اگر می شد
به جای زنی که تو را زاییده
من مادرت باشم
پدر دیگری برایت انتخاب می کردم
مردی که
به جای یک جفت چشم ترس خورده
خونی وحشی
در رگانت به ارث می گذاشت
تو را
در رودخانه ای بدنیا می آوردم
که از هر سرزمینی می گذشت
گندمزارهایش
به استقبالت سر بالا می کردند
و زنانش
تن به آب می زدند
و زیبایی شان را به تو می بخشیدند
آوارگی تو
از زمانی شروع شد
که من مادرت نبودم.
۰۲/۰۲/۲۰۱۵ |