کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

میرحسین مهدوی

    

 

داعش داغ تازه ای بر پیشانی پاکستان

 

 

اصلی ترین سیاست آقای کرزی در تمام مدت زمامداری اش صلح با طالبان بود.  هرچند کرزی موضع گیری های سیاسی اش همواره در هاله ای از شک و ابهام آمیخته بود و تشخیص موقعیت سیاسی او درخصوص مسایل مختلف اکثرا به دشواری میسرمی شد اما در مورد طالبان موقف رئیس جمهور کاملا روشن بود.  طالبان دست به هر جنایتی هم که می زدند، کرزی به عنوان رئیس جمهور و مسئول حفظ امنیت کشور آنان را برادر می خواند و به نرمی و گرمی آنان را به میز صلح و مذاکره دعوت می کرد. دعوتی که البته هیچوقت نتیجه نداد و همه ی نرمش های کرزی با بمب ، خون و ، آتش پاسخ داده شد. طبیعی بود که قربانیان اصلی این نرمش برادرانه کرزی با جنایتکاران طالب مردم بودند. به همین دلیل رئیس جمهور مشکلی برای ادامه ی سیاست "صلح التماسی" اش نداشت.

رئیس جمهور غنی در نخستین موضع گیری هایش طالبان را مخالف سیاسی خواند. البته مخالف سیاسی نیز مترادف با همان تعبیر " برادر" بود. با اینهمه تفاوت بسیار جدی در موضع گیری دولت پاکستان نسبت به دولت جدید افغانستان به وجود آمد. دولتمردان پاکستان با خوش بینی زیادی آقای غنی را امیدی برای صلح در افغانستان و تکیه گاهی برای دوستی و رابطه ی مسالمت آمیز دو کشور تلقی کردند. البته همین موضع گیری به خودی خود می تواند بسیار سئوال بر انگیز باشد. اشرف غنی چه چیزی دارد که کرزی نداشت؟ چه چیزی باعث شده که پاکستان اشرف غنی را به صورت یک روزنه ی صلح و دریچه ی امید شان ببیند؟ چرخش حریصانه ی پاکستان به سمت صلح البته که برخاسته از شرایط سیاسی حاکم بر افغانستان و پاکستان بود. با خروج نیروهای خارجی انگیزه ی اصلی "خارجی ستیزی" جنگجویان طالبان از بین می رفت و از سوی دیگر تداوم سالها جنگ چریکی روحیه ی نیروهای این گروه را فرسوده کرده بود. از سوی دیگر سران طالبان هم امکان حضور در عرصه ی قدرت و ایفای نقش در بازی های سیاسی را از هر روز دیگری فراهم تر می دیدند.

اما با وجود همه ی این واقعیت های سیاسی، چرخش جدی در سیاست پاکستان برای بسیاری از افغان ها قابل باور نیست و آنرا با شک و تردید می نگرند. چگونه ممکن است کشوری که در طول بیش از سه دهه گذشته از همه ی توانش برای ویرانی و نابودی افغانستان بهره جسته، اینک به صلح در افغانستان می اندیشد؟ چه اتفاقی افتاده که دشمن دیرینه ی افغانستان اینک برای آرامش افغان ها تلاش می کند؟

به نظر می رسد که طرح صلح خواهی پاکستان تلاش تازه ی این کشور برای عمیق تر کردن بحران در افغانستان باشد. پاکستان به این نتیجه رسیده که طالبان دیگر نمی تواند به عنوان یک مهره ی مهم درسیاست افغانستان نقش بازی کند. سالها جنایت و تجاوز چهره ی اصلی این گروه آدم خوار را به مردم افغانستان نشان داده است. پاکستان این گروه جنایت کار را با شعار خدا گرایی و برای ایجاد صلح در افغانستان ایجاد کرده بود اما حالا مردم نه تنها در دیانت که در انسان بودن سران این گروه آدمکش شک دارند. در چنین شرایطی برای ادامه ی سیاست های خرابکارانه و ویرانگرانه،  تغییر نام و تشکیلات جنایی پاکستان در افغانستان یک امر اجتناب ناپذیر می نماید. به همین دلیل پاکستان در تلاش است تا این مهره سوخته را طی یک طمطراق و سرو صدای سیاسی وارد بدنه ی دولت افغانستان کند و بخشی از نیروهای زبده و وفادار آن را  با تغییر نام همچنان برای  اهداف خرابکارانه، قتل و کشتار مردم بیگناه افغانستان حفظ کند. نام تشکیلات تازه ای که دقیقا اهداف و مسئولیت های طالبان را پیش خواهد برد " داعش افغانستان" است. گروهی که چندی است با بیرق های سیاه و آرم دولت اسلامی عراق – شام در بخش هایی از جنوب کشور فعال شده دقیقا همان گروه طالبان است که با تغییر نام و تغییر بعضی از مهره ها در سطح رهبری کار و برنامه ی طالبان را تعقیب می کنند. از آنجایی که گروه اصلی داعش به بیرحمی و قساوت شهره عام و خاص است این فرصت را به دولت پاکستان می هد تا با تمام بیرحمی به قتل عام مردم بیدفاع افغانستان بپردازد.

البته عده ای نسبت به تغییر موضع پاکستان و به ثمر رسیدن گفگتوهای صلح بسیار امیدوارند اما فراموش کرده اند که همه ی این تلاش صرفا یک هدف عمده را دنبال می کنند و آن هدف استراتژیک نیز اینست که افغانستان باید به یک کشور عمیقا تحت سلطه ی پاکستان در آید تا هند نتواند هیچگونه نفوذی در آن داشته باشد. نگرانی پاکستان در تعیین استراتژی اش در افغانستان صرفا به حد اقل رساندن نقش و حضور هند نیز نمی باشد. سخن اصلی اینست که افغانستان باید تبدیل به یک فضای امن برای فعالیت های خرابکارانه ی پاکستان علیه هند و احتمالا دیگر کشورهای منطقه تبدیل شود. برای برآرودن این هدف، پاکستان باید دولت مرکزی افغانستان را کاملا تضعیف نموده و دولت های موازی و قدرتمندی در نقاط مختلف افغانستان تاسیس کند. علاوه بر آن پاکستان باید بتواند با دست زدن به اعمال خرابکانه، بمب گذاری های انتحاری، حمله های شبانه، آدم ربایی ها و... سطح امنیت افغانستان را بسیار پایین آورده و آنرا کاملا شکننده کند. تنها در این صورت است که افغانستان می تواند نقش انبار باروت برای پاکستان را به خوبی بازی کند. برنامه ی اصلی پاکستان اینست که دولت افغانستان باید در نقش یکی از دولت های ایالتی پاکستان را بازی کند و تمام خواسته های دولت مرکزی را مو به مو و خط به خط اجرا کند.

تغییر نام بخشی از طالبان به داعش دقیقا با همین اهداف طراحی شده است. بخشی از گروه طالبان باید به دولت افغانستان بپیوندند تا بتوانند اهداف پاکستان را به صورت رسمی، از درون  دولت افغانستان و به نام خواست مردم افغنستان اجرا کنند و بخش دیگر به صورت گروه آشوبگر و خشونت طلب همچنان سرگرم کشتار مردم افغنستان باشند تا این سرزمین هیچوقت روی آرامش و امنیت را نبیند.

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۳۵                       سال  یــــــــــــازدهم                        حوت          ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی         اول مارچ     ۲۰۱۵