اینجا،
مردم آنقدر شبیه ی هم اند که
به آجر های ردیف شده ی دیوار چین می مانند
به کاغذ های سپیدِ تاخورده
در انبار
به چوبک های همقد کبریت
در جعبه ی باز نشده
آتش نگرفته…
اینجا،
میان این مردم،
بیشتر از تنهایی
دلتنگت می شوم
برگرد
تا پنجره یی، باز شود میان آجرها
برگرد
تا کلماتت را از بر کنم
برگرد
تا سیگاری دود کنیم
باهم