افغانستان با پشت سرگذاشتن سه دهه جنگ، بحرانهای بزرگ سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی، و فرهنگی زيادي را تجربه کرده است. این بحرانها در پهلوی
بهجاماندن مشکلات و چالشهای زیاد از خود در همه ابعاد، زيربناها و
ساختارهای اقتصادی را بهگونه بنیادی آسيب رسانده است. در حال حاضر
افغانستان بیشتر یک اقتصاد مصرفی- وارداتی داشته و کسر بیلانس تجارت آن
خیلی فاحش است. در صورتیکه ذخایر اسعاری کشور از رهگذر تولید و افزایش
صادرات تأمین نگردد، آینده تجاری کشور و لجام گسیختگی تورم پولی شاید عواقب
خطرناک و بحران اقتصادی را در پي خواهد داشت. در این رابطه مهم است تا
سیاستهای همسایگان و منطقه و جهان را در قبال افغانستان نیز مدنظر قرار
داد و تا زماني که ما به خودکفایی اقتصادی نرسیم، بدونشک که از وابستگی
اقتصادی منحیث عمدهترین متحول که در دسترس همسایههای افغانستان قرار
دارد، از سوی این کشورها در بازیهای سیاسی استفاده خواهد شد و کشور ما به
مثابه میدان این بازیها یکبار دگر شاهد بحرانهای تکاندهندهتر و قویتر
از پیش خواهد بود.
امروز در کشورهای رو به انکشاف به اساس نظریات اقتصاددانان معاصر، رشد
قرضههای کوچک برای انکشاف اقتصادی خیلی مؤثر واقع شده و در حقیقت سطوح
مختلف افراد یک جامعه را تحت پوشش قرار میدهد. اگر این نظریات در کشور ما
نیز عملی گردد، بدون شک که این امر در بهبود شرایط اقتصاد فردی یا خانواده
مفید واقع خواهد شد. بادرنظرداشت شرایط حاکم با طرح میکانیزم اعطای قروض
کوچک برای کارمندان دولت سه هدف برآورده شده میتواند، تقویت اقتصاد
خانواده، کاهش فساد در یک سطح معین و حفظ منافع درازمدت کارمندان با دولت
به صورت استراتژیک.
علاوه برآن چون معاشات در سطح دولت به هیچ وجه کفایت اقتصادی یک کارمند
دولت را در مقایسه با سطح موجود قیم نمیکند، فلهذا این مساله به صورت
باالقوه به یکی از عوامل فساد تبدیل میگردد.
نظر به تجربهای که از اعطای قروض کوچک در نظام بانکداری افغانستان حاصل
گردیده است، از میکانیزم اعطای این قروض نظر به نارساییهای اجراتي مؤثر
نبوده است، به این دلیل یک قسمت زیاد این قروض از لحاظ بازپرداخت به
صنفهای مشکوک و یا هم صعبالحصول تصنیف گردیدهاند.
برای اینکه بتوانیم از منظر بانکداری به رشد اقتصاد خانواده کمک کنیم، ما
باید میکانیزم موجود اعطای قروض کوچک به کارمندان دولت را عوض نمايیم و
بهجای آن با استفاده از سیستمهای جدید و معیاری جهانی به اعطای قروض به
گونه ای بپردازیم تا فیصدی نکول یا عدم بازپراخت قرضه به پايینترین حد آن
برسد.
با ايجاد يک نظم سیستماتیک دیتا یا دادهها در ادارات دولتی مي توان تمامی
معلومات راجع به سوابق کارمندان دولت را به آسانی از طریق سیستم دریافت
نمود و در آنصورت در چهارچوب همکاری با وزارت محترم مالیه و بانکهای
دولتی افغانستان میتوان این طرح را در عمل تطبیق نمود.
این طرح دارای چند پیش شرط اساسی میباشد. در قدم اول برای تطبیق این طرح
داشتن حساب معاشات در بانکها برای کارمندان دولت ضروری میباشد. در
صورتیکه به گونه کامل تمامی کارمندان دولت دارای حساب معاش در یکی از
بانکها نباشند، در آنصورت بازهم این طرح تطبیق شده میتواند، اما روند
کار یک اندازه پیچیدهتر میگردد. این امر به صورت جداگانه در رشد فرهنگ
بانکداری و استفاده از خدمات بانکی کمک نموده و از جانب دگر در رشد سکتور
بانکداری در کشور نیز ممد(کارآ) واقع میشود.
در قدم دوم یک چهارچوب همکاری بین ارگانهای ذیربط از جمله وزارت مالیه،
بانکهای تجاری، و تمامی ارگانهای دولتی باید ایجاد گرديده و توسعه یابد
تا به وسیله آن توافق روی کسر یک فیصدی معین معاشات نهادهای دولتی برای
بازپرداخت قروض توسط سیستم به صورت اتوماتیک صورت گیرد.
در قدم سوم برای اجرای این طرح کارمندان نیازمند به قروض کوچک در چهارچوب
توافق اداره مربوطه شان به اخذ قرضه از بانکها متوسل شده و بانکها بعد از
طی مراحل قانونی و تکمیل معلومات و اخذ موافقه از ادارات مربوطه، به تضمین
معاش و تقاعد کارمندان به اجرای قرضه مبادرت ورزند. قابل ذکر است که برای
اینکه فیصدی نکول مقروضین کاهش داده شود، لازم است تا شرایط مشخص هنگام
اعطای قروض با درنظرداشت یک پالیسی دراین بخش مورد توجه قرار گیرد تا به
وسیله آن بتوان توانمندی و استطاعت مالی مقروض، اندازه معاش و بعضی موضوعات
ديگر ارزیابی گردد. علاوه برآن میشود تا بعضی شروط مهم ديگر را که بتواند
درجه نکول(بازپرداخت) را کاهش دهد باید تطبیق نمود.
در قدم چهارم بانکها با ترتیبنمودن تقسیم اوقات بازپرداخت اقساط قروض یک
کاپی آنرا در چهارچوب توافق قبلی با وزارت محترم مالیه و سایر ادارات
دولتی به آن وزارت فرستاده و هنگام اجرای معاشات به صورت سیستماتیک فیصدی
معین از معاشات از حساب کارمندان کسر شده و به حساب واحد بانک مربوطه با
ذکر جزيیات آن داخل سیستم گردد. این امر باعث میشود تا بانک به صورت
مستقيم در جمعآوری قروض کوچک که خیلی پرمصرف و مشکل میباشد، مصروف
نگردیده و تمام کارها به صورت خودکار انجام شود.
در صورتیکه دولت بتواند همچو یک سیستم را ایجاد نماید، این طرح به آسانی
قابل تطبیق میباشد. علاوتاً در صورتیکه ادارات دولتی بخواهند هر کدام خود
میتوانند با استفاده از این سیستم با کسر فیصدی معیین معاشات، قرضه
کارمندان را قبل از اجرای معاشات، وضع نموده و به حساب بانک مربوطه انتقال
دهند.
این طرح در حقیقت بیشتر روی وضع اقساط بازپرداخت قرضه به صورت مستقیم توسط
جناح سومی تمرکز داشته که در راستای جمع آوری قروض بانکها را به صورت کامل
کمک نموده و مصارف عملیاتی جمع آوری قروض را به صورت چشمگیر کاهش داده و
علاوه برآن خطر نکول قرضه را به صفر تقلیل میدهد. قابل یادآوریست که یکی
از دلایلی که بانکها به آسانی علاقهمند به اجرای قروض کوچک نیستند عبارت
از این است که جمع آوری آن خیلی مشکل بوده و مصارف هنگفت عملیاتی را به
همراه دارد.
در صورتیکه کسر اقساط قرضه از منبع اجرای معاشات انجام شود و با بانکها
در این راستا همکاری صورت گیرد بدونشک میتوان گفت که نرخ رشد استفاده از
قروض کوچک منحیث اصل رشد اقتصاد خانواده به صورت سریع بالا خواهد رفت و
علاوه برآن تسهیلات اعتباری بانکی در راستای فقر زدایی کمک خواهد کرد. با
تطبیق این طرح در عمل مشکلات مالی کارمندان دولت در بخشهای خریداری
نمرههای رهایشی، اعمار مسکن، خریداری لوازم ضروری خانه، تحصیل
فرزندانشان، خریداری اجناس مصرفی و امثال آن تا اندازهای کاهش یافته و
حتی میتوانند با این قرضهها به فعالیتهای کوچک اقتصادی برای تقویت
اقتصاد خانواده استفاده کنند.
در اخیر باید یاد آور شد که این طرح با خود مزایایي مانند رشد فرهنگ
بانکداری و استفاده از قروض و خدمات بانکی در کشور، انکشاف فعالیتهای
بانکی و تقویت و رشد قروض کوچک، کاهش فساد در یک سطح معین در ادارات دولتی
با رفع احتیاجات کارمندان دولت از طریق اعطای قروض کوچک، و تشویق کارمندان
دولت برای حفظ تداوم کار با دولت با صداقت و جدیت در کار را در بر خواهد
داشت که عاری از خلق فايده برای دولت نيز نخواهد بود.
|