کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

۱

 
 

   

شمس الدین متین سلجوقی

    

 
جنگ افغان - روس

 

 

باآغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ دولت روسیه در نظر داشت بااشغال شبه جزیرهء کریمیه.وآبنای پاسفور به بحیرهء مدیترانه حاکمیت خودرا برقرار نماید و چون جنگ جهانی اول در گرفت دولت المان فهمیده بود که روسیه می خواهد به ترکیه و به هر طرف حمله کند لذا با ترکیه – اطریش و جاپان هم پیمان شد وبه خاک روسیه نیز حمله را اغاز نمود.-نیکولای دوم پادشاه روسیه با قشون مجهز ابتدا به خاک اطریش وسپس به المان حمله نمود که باآغاز حمله در المان به شکست مواجه شده و به روسیه برگشت در آنزمان ملت روسیه از حکومت تزار ها ناراضی بوده وبه تعداد ناراضیان همواره افزوده میشد. در سال ۱۹۱۷ عیسوی روسها به واسطه آمدن لینن دچار تضاد های فکری شده و متحد نبودندو ارتش روسیه نمیخواست تحت فرمان تزار ها بجنگد. مردم روسیه متوجه ورود لینن و انگیزهء نظریات او بودند و خود لینین در پطروگراد امروزی مردم را اعم از عساکر دولتی مامورین و صاحبمنصبان – دهقانان و کارگران را علیه دولت تزار روسیه تحریک میکرد. عساکر روسیه همواره از میدان های جنگ آلمان به پطروگراد نزد لینن میرفتندتااورا یاری و مساعدت نمایند وخود لینین دوکتورین خودرا علیه حکومت تزاری تحریک می کرد.

 

لینن با مساعد ساختن مبارزات مردم را به کمونیزم دعوت میکرد و با سقوط حکومت تزار لینن زمام امور را بدست گرفت و بادولت آلمان قرادادی بست که به تاسی از  آن پیمان روسیه مکلف به پرداخت مبلغ شش ملیون فرنک تاوان جنگ با آلمان گردید وبا برسمیت شناختن افغانستان وایران کشور های فنلند – استونیا و لتوانیا آزاد گردید. بتاسی از همین قراداد صلح بین روسیه و المان کشور روسیه ادعا می نماید که روسیه اولین کشوری بوده که استقلال افغانستان را برسمیت شناخته است وبااجرای این عمل روسیه خودرا دوست افغانستان محسوب می نماید.

 

روسیه بعد از ختم جنگ جهانی اول خسارات زیادی را متحمل شد وتا ختم جنگ یک عده و طندوستان مسلمان چون جمهوریت های (ترکمنستان – تاجیکستان – ازبکستان )مداخلات شوروی را در خاک خود محکوم نموده وبا عساکر شوروی مقابله کردند وآن سرزمین ها همواره ناآرام بود و مسلمانان از کشور افغانستان وایران آن مسلمانان مبارز را در سرزمین شوروی مساعدت می نمودند  روسیه بتاریخ  ۲۸ فبروری ۱۹۲۱ معاهده ءعدم تعرض را باامان الله خان پادشاه افغانستان بامضا رسانید که بتاسی ازآن پادشاه نباید ازین به بعد برای نهضت های اسلامی مسلمان آن طرف دریای آمو مساعدت نماید و باساس همین قراداد عبورومرور مجاهدین افغانی بخاک های اشغالی مسلمانان درروسیه ممنوع شد و سازوبرگ وسایل جنگی که از افغانستان برای مسلمانان مجاهد ترکستان روسی مسدود شد که به این اساس حکومت امان الله خان ادغام سرزمین جمهوری اسلامی ترکستان را به خاک شوروی بطور رسمی تائید نمود.که با این نیرنگ روسیه امان الله خان را فریب دادو مسلمانان روسیه از اجرای این امر مایوس شدند. تاریخ گواه است که روسیه به چه منوال همواره با کشوار های عربی طرح دوستی را اعلام می نمودو بعد ها چگونه با آنها معامله میکرد. با عقد این قراداد روس ها امان الله خان را بنام پطر کبیر یاد میکردند گرچه قبل از امضای این قرارداد امان الله خان با نهضت های ازادیخواه مسلمان سمرقند وبخارا موافقت عام وتام داشت و یکتعداد از نظامیان افغانی را به کمک محمد عالم خان پادشاه در بخارا فرستادچنانچه بعضی از موسیفیدان سالمند در کابل نیز تذکر میدهند که که امان الله خان در بیانیه ها و سخنرانی های خود از مسلمان های ماورای دریای آمو حمایت میکرد و محمود طرزی نیز در یکی از سرمقاله های خود بیت ذیل را عنوان می کند:

 

میرسد آواز سیل از راه دور      همچو طفلان خاکبازی تا بکی

 

ولی با انهمه علاقه ی خاصی که امان اله خان بمردم ترکستان داشت یکدم تغیر جهت داده تجزیه و تحلیل بطور منطقی مشکل است ولی تا جائیکه تصور میرود ممکن در زمان پادشاهی امان الله خان هرج ومرج در بین اقوام وقبایل بی سواد موجود بود و از طرفی مردم بشکل ملوک الطوایفی زندگی میکردندو همچنان مردم ما بواسطهء تجاوزات انگلیس ها بخاک افغانستان خاطرات خوشی از انگلیس ها نداشتند و قصه های غازیان ومجاهدان افغان در میدان های نبرد باانگلیس ورد زبان ها بود ودر هرگوشه وکنار شب وروز از شهامت غازیان و سلحشوران وشهیدان قصه ها وحکایت ها می شد که چگونه غازیان در بالاحصار کابل ووادی

 

 

های لوگر وخوردکابل با قشون اشغالگر انگلیس جنگیده اند و آنها را لاتی یاد میکردند. درین مقطع زمانی روسها بااستفاده از موقع دست دوستی را باامان الله خان که جوان بی تجربه بود دراز نمودند وقراداد همچو پیمان ها سبب شد که ملت افغانستان زیر بار خرد شده وزمینه تجاوز روسیه در مسایل سیاسی – اقتصادی افغانستان مساعد گردد واین پروسه ادامه داشته باشد.

 

افغانها با آنکه بی برگ وبار بودند توانستند با انگلیس ها مردانه وار به جنگند تا سرانجام آنها را مغلوب نمایند. باآنکه سطح دانش مردم بلند نبود ولی هرگز به جرایم اخلاقی دست نزده و مانند روسها به کرامت بشری بی احترامی نکردند. روس ها در شهر هرات چند کور مادرزاد را که در جمع مجاهدین قرار داشتند تیرباران نموده ومعیوبین را کشتند. همین روسها در شهر های دیگر انسان های نیمه جان را پس از شکنجه زنده در حفره ها گور نموده وذریعه بولدوزر ها همه را فرش زمین کردند ولی افغانها به کرامت انسانی احترام داشته به ارتکاب همچو جنایاتی مرتکب نشدند چنانچه مادام لوسیل زن جنرال لوسیل که از جملهء اسیران افغانی در سال ۱۸۴۲ در بالاحصار کابل بوده در اثری بنام شبخون می نویسد که: (من زن جنرال لوسیل صاحب منصب انگلیس بودم که در جنگ اول افغان وانگلیس با عدهء اززنان افسران با سایر زنان در بالاحصار اسیر بودم . غازیان – پهره دادران و مجاهدین با ما رویهء نیک داشتندو ماراصحیح وسالم تا سرحد هند رسانیدند

 

داستان دلیران و شیرمردان افغان بمعیت وزیر اکبر خان در کشتن جنرال مکناتن و از بین بردن شانزده هزار قشون انگلیسی در کابل در عرض راه لوگر و داستان های جنگ دوم افغان انگلیس افتخار جنگجویان افغان است و همچنان در جنگ دوم افغان انگلیس اردوی بریطانیه با هشتصد نفر مسلح و ۲۲ توپ جنگی خود در مقابل محمد ایوب خان غازی و همراهان که جز چند تفنگ وشمشیر نداشتند به شکست مواجه شدند. مردم افغانستان از انگلیس ها خاطرات بدی داشته واز حکومت های استعماری امیران مانند عبدالرحمن خان و پسرش و سایر اسلاف او دل خوشی نداشتند لذا بادرک این آزرده گی ها بود که لینن به امان الله خان پادشاه افغانستان نامه نوشت چون دوستی تو با انگلیس ها طبق گذشته نتیجه خوبی نداشت لذ ا روسیه در نظر دارد تا با شما رابطه ء دوستی را برقرار سازد و باارسال این نامه از شاه امان الله دعوت نمودکه غرض بازدید به شوروی مسافرت نماید وهمچنان روسیه در ضمن از شاه تقاضا می نماید که بائیست از همکاری با نهضت های اسلامی ترکستان صرفنظر نماید که با پذیرش این امر روسیه میتواند علیه مداخلات انگلیس از افغانستان دفاع نماید که بتاسی از همین موافقت امان الله خان همکاری خودرا با نهضت های اسلامی قطع نمود وبا ملحدان روسی هم پیمان شد. چنانچه یکی از دانشمندان دوکتور حقشناس در یکی از اثار خود تحت نام (جنایات روسیه در افغانستان) مینویسد که:

 

.....روسها که از مدت ها در کمین فرصت بودند توانستند در پشت پرده های سیاه امان الله خان را به تقلید از کار های تشویق کنند که اکثر آنها از نظر فرهنگ و جامعهء آنروز افغانستان مردود و با روحیهء اسلام متضاد بود – حدف روس ها از نزدیکی با امیر امان الله خان برانگیختن احساسات پوچ او برای انجام کار های ضد اسلامی و ملی آن بود تا از یکسو درروابط امان الله خان باانگلیس ها حایل باشد و از جانب دیگر در نتیجه پلان هائی که امان الله خان به میل آنها انجام میداد تخم فسادو بی فرهنگی و بی بندوباری را که خمیر مایهء آن کمونیزم استدر افغانستان بذر نماید چنانچه این مرام شوم روسها  طی نامهء مورخ ۳ جون ۱۹۲۱  مطابق جوزای ۱۳۰۰ هجری وزارت خارجه شوروی عنوان نمایندهء مجارستان در کابل بخوبی و صراحت پیداست که در آن وزیر خارجهء خود را مخاطب قرار داده ونوشته است که:

 

(( به شما دستور میشود که طور مخصوص فکر خودرا با امور اصلاحی و پروگرام های امیر امان الله خان معطوف نمائید  ودردوره ء موجوده وضع افغانستان مطابق به وضع مکلفیت مصارفی سالهای قرن ۱۸

 

 

روسیه شباهت دارد....در امر اصلاحات امیر افغانستان که در مملکت خود شروع کرده است هر معاونتیکه از قدرت ما باشد دریغ نخواهیم کرد . از طرف دیگر باید شما این موضوع را مد نظر قراردهید که برای ما بعضی تمایل محافل افغانی خطرناک میباشد و آنها میخواهند یک اتحادیه ء  دول اسلامی را تحت رهبری افغانستان تاسیس نمایند تا به حال جواسیس برتانیه از هر گونه مساعدت دراین حرکت خطرناک محافل افغانی خودداری نکرده اند ما با وفاداری کامل قرارداد منعقده با بریتانیا را عمل نموده ایم وما از طرف خود ها مجاز هستیم و حق داریم که به انگلستان بگوئیم که دولت بریتانیه را در اجراات بعضی محافل افغانی که نظریات پان اسلامیزم است و آنرا جواسیس بریتانیامعاونت می نمایند بحالت موجودهء اسیای میانه اتحاد شوروی خطرناک محسوب میگردد خودداری نمایند همکاری صلح جویانه دربین مردم به طور قطعی باید قبل از هر چیز تبادلهء اموال باشد  وافغانستان در این زمینه برای ما خیلی ذی قیمت محسوب میگردد در این جا لازم نیست که در بارهء جزئیات آن توضیحات داده شود چراکه این وظیفهء کمیساریت تجارت خارجه محسوب میگردد و نظریات اساسی که ذریعهء آن تمام مسائیل که در پیش شما قراردارد تماس حاصل میدارید عبارت از خاصیت تانی در زمان ما و انکشافات و مناسبات جهانی بصورت عمومی است. ترقیات تاریخی ووضع موجوده خیلی بطریق آهسته در پیشرفت میباشد وظایفی را که که ما باید اجرا کنیم طوری تخمین گردیده است که باید مدت زیادی دوام نمایدو بطور حقیقی و مشخص اجراات ما با کشور های دیگر متضمن کار های طاقت فرسا و مستلزم تآنی میباشداینک به این موجبه در قبال شما در افغانستان چنین نوع مسئولیت وجود دارد که برای تمام حیات وضع اقتصادی و سیاسی ما خیلی ها حائز اهمیت میباشدباسلام کمونیستی چچرین اتحادشوروی مآخذ ارشیف اتحادشوروی ترجمه از متن روسی نقل از کتاب (مناسبات افغانستان و شوروی در سال های ۱۹۱۹ – ۱۹۶۹ نشر شده از طرف وزارت های خارجه شوروی و افغانستان به لسان دری صفحهء ۴۴ با تذکار فوق دوستی فی مابین امان الله خان و روسیه شوروی در ۲۸ فبروری ۱۹۲۱ عیسوی عقد شد و سپس در ۲۱ آگست ۱۹۲۶ عیسوی در پغمان قرادادی زیر عنوان عدم تعرض بین روسیه وافغانستان ذریعهء محمود طرزی وزیر خارجه ءافغانستان و لوئیداستارک شوروی عقد شد که روسیه وانمود ساخت که به همسایگان خود تجاوز نخواهد کرد.

 

با طی مراحل قانونی قراداد مذکور و بتاسی از مواد موافقتنامه امیر املن الله خان عدهء از جوانان افغان را را غرض کسب تعلیمات هوائی به تاشکند اعزام نمود که شرح بیشتر آن در جریدهء امان افغان شماره ۱۹ قوس سال ۱۳۰۴ شمسی مطابق ۱۹۲۵ عیسوی به نشر رسیده است . مبرهن است که در کسب تعلیم وتربیه ثقافت ها و کلچر های بیگانه هم به جوانان انتقال میگردد لذا روس ها توانستند تادر کنار تعالیم نظامی فرهنگ های بی دینی را به جوانان افغان انتقال دهند.امان الله خان با همسایه شمالی خود روابط حسنه داشت در قونسلگری روسی در هرات جوانان و تجار ملی به شراب نوشی دعوت می شدند همچنان مامورین افغانی نیز به باده نوشی از طریق همین قونسلگری معتاد گردیدند این قونسلگری فقط محل باده نوشی بود که جوانان حتی گاهی ازین محل برای شان شراب دریافت می نمودند که نگارنده هم عبور ومرور جوانان را در قونسلگری روسیه مشاهده نموده است. همچنان این قونسلگری مرکز جاسوسی بود که همه واقعات سیاسی همه روزه به شوری تلگرام می شد ولی افغانستان فاقد هرگونه وسایل مخابراتی بود.

 

با عقد قراداد دوستی عدهء از مسلمانان شوروی وارد افغانستان شدند و آنها از مظالم شوروی قصه ها داشتند که اگر در همان وقت جمع آوری میشد بهترین رساله ء بوددر مورد حقایق کمونیزم . یکی از مهاجرین مسلمان که از شوروی وارد خاک افغانستان شده بود به نگارنده  گفت زمانیکه روسها وارد قرغانه شدند بواسطهء دزدی یک انگشتر کلک یک خانم را ذریعهء شمشیر قطع کردند. مطبوعات هم در آن زمان آزاد نبود اگر کسی به نگارش همچو رسالات همت می گماشت به بواسطه تیره شدن روابط سیاسی برایش اخطار داده می شد تا از اجرای این امر خودداری نماید. در جراید افغانی مقالات زیادی در مورد اقوام سایر ملل به نشر میرسید ولی

  

کسی جرآت نداشت تا ازادغام سرزمین های ترکستان – قزاقستان – ازبکستان وترکمنستان که تحت اشغال روس ها قرار گرفته بود  مضمونی را به نشر برساند. اگر متخصصین ملل متحد غرض همکاری بااستفاده از نزدیک ترین سرحد چون شیرخان بندر – حیرتان وسواحل دریای آمو منحیث وظیفه وارد می شدند کمیسار های سرحدات را روس ها به جلسات دعوت نموده و از آنها با تهدید استفسار می نمودند که متخصصین خارجی بمنظور چه هدفی وارد کشور شده و چرا اجازهء ورود را دریافت نمودند. این موضوع را نگارنده از قول یکی از کمیساران وقت دریافت نمود که حتی آمرین ذیصلاح افغانی هم از تهدید کمیساران خود اطلاع داشتند ولی قادر به دفاع از خود و کشور خود نبودند. همچو تهدیدات زیاد بوده و با تاسف در جراید کشور روسیه به عنوان دوست تلقی می شد. اموال تجارتی تجار افغانی در آن طرف سرحد باقی می ماند کسی از حقوق تجار دفاع نمی کرد  امثال همچو مظالم زیاد است جای آن دارد

تا مورخین و نویسندگان  این مظالم را جمع آوری نموده به نشر آن اقدام نمایند.

 

مطابق قانون اساسی افغانستان در سال ۱۳۴۳ هجری شمسی مطابق ۱۹۶۰ عیسوی  با اعلان آزادی مطبوعات احزاب چپ  دست نشاندهء روس  وچین چون خلقی ها وپرچمی ها ازین آزادی سوء استفاده نموده برای اولین مرتبه به مقدسات اسلامی توهین نمودند ولی ادارات قضائی افغانستان با همه قدرت نتوانستند این نوکران و جاسوسان ملحد را محاکمه نمایند. در نتیجه ما شاهد فجایع این احزاب طی سه دهه بودیم که آنها هزاران نفر را به جرم مسلمان بودن حبس کشته وزنده به گور نمودند واز مظالم شان شش ملیون افغان به کشور های همسایه ایران و پاکستان متواری شدند علما – دانشمندان – هنرمندان – معلمین – کارمندان دولتی وغیره همه فعلاء به کشور ها غربی پناهنده شدند.

 

روس ها همین کشتار ها و مظالم را در سرزمین خود در آن طرف دریای آمو در سرزمین های اسلامی تحت اشغال خود بالای مسلمانان روا داشتند. اگر زمانی هیئتی وارد آن سرزمین ها می شد روسها بصورت فوری دروازه های مساجد و کلیسا هارا بطور نمایشی باز نموده تا به آنها نشان دهند که مسلمانان مشکلی ندارند. روس ها علما ونویسندگان مسلمان را در سرزمین های تحت الحمایهء خود کشتند هیچ مسلمانی حق نداشت که قرآن مجید را با خود حمل کند تمام قرآن ها از خانه ها جمع آوری شده بود. در سال ۱۳۴۶ مطابق ۱۹۶۸ عیسوی یکی از مهاجرین ازبک افغانی که مرد کهن سالی بود میخواست به ملاقات خواهرش به فرقانه برود او با خود قرآنی طور تحفه به خواهرش میبرد ولی روس ها آن قرآن مجید را در سرحد خود ظبط نمودند. روی این ملحوظ به مسلمانان جهان توصیه میشود که فریب روس ها دشمنان عقیده وایمان را نخورند همین شخص که از فرغانه دیدن نموده بود وقتی من از مسلمانان پرسیدم تا کلمهء خود را بگویند آنها بیاد نداشتند چه روسها راه عقیده وایمان به خداوند را بروی آنها بسته بودند.

 

روسها میکوشند که اول جوانان را به بی دینی سوق دهند و بعداء آنها را به مرام کمونیستی دعوت نمایند. آنها توانستند تا جوانان افغانی را به شراب خوری و عیاشی مصروف نموده و بارائه دیپلوم های بی ارزش آمال خودرا پیاده کنند وآنها را به کشور افغانستان اعزام نمایند. روس ها توانستند تا با استقبال گرم وننگین خود زمامداران مارا دعوت نموده و اعمال شوم خودرا بالای آنها تحمیل نمایند.

 

روس ها در سال ۱۹۲۷ از امیر امان الله خان دعوت نمودند که به روسیه سفر نماید ولی امان الله خا عوض روسیه به اروپا مسافرت نمود سالمندان کابل حکایت می نمودند که مردم به سفر وی در اروپا راضی نبودند چه شاید او فرهنگ غرب را به کشور افغانستان انتقال دهد  وهم مردم ما درک کرده بودند که امیر باروسیه که دشمن اسلام است دوستی را اعلام داشته و دوستی اورا باشوروی خطری تلقی می نمودند چه درآن آوان مردم شوروی علیه لینن هم قیام کرده بودند.  امان الله خان ضمن همین سفر از روسیه هم بازدید نمود وبابازگشت او وضعیت افغانستان دگرگون شد.

 

 

ادامه دارد

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۳۱                           سال دهم                          جدی          ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی          اول جنوری      ۲۰۱۵