کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

کامل انصاری

    

 

جشن مهرگان  یا جشن پاییزی
آمد خجسته مهرگان،جشن بزرگ خسروان
نـارنج و نـارو اقـحوان ، آورد ازهرناحیه


( منوچهری دامغانی )
 

 

 

 

ازدوردور ایام ، آریاییان ، پارسیان ، ماوراء النهریان ، سندیان ، حوضه های پهناورکابل رود ، آمو رود  و هیرمند رود، همه درحیات پربار خویش خوشی ها و شادمانی ها داشته اند . غم و اندوه نیز درطبیعت آدمی نهفته است . اما نیاکان ما بیشترخوشی ها را جشن میگرفتند . این همه خوشی ها وابسته به طبیعت و عناصرآن گره میخورده است . . فصل های مختلف سال ،  پیوسته آدمی را وامیداشت تا بدان بیاندیشد . هرفصل سال ازخود خرمی و باروری و زیبایی ویژه ی داشت . اما جشن های بهاری ، تابستانی و خزانی بیشتربا انسان وابسته شد که هرفصل نظر به نوع تولیدات و دادو گرفت میان طبیعت و انسان یک نوع قرارداد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی را ایجاب میکرد . 

مهرگان طوری که ازنام آن پیداست ، ازکلمه مهرو گان تشکیل شده است . مهرنام  رب النوع آفتاب و یا مطلق معنی آفتاب را میدهد . آیین مهرپرستی هزاره های پیش از ظهورزردشت پیامبر برقرار بود . ازآنرو مهرسمبول نورو روشنایی و آفتاب پرستی گردید .

« گان » پسوند نسبتی است مانند . بازرگان ، مهرگان و خدایگان . .

 درهزاره های پیش ازمیلاد، مهرگان  پس ازآیین مهر شکل و شمایل روزشادمانی خزانی و یا پاییزی را بخود گرفت و مراد از آن جشن مهرگان بود که نیاکان ما ازداده های طبیعی خوش  و راضی بودند وبا وجد و شادمانی از تهیه فرآورده ها لـذت می بردند .

این جشن درمقابل جشن نوروزی برپا شد . چون ماه خزان ، ماه باروری و حاصلدهی نباتات و اشجارمیوه دار و زیردرختی ها بوده و هم میوه ها دراین فصل به شهد و پختگی میرسید که از آنها حاصلات دست کشت شانرا به نمایش میگذاشتند و خوان کرم  به وفرت درمیان اهالی توزیع می گردید. چون جشن همگانی بود ، توده ها همه ازسهم مایده و نعمت برخوردارمیشدند .

بعد ازعید نوروز، جشن مهرگان بزرگترین جشن نیاکان ما محسوب میشد . اما همه آگاه  برآن هستیم  که دیرینه گی جشن مهرگان که با آیین مهرآغازید ، قدامت چندین هزارساله دارد . جشن پاییزی درزمان هخامنیشان ، پارتیان ، اشکانیان ، ساسانیان و سامانیان و غزنویان پا برجا بود . پس ازاینکه تقویم جلالی درسال۴۷۱  هجری قمری توسط جلال الدین ملک شاه سلجوقی  با دانشمندان و منجمانی همچون حکیم عمرخیام  و دیگران درتنظیم تقویم جلالی کوشیدند . تقویم جلالی اول ماه  حمل را نو روز تعیین گردید . پیش ازاین تاریخ نیاکان ما جشن سده را درایام مختلف بهار جشن میگرفتند که بنیانگزار اصلی  آن جمشید را ذکرکرده اند.

به جمشید برگــــــــوهرافشاندند          مــــرآن روز را روز نوخواندند

بــــــزرگان به شادی بیاراستند         می و جام و رامشگران خواستند

 

اما افریدون یا فریدون پس ازآنکه ضحاک تازی ( بیوراسپ ) را ازآنهمه ظلمی که روادیده بود به بند کشید ، چون اول روز ازمهرماه بود به پاس شکسته شدن ضحاک جشنی را برپا ساخت و آنرا جشن  « مهرگان » نام نهاد .

منوچهری دامغانی شاعرسده پنجم هجری همه ای سروده هایش درراستای طبیعت و فصل های آن  به نظم کشیده است. منوچهری ازدو جشن که نیاکان ما بدان افتخارمیکردند ، بخوبی و خوشی یاد کرده که کمترشاعری ازراز و رمز طبعیت با گسترده گی و وسعت نظرحرفی را بمیان کشیده است .جشن نوروزی و جشن مهرگانی درچکامه های شاعردربارغزنه جایگاه خود را دارد . ما ازسروده های نوروزی آن صرف نظرنموده  ووصف او را درباره جشن مهرگان مینگریم :

باز دگر باره مهر ماه به درآمد

جشن فـــریدون آبتین به برآمد

آبتین =  نام پدر افریدون میباشد مانند :  رسم زال ، فریدون آبتین و منصورحلاج

شاد باشید که جشن مهرگان آمد

بانگ و آوای درای کــــاروان آمد

 

مهرگان امد ، درباز گشاییدش

انــدر آریــد و تــواضع بنماییدش

 

برخیز هان ای جاریه ، می درفکن درباطیه

آراسته کن مجــلسی ، ازبلـــــــخ تا ارمـنییه

آمد خجسته مهرگان جشن بزرگ خسروان

نارنج و نــارو اقحــوان ، آورد ازهرناحیه

باطیه  =  کاسه ، جام ، ظرف شیشه یی و یا بلورینی که درآن شراب ریزند .

جاریه =  دراین جا به معنی کنیزک باشد . دخترهای جوان و باکره را بصفت کنیز نگهمیدارند .

اقحوان = به ضم ق و ح ، به معنی ارغوان باشد و هم معنی گل بابونه  را میدهد .   Chamomile

 

استاد منوچهری دامغانی همه ی رویداد جشن « مهرگان » را چه ازدیدگاه تاریخی وهم ازلحاظ لذت های متاعی که درمهرماه صورت می پذیرد اشاره نموده است . 

او بنیانگزار جشن مهرگان را وابسته به فریدون میداند . ازجانب دیگر او وسعت و پهنای این جشن را ازبلخ تا ارمنستان میرساند که دراین مناطق نیزاین جشن با مراسم خاصی برگزار میشده است . و همچنان این جشن نه تنها برای اهالی و بومیان مناطق مختلف برازنده گی داشته ، بلکه جشن بزرگ خسروان وشاهان نیزبوده است .  دراین جشن خجسته  مانند « جشن دهقان » حاصلات و فرآورده های بیشماری ازهرناحیه و منطقه سرازیرمیشده است .

 

کتاب چهارمقاله عروضی سمرقندی درباره  « مهرگان  » می نگارد : نصربن احمد سامانی هرسال دریکی ازشهرهای خراسان اقامت میکرد . نوبت به هرات رسید و شنیده بود که مهرماه    استان بادغیسات بس گوارا و فرحت بخش و منزلگاه غله و علوقه است که امیربرای لشکریانش اشد ضرورت داشت . ماه مهرگان فرا رسید که دراین ماه ، انگور به عصیری و شیره گی میرسد و میوه های مالان و کرخ به اوج پختگی میرسد که آدمی را نیزو می بخشد . . هرات و بادغیسات   دارای تاکستان ها است وانواع انگور که یکصد و بست لون باشد بدست می آید .

( چهارمقاله عروضی سمرقندی ــ صفحه ۴۰ چاپ  بمبی )

 

ازرسیدن و قوام گرفتن حاصلات پاییزی ، آورده های تابستانی است که آدم ها درتهیه و جمع آوری آن مبادرت میورزند . زیرا پس ازپاییز، زمستان که آسایش و آرامش آدم وعالم است پدیدار میشود و بعد بهار فرامیرسد که آنهم آغاز یک جهنده گی و ازخواب بیداری است . هرفصل سال از کمالات و حکمت ها آراسته بوده که با هم لازم و ملزوم اند . هرفصل سال ازخود زیبایی هایی را خلق میکند و داشته هایی را برای زنده جان ها به پیش میکشد که درهسته ء  شان حکمت های طبیعتی نهفته است .

جشن مهرگان برعلاوه دیرینه بودن و دین باوری داشتن اش ، یک نماد فرهنگی و اقتصادی نیز میباشد . ویا درحقیقت مهرگان یک جشن کاملا اقتصادی محسوب میگردد . دراین جشن همه یی حاصلات زراعتی و دیگرمنابع اقتصادی ازآغاز بهار تا اواخرخزان به بررسی و محاسبه درمی آید . دست آورد کشت و کارعملی بهارو تابستان  در ایام پاییزی و خزانی مهیا میشود و تمام حاصلات به قوام میرسد و خلقها از ازدیاد و کاستی های منابع تولیدی شان آگاهمندی حاصل می نموده تا درسال بعد به کم و کاستی آن بپردازند . زیرا ماه خزان ماه جمع بندی حاصلات و ماه دقت و محاسبه فرآورده ها میباشد . در مهرگان ازحاصلات سردرختی و وضعیت آب و هوا و سیستم آبیاری نیزبحث و گفتگو صورت میگرفت . .

 جشن نوروزی پس ازشدت سرمای زمستان که صد روز بعد آب و هوا بهبود می  یافت  برپا میشود که بدین سبب آنرا جشن سده نیزیاد میدارند . با ورود آن  یک جنبش و جهنده گی و یک رستاخیزطبیعتی سراسرجهان را فرامیگیرد  . جشن مهرگان نیز پس ازیک مدت طولانی ، با باریدن باران های بهاری و شدت گرمای اسدی  عرض اندام میکند .

راز سمبولیک دیگری که دراین دو جشن نموداراست ، جنگ های خانمانسوزیست که دامنگیر انسانها میشود که پس ازشکسته شدن ظلم و عداوت و غارتگری ، نیاکان ما نقسی براحت میکشند و پیامد این همه واقعات تراژیک و غم گستر را خوشی میدارند و روز نوی را درفضای مهرو صلح پسندی می آغازند ..

جمشید پس ازشکست دادن دیوان که اذیت و آزارشان جهان را به ستوه آورده بود ، جشنی برپا ساخت و آنرا نوروز یا جشن سده یا روز نو نامید .بدین سان افریدون پس ازهزیمت دادن ابیوراسپ ، جشن مهرگان را برگزارکرد .

دردیرینه روزان ، شادمانی ها صرف به دو فصل چرخ نمی خورد بلکه هرفصل سال را نیاکان ما سرور و شادمانی میکردند . زیرا درهرفصل سال زیبایی ها و منفعت های نهفته بود . زمستان ها فصل خواب و استراحت عناصرطبیعت است . و هم فصلی است که با باریدن برف ، زمین برای کشت و زراعت  مساعد می شود و برعلاوه میکروب های زایده را میکشد  . بهاران فصل خیزش و جهش و به پاخیستن است که پس ازخواب زمستان پدیده های زنده طبیعت بیدارمیشود و آدم ها با کسب و کارو بالای زمین زحمات شبا روزی میکشند . خزان دوران جمع آوری آذوقه و رسیدن تمام اشیاء یی که زنده جان ها بدان احتیاج مبرم دارند . بهار با باریدن باران ها ، تابستان با تابش آفتاب و گرمایی که حاصلات را بارورمیسازد و موسم برگ ریزان حاصل گیری تمام فرآورده هایست که بشربدان زحمت کشیده است .

مهرگان فصل خوشی ها و شکرگزاری هاست . شکرنعمات فراوان که پروردگارعالم برای شان نصیب گردانیده است . این مراسم شکرگزاری  توام با تغذیه لذایذ و هم تقدیم تحایف بریکدیگر با سرود و پای کوبی به پایان میرسید .

همچنان خزان با آب و هوای گوارا و برگ ریزی درختان وخشکیدن گیاهان، ازخود جلوه و زیبایی دیگر دارد .  پس فصل ها با دیگرعناصر طبیعت همدیگر را تکامل می بخشند  که  تو پنداری با هم دیگریکجا درحرکت اند  .درسطرهای بالانوشتم که فصلهای سال برعلاوه نمود باروری ، ازخود زیبایی هایی را بجا میگذارند . دست هـنرآفرین ، زیبایی های هنری اش را بردیده گان ما نمایان میسازد که ما ساده دلان بیخبرو غافل ازآنیم و ازلذایذ طبعیت کمترلذت می بریم . الکسندربوپ شاعرو فیلسوف معاصر انگلیس چه خوب مینگارد :

 

پهنه طبیعت جز هـنر نیست که بر دیده گان تو نا پیداست 

زنده گی مجموعه فرصت هاست که تو زهـگذار آنرا نمی دانی

نا همآهنگی ها همه موزون اند اما تو به خطا می پنداری

شرهای جزیی خیرهای کلی اند

و یک حقیقت مسلم است

هرچه هست درست وبجا است

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۲۷                           سال دهم                          عقرب           ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی           اول نوامبر ۲۰۱۴