش
گیانچند کپور ۰۷. ۰۴. ۲۰۱۶
|