چهگونه میشود که گیسوانت را به دست
بادهای پریشان سپرد
وقتی با تو گریخته ام
وسعت جنگهای جهان را
وقتی با تو گریسته ام
زخمهای زمین را
وقتی با تو سفر کرده ام
از بامیان تا یثریب
از بلخ تا بغداد
سفر کرده ام تمام جاده ابریشم را
ورق زده ام گلهای گیسوی
خداوندان آسمان و زمین را
شیاره های پیشانی ات
تاریخ پریشانی من اند
با تو گره خورده ام
مثل معتادان پل سوخته کابل
که با تریاک پیوند ناگسستنی دارند
میران