کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

فیض الله قرداش – کابل

    

 
درنگی برحیات امروزی هندوها و سیکهـ های افغان

 

 

چرا به حال  اتباع هندو وسیکهـهـ افغانستان توجه نمی‌شود ، این مسله شاید بار بارازرسانه  نشر شده باشد ، اما بازهم به مثابه ء یک ژونالیست، با ادامهء این وضعیت نتوانستم بدون یاد هانی از آن بگذرم.

 

نظر به آمار هایی موجود است در سال ۱۳۶۹، بیش از ۳۰۰۰۰ هندو سیکهـ در شهر کابل و سایر ولایات کشور به صفت  بهترین داکتر و طبیب، بهترین محاسب و امورمالی، بهترین تاجرو سودا گر و چند بهترین دیگر زنده گی می‌کردند و هیچگونه توهین و تحقیر شامل حالشان نبود و این شهروندان از جمله بهترین های اشتغال درافغانستان در چند دهه گذشته بودند.

 

خوب بیاد دارم دربین سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ درلیسه نادریه کابل چند تن از هندوها و سیکهـ همصنفان من بودند و در آن‌زمان هیچ تمی‌ز و اختلاف بین شاگردان احساس نمی‌شد که منجربه تحقیر شود ، حقیقت امراین بود که همصنفان من (منجیت سینگهـ) و (پردیپ کمار)هردو بیشتر از ما به لسان انگلیسی بلد بودند و بیشتر از ما پابند حاضری و تنها درساعات قرانکریم و دینیات در بیرون ازصنف به مرور سایر مضمی‌ن می‌پرداختند و یا اجازه داشتند که شامل ساعات درسی سایر مضمی‌ن در صنوف دیگر شوند.

 

برای ما کسی نگفته بود که با هندوان گشت وگذارنکنیم و یا با آنها رفاقت وآشنایی نداشته باشیم و هیچ نوع حس تبعیض درتفویض نمرات با شاگردان هندو سیکهـ نداشتند ، اما امروزنمی‌دانم چه انگیزه یی درمی‌ان مردم ایجاد شده که بدون درنظرداشت احساس شهروندی و انسان دوستی به آنها به نظر حقارت دیده می‌شود ،و امروزه در قبال خیابان آزاری برای زنها و دختر ها گویا هندو آزاری نیز در حال شهود است ، و به شماری چنین تلقین شده که هندو گویا انسان نیست  من به این منکران اولاده ءحضرت آدم  حیران هستم که چرا به این تبلیغ های بی مفهوم آنقدر تسلیم شده اند که بشر بودن و احکام دین و شریعیت را نیز فراموش کرده اند، در کجای دین ما، هندو آزاری و غضب مال یک انسان بطور غیر قانونی جایز است ؟ کسانی که به این عمل دست می‌زنند از نظر شرع جنایت کار اند، و این گروه هیچ نوع صداقت عمل ندارند،  بگونه مثال وقتی افرادی از این گروه مریض می‌شوند و به هندوستان سفرمی‌کنند به دست هندو ها تداوی وعملیات می‌شوند و با شماری از هندو ها داد و معامله می‌کنند و با رفاقت با آنها درمنزل آنها می‌روند و مهمان آنها می‌شوند و اما در کشور خود از هندو و سیکهـ نفرت دارند ، آیا این هندو با آن هندو کدام شاخصه ویژه یی دارند ؟ نخیر! نه تنها تمی‌زندارد ، بلکه با زیست چندین صد ساله ء خود حقوق شهروندی ووطنداری نیزبالای ما دارند، گله از مردم عوام نیست گله از چیز فهم ها و آنهایی که یک سرو گردن ازدیگران خود را بالا می‌بینند هست، از وکیل پارلمان، ازقانونگذار، از وزیر، از اعضای حقوق بشر، بالاخره هر آنکسی که سرنوشت اجتماعی مردم به نحوی بدست آنها رقم می‌خورد است.

 

در چند دهه گذشته هندوباورها و سیکهـها از تمام حقوق شهروندی در حد خود برخورداربودند ، من در آنسالها کمتر هندو و سیکهـ را دیدم که بیکارو گدا گدا بوده و به مسلمانی  دست تگدی دراز نموده باشد .

 

شماری از مردم فکرمی‌کنند که هندو ها همانهایی اند که درشوربازار، هندوگذر و بعدا" در کارته پروان مسکن گزین شده اند، نخیر از هندوان اطراف کابل کسی نمی‌گوید ، من درجنوب کابل در گلباغ زنده گی می‌کنم ، همه روزه از پهلوی قلعه کهنه یی می‌گذرم که بنام (قلعه هندو) مسما است که یکی از زمی‌نداران دهه های قبل بوده و بیشتر از ده دهقان در زمی‌نهای وی مصروف کار بوده اند، در یک احصاییه دیگرهندوها وسیکهـ ها درچند منطقه ء دیگر کابل ودربیشتراز شش ولایت افغانستان می‌زیستند.

هندو ها و سیکهـ ها جدا از مراسم مذهبی ، رواج های اجتماعی و پرمفهوم دیگری داشتند که بعضی از آنها دردین مبین اسلام  نیز مردود نیست،  از آنجمله  احترام به آزادی بخصوص عدم آزار دهی به  حیوانات و پرنده گان که بخش عمده حکایه ها درشماری ازمتون کهن چون مثنوی مولانای بلخ نیزحاکی ازآن است .

زمانی که محصل بودم روزی دربازار مندوی یک مرد سیکهـ را دیدم که گنجشک هایی راکه یک دهاتی در یک قفس  به هدف فروش آورده بود ، همه را خرید و درانظارمردم آزاد نمود ، شاید این یکی نیز به رسم و عنعنه ء آنها شامل باشد که من به آن کار ندارم  ، اما به نظر من این نوع باور ها دین و مذهب نمی‌شناسند ، مستقیما" به رعایت حفظ محیط زیست و دفاع ازحقوق حیوانات و پرنده گان نیزشامل می‌شود  .

بهر حال انگیزه این نوشتاربا تائثراز بی توجهی حکومات درچند دهه ء اخیر بخصوص در 13 سال گذشته گویا دوران دموکراسی است که درهمی‌ن مدت کمترین توجهی به اسکان مجدد هندو ها وسیکهـهایی که با داشتن تذکره تابعیت افغانی آواره کشورهای دیگر شده اند ویا آنهایی که به کابل آمده اند نشده و کسی آنها را تحویل نگرفته است  ، در پارلمان نیز برخورد با قضیه آنها بهتر از نهاد های دولتی نبوده و وجود یک نمی‌نده ازین رعییت را شماری از بنیاد گرا ها تحمل نتوانسته و مسله را بی ارزش پنداشته اند ، در حالیکه در شماری از کشورهای بزرگ و کوچک جهان چندین ملت با اقوام مختلف دریک جغرافیا می‌زیند . و هرکه بنابر احصاییه  مشخص از حقوق مدنی و اجتماعی و سایر حقوق برخوردار است.

حضور یک بانو آنهم به حیث سناتور انتصابی درمشرانو جرگه  نزد شماری از سالارها خود از جمله اضافات پنداشته می‌شود. 

در نتیجه ء این بی مبالاتی ها ، شورای سراسری هندو ها و سیکهـها در کابل تشکیل شد و آنها چندین باربا تظاهرات مسالمت می‌زخواست های خود را به گوش مقامات رساندند ، اما بازهم گوش شنوایی نبود که این فریاد های با صدا و بی صدا را بشنود.

شاید شماری به این باور باشند که فریاد ملیونی ها شنیده نمی‌شود چه رسد به هزاری ها !

اما رسیدن به هزارها سهل تر ازملیونهاست ، پس باید همه اتباع درین کشورازمحاسبهء  حقوق برابر در حاشیه نمانند .

هندو ها و سیکهـها ازدولت و حکومت خواست غیر قابل امکان ندارند، تنها تقاضای آنها ایجاد فضای آموزش برای فرزندان ومحلی برای آتشسپاری میت های شان ودرصورت امکان محلی برای زیست باهمی‌ آنها چون سایراتباع کشوررا شامل می‌شود.

 

چه شد آن محل آتش سپاری میت با قدامت تاریخی اش فراتر از شهدای صالحین کابل. این درست است که  نیت زمی‌نخواره گی در نزد بسیاری تا حدودی افزایش یافته که مال هندو و مسلمان در نزد آنها تفاوتی ندارد و امروزه آن جایگاه چون سایر محلات و زمی‌ن های دولتی و شخصی ، به منازل مسکونی مبدل شده ، وقتی چنین است آیا دولت نمی‌تواند قطعه زمی‌نی درفاصله دوراز شهر برای آنها تخصیص دهد ؟ ، این که مشکلی ندارد و تنها دقت عمل لازم دارد .  

 

تنها می‌د هندو ها و سیکهـهای افغانی به دولت جدید به رهبری اشرف غنی احمد زی معطوف می‌شود که اگر در ردیف سایرنا رسایی ها به حال این مردم بیچاره و آموزش فرزندان شان نیز توجه شود ، تا ازین آواره گی رهایی یابند و به کاروبا ر حیات ، مثل گذشته بپردازند.

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۲۷                           سال دهم                          عقرب           ۱۳۹۳ هجری  خورشیدی           اول نوامبر ۲۰۱۴