جسد بی‌سر یک زن جوان که حدود بیست سال سن داشته از ناحیه ششم پیدا ‌شده است. در ولایت فراه نیز یک زن حدود ۲۵ ساله توسط ضربه‌های کلنگ کشته شده‌ است. 

چندی قبل در ولایت هرات دو خواهر حدود ۲۵ تا ۳۰ ساله نیز به قتل رسیدند. خشونت در ولایت‌‌های مختلف علیه زنان اعمال می‌شود و آمارها تکان‌دهنده. این در حالی است که بسیاری از خشونت‌ها به خاطر تبانی اعضای فامیل مقتول گزارش داده نمی‌شود و مخفی می‌ماند.

خشونت علت نیست؛ بل معلول است. عامل اصلی خشونت چیست؟ آیا خشونت یک پدیده فرهنگی است یا مساله‌ی جامعه‌شناختی و آن زمان اتفاق می‌افتد که نهادها و سازمان‌های اجتماعی کارکردشان را از دست می‌دهند؟
شکی نیست عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی در خشونت علیه زنان نقش دارد. بدون شک فقر یک از عوامل خشونت‌های اجتماعی و خانوادگی در جامعه است.

اگر وضع اقتصادی خانواده‌ها بهتر باشد بدون شک خشونت کم‌تر می‌شود. یا این‌که اگر زنان افغانستان از نظر اقتصادی مستقل باشند و درآمد اقتصادی داشته باشند، بدون شک مردان خانواده یا هم زنان خانواده روابط‌شان را با آنان تغییر می‌دهند و کم‌تر خشونت خلق خواهد شد. به یقین وقتی زنی در بین فامیل درآمد اقتصادی دارد احترام می‌شود و موقعیتش در بین فامیل تغییر پیدا می‌کند. اقتصاد «شان اجتماعی» خلق می‌کند.

نقش فرهنگ نیز مهم است. تا زمانی‌ که خشونت در فرهنگ شجاعت تعریف شود و لت‌وکوب یک دختر و خانم برای برادر، شوهر و پدر، افتخاری برای تثبیت حاکمیت خانوادگی باشد، بدون شک، خشونت همیشه خلق خواهد شد و در خانواده‌ها اعمال می‌شود. وقتی فرهنگ خشونت‌پرور بود همیشه خشونت تولید خواهد شد.

نقش نهادهای سیاسی و اجتماعی نیز در خلق خشونت مهم است. نهادهای امنیتی، عدلی و قضایی افغانستان هرگز برای رفع خشونت به ویژه «مجازات متهمان به خشونت علیه زنان» به صورت جدی و قانونی عمل نکرده‌اند. اگر کسی خانمی را مورد خشونت قرار بدهد با پرداخت مبلغ ناچیزی می‌تواند رها شود. به نکته‌های بالا باید توجه شود، در غیر آن هر روز شاهد خشونت و قربانی خواهیم بود.