عزیزان و سرورانم!هرچند امروز یعنی هشتم ماه مارچ
را روز جهانی زن نامیده اند،که این خجسته روز را به همه زنان جهان
تهنیت می گویم اما در کنار آن سروده یی را که به یاد مادر سروده ام
خدمت شما عزیزان تقدیم می کنم که امید وارم مورد توجه تان واقع
شود.....
ای جمالت آیۀ بدر منیر*
نام خوبت روشنی بخش ضمیر
خاک پایت سرم سرمۀ چشم ترم
مادرم ،ای مادرم، ای مادرم
مام دهر افرشته یی چون تو نزاد
از خدا خواهم روانت شاد شاد
در کنارت داشتم آسایشی
زندگانی داشت خوش پیرایشی
تکیه گاه من تو بودی بیگمان
فارغ از تشویش و سودای زمان
رفتی و دامان عشرت شد زدست
چیره شد غم بر من از بالا و پست
ترک ما کردی زچه یکبارگی
وای از این درماندگی ،بیچارگی
در فراقت گریه ها شد کار من
خون چکان شد این دل افگار من
خواب راحت را به چشمم راه نیست
هیچ کس از درد من اگاه نیست
ای که بودی همدم و همراز من
یاور روز بد و دمساز من
راز های خویش با تو گفتمی
رهنمایی های تو بشنفتمی
ناله ها دارم کنون در یاد تو
می کشد دل هر زمان فریاد تو
گریه دارم نوحه دارم تاسحر
ای که بودی یک زمانم تاج سر
آه مادر! خاطرم آزرده است
در نبودت زندگی بیهوده است
لیک فرمان قضا را چاره چیست
زندگانِی بشر همواره نیست
کرده ام گر کوتهی در خدمتت
عذر خواهم نادمم شرمنده ات
عفو کن گر خاطرت آزرده ام
یا زفرمان تو سر پیچیده ام
داغ گشتم در فراقت مادرم
سوخت در آتش تن و جان و سرم
"یوسف" است و ذکر تو روز وشبان
نام زیبای تو اش ورد زبان
*طرفه سخن این که در مصرع اول
بیت نخست اسم مبارک مادرم به صورت نا خود آگاه ذکر شده که آنرا
نیز از کرامت مادر میدانم.اسم مادرم "بدری جمال"بود . کسانی که
باادبیات پشتو آشنایی دارنداز حکایت شیرین سیف الملوک وبدری
جمال حتما آگاه اند
.....یوسف صفا....