به
هرطرزی که گردون گشت کام ما نشد حاصل
مگر این شام غم را مرگ سازد صبح رخشانی
حدودا یکصد و اندی روز ازان دقایق سپری شد که وزیری ارشد از
کاخی درین گوشه ی جهان هراسان رخت سفر مهیا کرد وشتابان دریا دریا فاصله را
پیمود و مع الخیر بدانسوی این گردونه ی خاکی در جزیره خون و قیام و قیامتی
که افغانستان اش گویند فرود آمد و سپس دستان داکتری را که برای کوبیدن مشت
شده بود حمایل گردن داکتری دیگرساخت و با انگشتان «مهربان» اش گره کور
انتخابات مبهم ، مشکوک و زمانبری را که داشت هست و بود مردمان ان دیار را
می بلعید و هر روز بر ان گره دیگری افزوده میشد با درایت و سیاست و کیاستی
مرموز باز، و سدی راکه براثر سیلاب تنشهاو طغیان جنجال های سیاسی شکسته شده
بود با ابتکار طرح دولت وحدت ملی بست و با این باز و بسته کردن ها بارقه ی
امیدی را در چشم و دل مردمی ایجاد کرد که مشوش و نگران و سرگردان و دلگیر
از سقوط رشد اقتصادی کشور به میزان کمتر از ۱.۵ درصد و نا امید و درمانده
بدون چشم اندازی روشن به آینده ، نا باورانه منتظر فرصتی بودند تا مگر فرجی
پیش آید و دری گشوده شود تا وعده هاو راهکرد های ریس جمهور منتخب شان همراه
با همتا و شریک قدرت سیاسی اش چون ادغام اقتصادی منطقوی ، گشایش دهلیز
لاجورد ، احیا راه ابریشم ،پروژه ی دهلیزترکیه گشایش بازار کار تعمیم روابط
تجارتی با ترکمنستان ، اذربایجان و گرجستان و ترکیه، پروژه ی انتقال گاز
ترکمنستان ، افغانستان, پاکستان و هندوستان ایجاد فرصت های شغلی بیشتر و صد
ها مثال دیگر جامه ی عمل پوشد.
پس به همین دلبستگی بی صبرانه انتظار اعلان کابینه ی
جدید دولتی را داشتند که خود علی الرغم تمام خطرات و انگشت بریدن ها برآن
رای داده بودند. بالااخره بعد از حدود بیش از سه ماه اما حالا با پیشکش این
کابینه به پارلمان کشور، انگار این لباس زیبایی وزارت که در کارگاه شرکت
سهامی وحدت ملی توسط طراحان و دوزنده گان امریکایی دوخته شده بر قامت
نازیبای برخی از نامزدان وزراتخانه ها کلانی مینماید که اینطور بلادرنگ ا
ین کابینه ی به اصطلاح متخصص که قرار بود ممثل اراده ی مردم و شایسته
سالاری در جامعه بوده و انعکاس دهنده ی حکومت قانون و ضابطه باشد نه رشوت و
رابطه با عکس العمل های شدید مردم و افراد و شخصیت ها مواجه شده ازیکسو
سران جهادی و با نفوذ منطقه ازینکه به گفته ی شان مجاهدین که سالها با
افتخار برای عزت و سربلندی دین و وطن خود خون داده و جنگیده اند کنار رانده
شده و در حاشیه قرارگرفته اند اظهار نارضایتی کرده ، و از سوی هم
پارلمانیان ما قیچی در دست گرفته و به کوتاه و بلند کردن این لباس ها
پرداخته و سعی دارند ان را بلااخره بر قامت تنی چند ازین نخبه گان قوار
نمایند. برخی ازین وزیران کابینه ی «تخصصی» فراری بوده و به اتهام عدم
پرداخت مالیه و فراراز قانون تحت پیکرد پولیس انترپل قرارداشته و برخی هم
دستان شان تا به ارنج به خون مظلومان و مستضعفان کشور که روزی شعار نان
خانه و لباس شان گوش جهان را کرکرده بود آغشته است. عده ی بخاطر داشتن
تابیعیت کشور های دیگر و گروهی هم به عناوین مختلف پیوسته اززیر غربال
پارلمانیان بدور میریزند.
گویی تاخیر دراعلام کابینه بخاطر انتخاب متخصصانی ازین دست
بوده که در چور و چپاول و اختلاص و کودتا گری درایت و شایستگی داشته باشند.
زد و بند های سیاسی پشت پرده ی که در مورد کابینه ی این دو داکتر در جریان
است به هیچوجه از دیدگاه قضاوت مردم به دور نخواهد ماند زیرا اکنون مردم به
ان اندازه از خرد و ودانش و پختگی سیاسی رسیده اند که قضایا و مسایل را سبک
وسنگین کرده و از زیر ذره بین سختگیر ودقیق شان عبور دهند. اینکه آیا
بلااخره آفتاب وحدت و یکدلی از پشت ابر های تیره ی فریب ، رشوت ، بطالت و
سستی و بازی با آرای مردم سربدرکرده و تمام قلمرو این مرزوبوم را مشعشع
وفروزان خواهد ساخت ، امیدی است که آرزوی تحقق ان را بیش از چهار ده مردم
بیچاره وهردم شهید مان در دل میپرورانند.
شهر خالی است زعشاق بود کز طرفی
دستی از غیب برون آید و کاری بکند
احسان پاکزاد
|