اداره ارگانهای محل از ناامنیها بهعنوان یک چالش بزرگ در برابر حکومتداری خوب یاد کرده است. این ناامنیها سایهی سنگین خود را در تمام عرصههای زندگی مردم به همراه داشته است. حداقل در هر ۴۵ روز یک ولسوال جان خود را از دست داده است. در همین هفته ۶ سارنوال در کندز کشته شدند. در برخی ولسوالیها رابطه مردم با ادارههای محل عملا قطع میباشد. کارمندان ولسوالیهای ناامن نیز در خارج از محل وظیفه به سر میبرند. در این ولسوالیها زمینه برای حاکمیت قانون اندک است.
ناامنی زمینهی دسترسی مردم را به تحصیل، صحت، سازندگی و بازسازی سلب کرده است. حتا پروژه واکسین برای اطفال نیز در این مناطق تطبیق نشده است. ولسوالیهای ناامن کشور از تطبیق پروژههای انکشاف دهات نیز محروم شدهاند. این پروژهها که براساس خواست شوراهای محل تطبیق میشود، کمک بزرگ برای مردمان محل است. اما ناامنی سبب شده تا حکومت و موسسههای همکار آن موفق به تطبیق این برنامهها نشوند.
در برخی از این مناطق، بخش زیادی از
پولهای انکشاف دهات به جیب طالبان رفته
است. در مسایل حقوقی نیز مردم موفق به
پیگیری دعاوی از مجرای قانون نمیشوند.
محاکم غیررسمی که عمدتا از سوی طالبان
اداره میشود، احکام خود را بالای مردم
تطبیق میکند. ولسوالیهای ناامن در عرصه
معارف نیز با چالشهایی مواجهاند. طالبان
مانع رفتن دختران به مکاتب شده و در
بسیاری موارد مکتبها برای عموم مسدود
است. خدمات صحی نیز بنا به مسایل امنیتی
از سوی حکومت ارایه نمیگردد.
در ۱۳ سال ولسوالیهای ناامن هنوز در
وضعیت اولیه قرار دارد. در برخی موارد
کارهای ابتدایی که برای راههای مواصلاتی
و دیگر کارهای زیربنایی صورت گرفته بود،
اکنون با مشکل مواجه شده است. سیاست حکومت
در تامین امنیت تاکنون ناکام بوده است.
ایجاد پولیسهای محلی، و استخدام نیروهای
اربکی به امنیت این مناطق کمک نکرده است.
در برخی موارد حضور این نیروها به تشدید
جنگ منجر شده و در پارهای موارد
زمینههای خودسری این نیروها نیز فراهم
شده است. دوامدار شدن ناامنی در این
والسوالیها سبب شده تا دیوار بزرگی میان
حکومت و مردم نیز ایجاد شود. مردم در برخی
موارد احساس میکنند که حکومت آنان را
فراموش کرده است.
حالا حکومت با بازنگری همهجانبه تلاش کند
تا امنیت در این مناطق تامین شود. تامین
امنیت کمک میکند تا ادارههای محل،
دوباره احیا و زمینه برای حاکمیت قانون و
ارایه خدمات بیشتر به مردم فراهم شود.