کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

سيد مظفر دره صوفى

    

 
راهء دشوار اعتمادسازى ميان افغانستان و پاكستان!

 

 
 

در پنج ماه اخير سران نظامى پاكستان پنج بار از افغانستان ديدار داشتند و با مسؤولان حكومت افغانستان به بحث و گفت و شنود پرداختند. خوش بينى هاى زيادى وجود داشت كه يخ بى اعتمادى ميان دو كشور به تدريج آب شود، رابطه سالم و دوستانه ميان دو كشور برقرار گردد و به عمر خشونت و ناامنى ها در هر دو كشور خاتمه داده شود.

گفتنى است كه پايان يافتن خشونت هاى تروريستى تنها افغانستان نيست كه سود خواهد برد بلكه بيشتر از همه پاكستان است كه از صلح و ثبات در آن كشور منتفع خواهد گشت؛ زيرا همان گونه كه خشونت و جنگ در افغانستان باعث شده است كه كشور از مسير رشد و توسعه باز ماند و از نظر سياسى و اخلاقى در پائين ترين درجه به سر برد، در پاكستان نيز وضعيت اسفناك تر و درناك تر از افغانستان است.
اگر وضعيت اجتماعى افغانستان و پاكستان مورد مقايسه قرار گيرد، بى گمان پاكستان در رعايت هنجارهاى انسانى، اخلاقى و دينى در پائين ترين سطح قرار دارد.
شايد هيچ كشور و مردمى را نتوان يافت كه همانند پاكستان داراى ناهنجارى هاى شديد اجتماعى و اخلاقى باشد ...

 

در مجموع آنچه در پاكستان نهادينه شده است، حاصل حضور حكومت هاى خودكامه و فاسدى است كه ساليان متمادى در آن كشور حكومت كرده بخشى عمده ى مردم آن سرزمين را بى سواد نگاه داشته و بى سوادى گسترده باعث شده است كه نه توسعه به وجود آيد و نه اخلاق نهادينه شود و نه هم انسانيت رشد كند.
تداوم خشونت به معناى استمرار و دوام بى سوادى، بداخلاق و ناهنجارى در آن جامعه است. بنابراين صلح و ثبات در پاكستان مى تواند زمينه هاى زدايش ناهنجار ى هاى اجتماعى را فراهم كند و كشورى به وجود آورد كه معيارهاى حداقلى زندگى دنيا همساز و همسان باشد. اما همين پاكستان تاهنوز دست از خشونت نكشيده و تلاش كرده تا مروج و مبلغ خشونت ورزى و تروريسم باشد.

حكومت افغانستان براى كاهش خشونت در كشور و براى زمينه سازى توسعه و رشد اجتماعى نيازمند ايجاد امنيت وثبات در كشور است. از اين جهت راه مدارا را با حكومت پاكستان در پيش گرفته در چند ماه اخير كوشيده خشونت ها را با پرداخت هزينه هاى گزاف پايان بخشد. اما پاكستان بر رغم ادعاى گزاف صلح خواهى، دست از تروريست پرورى بر نداشته است. ديده مى شود كه هر از گاهى دست به اعمال ددمنشانه و خشونت آميز مى زند كه باعث مى شود حداقل اعتماد و يا خوش بينى اى كه به وجود آمده از ميان برود در نتيجه سخنان مفسران و تحليل گران افغانستان درست از آب در آيد.

در هفته گذشته عمليات انتحارى در كابل صورت گرفت كه سبب كشته و مجروح شدن تعدادى از افراد ملكى در شهر كابل شد. طالبان اين دست آموزان و مزدورهاى حكومت پاكستان اعلام كردند كه اين جنايت را آنها مرتكب شده اند.
هم چنان در كنار اين جنايت وحشيانه آن گروه اعلام كرد كه حكومت افغانستان مشروعيت ندارد، آنها با حكومت افغانستان پشت ميز مذاكره نخواهند نشست.
مشرف كه شرافت آن مورد ترديد هر انسان آزاده اى است گفته است كه حكومت افغانستان با مذاكره با طالبان راه هند را مسدود كند.
عمل وحشيانه طالبان در كابل و سخنان نيش دار و تحريك كننده مشرف، بيانگر آنست كه پاكستان به دنبال راه حل مشكلات ميان دو كشور نيست.
عمل تروريستى طالبان و سخنان نيش دار و غيرعاقلانه مشرف در هفته گذشته در واكنش به سخنان برخى سياست مداران افغانستان بيان مى شود كه گفته بودند كه وتوى سياست خارجى افغانستان به هيچ وجه از سوى افغان ها پذيرفتنى و قابل قبول نيست وهم چنان تحليلگران و برخى كارشناسان افغانستان از بدو ورود سران نظامى پاكستان هشدار داده بودند كه حكومت در دام شگردهاى پاكستان نيافتد و بر حكومت پاكستان اعتماد نكند. اما حكومت افغانستان هشدارها را به جان خريد و ريسك ها را پذيرفت و باورمند است كه صلح بدون هزينه به دست نمى آيد. اما اين روند بدون آن كه به نتيجه ملموس و قابل قبولى رسيده باشد و گامى به پيش رفته باشد از سوى مقام هاى پاكستان با مشكل مواجه مى شود پاكستانى ها هنوز خشونت ورزى و ارسال تروريزم را بهترين گزينه براى دست يابى به منافع خود مى دانند.
لذا رويداد هاى هفته گذشته اين ذهنيت را تقويت بخشيد كه ايجاد صلح با طالبان و ايجاد اعتماد ميان دو كشور كار آسانى نيست.
اگر ايجاد اعتماد متقابل بزرگترين پل دوستى ميان دو كشور باشد به نظر مى آيد كه اولين سنگ تهداب اين پل نيز نهاده نشده است.
كشورى كه نام مسلمانى را همراه دارد افراد مذهبى آن كشورخود را صاحب فتوا مى دانند و هر از گاهى نيز فتوايى نيز صادر مى كنند. اما در بزرگترين شهر آن كشور يعنى كراچى تن فروشى يكى از شيوه هاى مرسوم و متداول فعاليت اقتصادى است. اين ناهنجارى حتا با بدترين كشورهاى امريكاى لاتين غير مسلمان نيز قابل مقايسه نيست.

يكى از علت هاى اين بداخلاقى آشكار فقر شديدى است كه در پاكستان وجود دارد اما حكومت هاى فاسد گذشته و حال پاكستان هيچگاه تلاش نورزيده اند كه براى گذر از اين وضعيت نابسامان راهى جست وجو كنند. از طرفى هم اخبار و گزارش هاى تكان دهنده به گوش مى رسد كه شنيدن آن روح و روان هر انسانى را مى آزارد.
اين كه در گوشه اى از پاكستان، افرادى با خوردن گوشت انسان زندگى به سر مى رسانند و شبها به گورستان مى روند، مرده انسان را از گور بيرون مى آورند و مى خورند. در گوشه ديگرپاكستان زننده ترين و وحشيانه ترين خشونت عليه زنان صورت مى گيرد فردى كه رداى دين بر تن دارد فتوا به تجاوز گروهى مى دهد كه زنى در حضور جمعيت مورد تجاوز قرار گيرد.


در همين پاكستان خشونت و درنده خويى از رسم و رواج هاى عام آن كشور است. قبيله گرايى، توسعه نيافتگى اجتماعى، زندگى هاى بدوى هم چون دوره حجر گسست بنيادهاى اجتماعىاكثريت پاكستانى ها را تشكيل مى دهد.
 

همين پاكستان با اين همه ناهنجارى خود يكى از مولدان عمده خشونت و تروريسم درجهانست. در هر جاى دنيا وقتى بمبى منفجر مى شود پاى يك پاكستانى در ميانه و ميدان اين خشونت ورزى ها ديده مى شود.

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۳۵                       سال  یــــــــــــازدهم                        حوت          ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی         اول مارچ     ۲۰۱۵