این بار
نیز سراغ جوانی را گرفتهایم که مدتی است وارد دنیای سیاست شده. جوانی که
با همکاری جوانان دیگر حزبی را با عنوان «آزادی و عدالت» بنیانگذاری کرده
است. گرچه جامعهی ما تجربه و ذهنیت خوبی از فعالیت احزاب ندارد، اما
میتوان با رفتار متفاوت و مدنی، احزاب کارآمدی هم داشته باشیم. از این رو
صحبتی داریم با محمد قاسم فردوسی؛ رییس حزب جوان «آزادی و عدالت» که از این
راه چه اهدافی را دنبال میکند. وی ماستر علوم سیاسی و استاد دانشگاه است.
همچنین تجربهی فعالیتهای مدنی و اجتماعی چندینساله را در کارنامهاش
دارد. گفتوگوی زیر تقدیمتان:
در دنیای سیاست بهدنبال چه هستید؟
به دنبال تغییر جامعه، تثبیت نقش و جایگاه جوانان و ساختن آیندهی درخشان.
برای دستیابی به این آرمان چرا به دیگران نپیوسته و با احزاب دیگر
همگام نمیشوید که خود اقدام کردهاید؟
ما جمعی از جوانان و افراد تحصیلکرده که حزب آزادی و عدالت را بنا
نهادهایم در عصر جدیدی زندگی میکنیم. عصری که برای تحول و تکامل است. عصر
پیشرفت و ترقی؛ بنابراین برای زندگی در عصر جدید به فکر و تعریف جدید از
سیاست و احزاب مدرن نیاز داریم.
در رهبران، چهرهها و جریانهای سیاسی موجود کدام کمبودهایی وجود
دارد که خودتان تصمیم گرفتید و آستین بالا زدید؟
کمبودی خاصی مشاهده نکردهایم، اما علاقهمند هستیم خودمان از آدرس مستقل و
متفاوت از دیگران کاری برای مردم و جامعه انجام دهیم. خواستیم که مصدر خدمت
از نوعی دیگر باشیم.
با درنظرداشت شرایط کنونی در عرصهی سیاست کشور، چقدر خود را برای
کار سیاسی مناسب میدانید و اگر در این راه با مشکلی مواجه شوید چه خواهید
کرد؟
هیچ کاری بدون مشکل نیست. سعی میکنیم مشکلها را حل بسازیم. البته در این
راه چالش خاصی فراروی خویش نمیبینیم، چون خلاف خواست مردم و منطق سیاست
گام بر نمیداریم.
برای رسیدن به اهدافتان از چه روشهایی استفاده میکنید؟
ما و همکاران کارشناس ما روی یک پلان راهبردی دراز مدت تا سال2025 کار
میکنیم. این مدتی است که ما میتوانیم تا آن وقت به اهداف و آرمانهای خود
برسیم. برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود از از مشورت و تجربهی نیکان و
بزرگان سود خواهیم برد. هم از تجربهی نخبگان و هم از نظر جوانان استفاده
میکنیم. به فکر، نظر و دستآورد کسانی تمسک میجوییم که واقعیتهای زمان و
مکان را خوب درک کنند. با مشورت و استعانت از این قبیل افراد اهداف خود را
دنبال خواهیم کرد.
اگر در وقت و زمان معین به اهداف مورد نظرتان نرسیدید در آن صورت
چه خواهید کرد؟
یقین داریم که خواهیم رسید.
با کدام تضمین؟
با تضمین پلان راهبردی و تطبیق برنامهی کارشناسانهیی که روی دست داریم.
همچنین تصمیم راسخ و ارادهی محکم دوستان و همکاران ما از دیگر تضمینها و
رمز موفقیت ما خواهند بود.
پلان راهبردی حزب شما دور کدام محورها میچرخد؟
محوریت پلان راهبردی ما وحدت ملی و نقشآفرینی جوانان است. تغییر فکری در
بین نسل جوان از محورهای اصلی است. مطابق با نیازهای روز جامعه و درنظرداشت
تحولهای امروزی در بیرون از جامعه، خواستار تغییرهای زمانمند و
انعطافپذیر و در عین حال ثابت و مشخص هستیم.
کارآمدی احزاب را در شرایط امروزی چگونه میبینید، در حالی که
تجربه تلخ احزاب افغانی هنوز اذهان عمومی را رنج میدهد؟
این موضوع برمیگردد به پالیسیها و عملکرد هر یک از احزاب. ما برنامههای
خوبی داریم. کوشش میکنیم بهترین نوع فعالیت و مناسبترین روشهای عملیاتی
را روی دست بگیریم تا اهداف نیکی که داریم خدشهدار نگردد و به آنها
برسیم. در صورتی که صداقت در سیاست و عملکرد احزاب وجود داشته باشد ما آن
را موثر و در پیشبرد اهداف خود نیز صداقت را یک اصل میدانیم. در عین حالی
که چشم انتظار بروز مشکل و چالشهایی هستیم، اما هراس و نگرانی نداریم. چون
باور به صداقت کاری و متکی به حمایت مردم بهخصوص اعتماد به همکاری و
همراهی نسل جوان و آرزومند داریم. برنامههایی که در ولایتها و ولسوالیها
داشتهایم این یقین و امیدواری را به ما داده که در بین مردم خود جایگاه و
پایگاه داریم و مردم خواستهایشان را در برنامههای ما دیدهاند. به همین
دلیل بدون هیچ ترس و تشویشی منتظر بروز مشکلها هستیم، چون ابزار مقابله با
آن را هم داریم که همان حمایت مردم و افکار تازه و جدید جوانان، پیمودن این
مسیر پرمشقت را بر ما آسان خواهد کرد. وقتی مردم و جوانان را با خود داشته
باشیم، هیچ مشکلی نداریم و اگر هم مشکلی باشد هراسی از آن نداریم.
حزب شما میخواهد که از سیاست چیزی بگیرد یا که به سیاست چیزی
ببخشد؟
هم از سیاست خواستهایی داریم و هم میخواهیم برای غنای سیاست کار درستی
انجام دهیم. سیاست توام با صداقت و سیاست همراه با عمل. صداقت در سیاست و
صداقت با مردم. کوشش میکنیم 5درصد شعار و 95درصد عمل داشته باشیم و کارهای
ما عملی و اجرایی باشد نه نظری و تیوریکی.
در سالهای اخیر شاهد سر برآوردن احزاب زیادی بودهایم، اما این
تعدد نتایج مطلوب و مفیدی نداشته است. با توجه به این واقعیت با چه
تفاوتهایی به فعالیت شروع کردهاید؟
از تمام مردم از هر قوم و نژاد و طرز فکری دعوت کردهایم. موسسان حزب ما از
اقشار و طیفهای مختلف جامعه است. این یکی از تفاوتهای اساسی حزب آزادی و
عدالت با سایر احزاب است. ما چون در شرایط مساعدتری نسبت به احزاب گذشته
قرار داریم، کوشش میکنیم کارهای بهتری انجام دهیم تا در تقویت وحدت ملی،
امنیت ملی و حفظ تمامیت ارضی و اقتدار سرزمین خود مفید باشیم.
در جامعه مدرن حتا درحال توسعه همانطور که وجود احزاب یک نیاز
شمرده میشود به همان اندازه افراد هم به حزبداری و اصول حزبی پابند
هستند. اما در جامعهی ما وجود احزاب واقعی و معتقد به دموکراسی، شرایط و
رفتار کسانی که در راس آنها قرار دارند با سوالهای جدی مواجه است.
فردمحوری، عدم شفافیت، قومگرایی، خودخواهی، غیردموکراتیک بودن، ماهیت
خانوادگی و تاثیرپذیری از کشورهای همسایه از ویژگیهای اکثر احزاب کنونی
است. آیا شما هم میخواهید در ردیف چنین احزابی قرار بگیرید؟ چگونه
میخواهید در چنین فضایی متفاوت از دیگران عمل کنید؟
حزب آزادی و عدالت یک حزب کاملن مردمی است. تلاش داریم که حزب ما همگام با
تحولهای مثبت منطقه و همسو با سیاستهای معقول جهانی گام بردارد.
میخواهیم با کمک نسل جوان حزب خود را مطابق با معیارهای جهانی و
استندردهای بینالمللی عیار بسازیم و مطابق با منشور ملل متحد، کنوانسیون
جهانی حقوق بشر، حقوق زن، حقوق شهروندی و تمامی پیمانها، منشورها و
معاهدههای جهانی و منطقهیی گام برداریم. میخواهیم از آدرس مردم
افغانستان یک حزب نمونه و الگو باشیم. به این ترتیب یکی از تفاوتهایی که
ما با سایر احزاب داریم این است که ما مدرن هستیم. احزاب مدرن همواره
جایگاهش در کشور ما خالی بوده است. از این رو خرسند و باورمند هستیم که چون
در این عرصه اولین میباشیم پس موفق خواهیم بود. در موفقیت ما همین بس که
دیگران از ما الگو بگیرند و از ما بیاموزند و موفق شوند. همین که ما الگوی
یک حزب جوان و مدرن باشیم برای ما یک پیروزی است.
نام حزب شما آزادی و عدالت است. حال آنکه عدالت همواره در
افغانستان مظلوم و لگدمال بوده است. برای تحقق آزادی و دستیابی به عدالت
چه میتوانید و دیدگاه شما دربارهی عدالت انتقالی چیست؟
آزادی و عدالت را آرزوی دیرینهی فردفرد مردم افغانستان میدانیم. جهت
رسیدن به این آرمان و آرزوی دیرینه از هر راه مشروع استفاده خواهیم کرد؛
زیرا از نظر ما آزادی و عدالت دو موضوع کاملن انسانی و سیاسی است. یکی بدون
دیگری ارزش نداشته و تحقق یکی هم بدون دیگری امکان ندارد. اگر هم ممکن باشد
ارزش ندارد. عدالت پدیده و جریانی است اگر بستر و زمینههایش مهیا باشد به
تدریج نهادینه میگردد. عدالت با آگاهی بهوجود میآید و با آزادی گسترش
مییابد. عدالت با نهادینه ساختن قانون اجرا میشود. همان قانونی که فردفرد
مردم یک سرزمین جهت ایجاد آن جد و جهد میکنند و برای اجرا و تطبیق آن سعی
و تلاش دارند. اگر قانون تطبیق و اجرا گردد به دنبال آن عدالت جاری
میگردد. و اگر مردم آزادانه قانون را مراعات کنند عدالت خود بهخود تطبیق
خواهد شد.
وبالاخره چی باید کرد تا احزاب افغانستان از قالبهای خانوادگی،
فرد محوری، قومگرایی و در نتیجه ناکارآمدی بیرون شوند؟
به نظر من بسیار مشکل است که احزاب کهنه و قدیمی از قالبهای تنگ، فرسوده و
شخصمحوری خود را نجات دهند؛ زیرا خوی و سرشتشان چنین شکل گرفته است که
حول محوریت فرد یا خانواده بچرخند و اگر غیر از این باشد دوام هم نخواهند
آورد. متاسفانه یکی از آفتهای جدی و مهلک بیشتر احزاب سیاسی کشور همین
امر است. اما من معتقد بر این هستم که احزاب جوان و مدرن متعدد باید به
وجود بیایند تا تصمیمگیریهای کلان از انحصار یک عده افراد مشخص یا احزاب
فردمحور که بر محور افرادی مشخص میگردند رهایی یابند. تنها با ایجاد و
تاسیس احزاب متعدد و جوان میتوان تصمیمهای کلان ملی را از گروگان احزاب
فردمحور و یا افراد و چهرههای تکراری نجات داد. وقتی به جای افراد، احزاب
تصمیم بگیرند آن هم احزاب سیستماتیک و مدرن، خودبهخود احزاب فردمحور از
محوریت افراد انحصارگر رهایی یافته و تبدیل به احزاب مدرن خواهند شد. در
این صورت است که میتوانیم احزاب ملی و کشورشمول داشته باشیم که موثریت
بیشتری در حفظ امنیت ملی و تعمیق حاکمیت ملی داشته باشند.
|