پیش ازآنکه درباره آب های
ایستاده غزنی بنویسم ، لازم میدانم که ازدیگرتالاب ها و اسطخرهایی که
درهرکنج و کنارکشور ما موجود هستند نام ببرم و بعد درپیرامون آب های
ایستاده غزنی حرف هایی داشته باشم .
این تالاب ها بیشتردرنواحی
شمالی ،شمال شرق و مرکزی افغانستان موقعیت دارد .
( تالاب = اسطخر= کول = آب
گیر= حوض بزرگ باحجم وسیعی ازآب = دریاچه )
۱ــ کول زرقول = کول زرکول
درپامیر
۲ــ کول چقمقتین درپامیر
۳ ــ کول شیوه = کول شیوا
دربدخشان
۴ ــ تالاب قــندز
۵ ــ تالاب بغلان
۶ ــ تالاب اشکمش
۷ ــ تالاب غوری
۸ ــ تالاب غور
۹ ــ کول جنگ هـرات
۱۰ ــ آب ایستاده مقر/ غزنی
۱۱ ــ آب ایستاده ناور= آب
ایستاده ناهورغزنی
۱۲ ــ ابگیر نـــور درغزنی
۱۳ــ هامـون زره
درچخانسور
۱۴ ــ هامون سواران
۱۵ ــ بند آب سیستان
۱۶ ــ بند آب کجکی
۱۷ــ بند آب سرده
۱۸ ــ بند آب سروبی
۱۹ ــ بند آب دهـله
۲۰ ــ کول حشمت خان درکابل
۲۱ ــ بند امیر دربامیان
۲۲ ــ کول سوختگی بامیان
۲۳ ــ دریاچه ء دره چاشت
بامیان
۲۴ ــ دریاچه ء تری کک =
دریاچه تاریک بامیان
۲۵ ــ دریاچه نیطان
یکاولنگ بامیان
۲۶ ــ دریاچه چهل تن دره
آجـر
دریاچه ها و تالاب ها چه
ازلحاظ تجمع مرغان مهاجر وهم ازنگاه مناظرطبیعی و جاذبه های محیطی و
تکثیرماهیان اززمره غنیمت های طبیعی محسوب میشوند . چون سخن ازآب های غـزنی
است میرویم به سراغ این دریاچه ها که هنگامه ی برای مرغان مهاجر آفریدند .
درولایت غزنی سه نوع تالاب و
یا آبگیراخذ موقعیت کرده که آنها :
اول ــ آب ایستاده مقــر
دوم ـــ آب ایستاده ناور/
ناهور
سوم ــ تالاب نـــور
دو دریاچه بالایی درغزنی
ازشهرت زیادی برخورداراستند که هم تفرجگاه شاهان وهم تجمع شکارچیان بوده و
هم آشیانه مرغان آبی .
آب
ایستاده مقر:
که
بنام آب ایستاده غزنی نیزیاد میشود ، متصل ولسوالی مقر و یا بجانب جنوب
غربی مقــرواقع شده است. آب ایستاده مقرشوربوده ساحه زیاد آن ازدلدلزارها
و نی زارها پوشیده است . این تالاب آبی بیشترازدو هزارمترازسطح بحر بلند
میباشد و مساحت مجموعی ۱۳۰۰ هکتارزمین را دربرگرفته است . طوریکه گفته آمد
آب آن شوربوده و عمق دریاچه نیزازچهارمتربیشترنمی باشد . بقول برخی
ازجیولوژلیست ها ، آب ایستاده محل توقف و تولید نسل مرغان دریایی میباشد .
(۶۶) نوع مرغان آبی دراین اسطخر نمایان شده است که آنها برای جوجه گیری و
تولید نسل درزیر نی زارها حیات بسرمی برند . بدون شک نی زارها پناهگاه خوبی
را ایجاد کرده اند . آب های غزنی محل بود وباش موقتی و دایمی و یا توقفگاه
مرغان مهاجراند که انواع آنانرا چنین می نگریم: چلچله های آبی ، غچی ها ،
مرغ آبی ها ، قازها ، مرغ های نوروزی ، مرغان باران ، مرغان آتشین (
فلمینگوها )، ماهی خورک ، لک لک ها که مهمانان ناخواسته ساییبریایی اند و
دیگر پرنده گان آبی و خشکی .
( همانطورکه قـازهای
کانادایی بدون اجازه و اخذ ویره داخل خاک امریکا میشوند ، لک لک های
ساییبریایی نیزبدون اجازه داخل قلمرو ما میگردند ــ همچنان باید یاد آورشد
که دراین اواخر ازآن همه قـازها و آن همه مرغان آتشین دراین آب ها خال خال
دیده میشوند )
شاهنشاه بابر ( ۱۴۹۳ ــ ۱۵۳۰
) ازدیدن آب های غزنی خوشحال میگردید و دریادداشت هایش ( احتمالا کتاب تزک
بابری ) نخستین کسی است که ازموجودیت بیست هزار( ۲۰۰۰۰ ) قـاز حسینی درآب
های ایستاده غزنی صحبت میدارد . نامبرده جبه زارهای نواحی آب ها را مرکز
تولید نسل مرغان دریایی میداند .
برای معلومات بیشترخاطرنشان
میسازم که هیچ تجمع آب و یا آبگیربدون یک منبع آبی میسرنمی شود وازلحاظ
جیولوژیکی میلون ها سال به فعل و انفعال زمین ،جریان آب که روند طبیعی دارد
درحرکت و جریان طبیعتی اش به بحر، خلیج ، دریاچه و یا بحیره می ریزد و یا
به گودالی میرسد که درآنجا باعث تجمع دخیره آب میشود . تمام گودال ها ، کول
ها ، استخرها ، تالاب ها و خلیج ها همه ازجریان یک یا چند رود خانه تشکیل
یابیده اند . آب ایستاده مـقـرنیزازرود های غزنی و گردیز آب میخورد .
رود غزنی ازسرآب کوه پغمان
سرچشمه گرفته بسمت مشرق جریان می یابد و ازبند سراج و جلگه تورگذشته وارد
جلگه ء غزنی میشود . برخی ازساحات غزنی را آبیاری کرده بطرف جنوب به آب
ایستاده مـقر می ریزد . معاونین رود غزنی بنام های کل بروی ، تالاب و قره
باغ یاد میشوند.
دراین اواخررود های غزنی و
گردیزبیشتر برای سیستم آبیاری مورد استفاده قرارمی گیرد لهدا احتمال آن
میرود که مقدارآب ایستاده مقررو به کاهش برود . ( درست مانند استفاده دریا
های جیحون و سیحون که براساس سیستم آبیاری وافرازاین رود خانه ها آب عظیم
بحیره آرال کم شده لبه های خلیج آرال به خشکه تبدیل شده است ).
آب
ایستاده ناوریا ناهور:
آب ایستاده ناورو
همچنان دشت ناورغزنی شهرت دارد .دشت ناورکه درناحیه شرقی غزنی ساحه وسیعی
را دربردارد و به بلندای سه هـزارمترازسطح بحر تخمین گردیده است . اسطخری
که به آب ناورشهرت حاصل کرده به درازی بیست و چهارکیلومترو عرض آن سه
کیلومترمیباشد . آب ناور دارای چهل جزیره خرد وکوچک میباشد که محل خوبی
برای نشوء و نمای پرنده گان محسوب میشود . این جزایرکه درمیان آب ها است
حفاظت خوبی برای پرنده گان می باشد که ازدستبرد حیوانات وحشی درامان می
باشند . آب ایستاده ناوه طوریکه ازنام آن پیداست درولسوالی ناور غزنی
درناحیه جنوبی مـقـر موقعیت دارد . بلندی آب ناور ازسطح بحر درست مانند
بلندی آب ایستاده مقر است . تالاب ناوه دارای آب نسبتاُ شورداشته و درمیان
کوه های نه چندان بلند واقع شده که منظره قشنگی را بخود اختیارکرده است
.بنا برقول کتاب شناسنامه افغانستان ، گل کوه مراد ازکوهی است بطرف جنوب
غرب غزنی . اینکوه به دشت هموارناهوربیک زاویه قایمه سلسله کوه پغمان را
قطع می نماید و دایم پوشیده ازبرف است که این خود ذخیره آبی خوبی برای
دریاچه ناهوربه شمارمیرود . همانطوریکه درباره آب ایستاده مقربیان گردید ،
آب ایستاده ناورنیز آشیانه مرغان آبی و پناهگاه مرغان مهاجر بوده است .
درباره دریاچه ناوراهالی سخن های جالبی دارند که ازطرف شب مرد پای کته و
پشم آلود دردهانه آب ناورگذرمیکند . بنا برقول فرد دیگری ازغزنی که این
هیولای دوپا ازطرف شب چراغی بدست دارد و ازنزدیک تپه های آب ناورمیگذرد و
بعد نا پدید میشود . اهالی این منطقه ازطرف شب ازترس هیولای پای کته نزدیک
تپه های سنگی نمی روند . آب ایستاده ناوررا بنام آب ناهـورنیزیاد کرده
اند که برخی ها این آب را با « آب نـور» همسان میدانند ، درحالیکه « تالاب
نور» به فاصله ۶۰ کیلومتری غرب قره باغ غزنی موقعیت دارد .محیط تالاب نور
بیش ازده کیلومترو به عمق سه مترمی باشد .
دولت افغانستان درسالهای
هفتاد آب های ایستاده را بحیث پناهگاه و محل بود و باش پرنده گان
مهاجرمعرفی کرد ه ملل متحد هم دراین راستا پلان اداره و محافظت آب های
ایستاده غزنی را مورد بحث قرارداده درسال ۱۳۵۳ آب های ایستاده غزنی بحیث
پناهنده قازهای حسینی و مرغان دریایی اعلان گردید .
منابع :
ــ نشریه فرهنگی« گلستان »
چاپ امریکا ، شماره ۱۴ بهار۱۳۷۵ خورشیدی صفحه های ۱۳ ــ ۱۵
ــ ویب لاک سید محمد نوید
Nawed2007@gmail.com
ــ کتاب شناسنامه
افغانستان ــ بصیراحمد دولت آبادی صص ۱۷۱، ۱۷۴ و۱۷۸ سال ۱۳۷۱ خورشیدی ،
ایران
ــ کتاب جغرافیای ولایت
بامیان ـ نوشته محمد عظیم عظیمی ، صفحه های ۲۵۰ ــ ۲۷۸ سال ۱۳۹۱ کابل
ــ کتاب جغرافیه صنف ۱۲ سال
۱۳۸۱ ریاست تاءلیف و ترجمه صفحه ۴۲
|