چون
ماه اسد است و یادی از استقلال افغانستان مینمائیم ، میکوشم از شماره
- ۱۲انیس سنه ۳۱ میزان ۱۳۰۶ برای شما مضمونی را دوباره تایپ نموده و
شما را یکبار در فضا و هوائی هفتاد ونه سال پیش از امروز دعوت نمایم.
امید است که روانشناسان این نوستالژی به استقلال گذشته ما را به معنی
داشتن آرزو به استقلال درک نمایند. در انیس میخوانیم که :
تشرف فرمائی اعلیحضرت همایونی به اروپا یا امیدواری به مستقبل درخشان و
قریب افغانستان
از مدت قریب است که
بطور غیر رسمی خبر تشریف فرمائی اعلیحضرت همایونی بطرف اروپا شایع شده
بود تا اینکه رسمیت این خبر در هفته گذشته از دوائر دولتی ابلاغ شد.
وچون عادتا جریده انیس خبر های مهم را بقارئین خود با تعمقات و تفصیلات
مکفی مینویسد از این رو برای مطالعین جریده نظریات و مطالعاتیکه باعث
این سفر باشدو یا از آن منتج آید درج مینمایم.
باعث این سفر و یا فطرت بی تابانهء اعلیحضرت این سال ۹ است که ملت نجیب
افغان فخرانقیاد و اطاعترا بشاه نو جوان خود دارد. قبل از این ۹ سال چه
بود و یا امروز چه شد. مساله اشکار و تفصیل آن عبارت از شرح دادن امر
معلوم است. تنها این را تذکار میکنم که بعضی از علمای غرب ملل شرقرا به
جمود و قدیم پرستی متهم ساخته میگویند سبب عقب نشینی شرقیها همین تمسک
و پا بندی به عادات قدیم است. ولی نتنها تغییرات متوالیه ۹ سال
افغانستان بل انقلاب عظیمیکه در تمام صحنه ء شرق برپاست برای تردید این
نظر یه کفایت دارد... علت پس ماندن شرقی ها نه تمسک شان به عادات قدیم
شان است بلکه ملل شرقی در تغییرات چند سال اخیر خود ثابت کرده
توانستندکه به رفتن همراه مرور زمان منتهای آماده گی و استعداد را
دارند.
اینک ملت افغان روزیکه نو جوان غیور آن شمشیر همت را به کمر بسته ندای
استقلال زد. همه ملت با منتهای شجاعت اجابت دعوت نموده در میدان فدا
کاری تا زمان رسیدن به مطلب از ریختن خون و با نثار کردن جان ...خود
داری نه نمودندو همچنین حینیکه به منقلب ساختن نظامات ولغو یا تعدیل
عادات و عرفها چه متعلق به شئونات حیاتی و یا نظامات اجتماعی و سیاسی
باشد همه با منتهای بیداری در تنفیذ رغبان منادی غیور مدنیت و عمران
کمر بسته با منتهای نشاط گذشته را ترک و آینده خوبرا تلقی نمودند و
قطعا امروز نمیتوان گفت که حالات اجتماعی و سیاسی با ذهنیت یا ذهنیت
افراد ملت به ۹ سال قبل آن مشابهت دارد. بل افغانستان قطعا نه آن
افغانستان است که ۹ سال قبل بود.و این انقلابات و تعدلات که همه عبارت
از ترک مالوف است با منتهای خوشبینی و سهولت از طرف جامعه افغانیه تلقی
شد.
ولی چنانچه گفتیم مراد ما در اینجا نه ذکر کردن تغییرات ۹ سال نهضت است
بل مراد ما بحث کردن در فلسفه این عزیمت مسعود شاهانه میباشد.
مدقق د رکات و اعمال ۹ سال شهریار بانی این دور سعید همیشه یک روح فطری
شان را در همه اجرائیاتیکه داشتند برجسته میابد.
و میتوان گفت بزرگترین حصه کامیابیهای ۹ سال نهضت راجع بهمان روح فطری
شان بود که در اینجا بهترین تعبیر برای آن :
{ بی تابیرا }یافتیم.و همین روح بی تابی که گفته شد از بدو جلوس شان تا
امروز اساس همه عملیات شان بود.
در بدو تشکیلات بااینکه زبده ترین رجال کافی را از هر گوشه و کنار بدون
مراعات مرتبه و درجه و تنها برعایت کفایت و لیاقت جمع نموده زمان شئون
اداره را بانها مفوض نمودند ولی باین هم در تطبیق آن تشکیلات شخصاهفته
خود را برای وزارات تقسیم فرموده گاه حیثیت مدیری و گاه وزیری را اشغال
میفرمودند.
و همچنین بعد از اطمینان از این جهت حتی در موسسات کوچک دست تطبیق و
تاسیس را دراز نمودند. چنانچه تا اینجا مانده نشده برای تنظیم ولایات
صبر اینر که مرور زمان اصلاح میکند نداشته شداید سفر و گرمی یا سردی
ورلگی آنرااعتنا نکرده دوره های تفتیشات داخلییرا متحمل گردیدند. با
این همه در تمام این مدت دفهء سیاست را با چندی بحرانهای که عارض شد
بکمال ثبات و حسن تدبیر بدست داشتند این همه !برهمان روح بی تابشان
دلالت دارد که همیشه به اشراف بر هر کار وادار شان مینماید. چه در
قاموس ارادهء شان کلمات صبر و انتظار را وجود نبود.
در اینجا میتوان گفت باعث اصلی این سفر همان روحیست که همیشه آنهارا
بحضور داشتن در هر موسسه و اصلاح وادار میساخت. بل همان روحیستکه مطمئن
وقانع میشد تا زمانیکه یک امر را بدست خود اجراو یا تطبیق ندهد.
امروز روابط ما با حصه بزرگ دول متمدنانه ء عالم شده است ولی آن ممالک
از ما چه میدانند؟ و نیز چه باید بدانند؟ با هریک از آنها
از کدام نقطه نظر روابط داریم؟ و یا باید داشته باشیم؟ در این روابط
کدام تاثیر ثالث در بین است ؟ و یا حقیقت همین بود که جاریست ؟
همین علاقه های محدود تجارتی که داریم کفایت دارد و یا اینکه بیشتر از
این هم علاقه های اقتصادی باید داشته باشیم ؟ از معا هدات خارجی بیش از
این هم میتوان استفاده کرد؟ و یا همینکه جاریست حد انتهای آنست؟ در
موازنه سیاست عالم چه نقشه را باید داشت ؟ آنهائیکه دولتهای باشوکت
نامیده میشوند چگونه نظامات دارند ؟ و یا اساسات مدنیت شان چیست ؟با
کدام از آنها چگونه روابط باید داشته باشیم
؟؟؟؟........................؟؟؟
این همه سوال ها هستند که برای اداره دقه سیاست جوابهایشانرا با
عمیقترین تدقیقات باید حل وکشف نمود. برای حل همین سوالات ، برای
اندیشیدن بهترین چاره جهت معامله و مراوده با حریفان یا همقطاران برای
پیدا کردن خوبترین واسطه جهت استفاده از سرمایه های طبیعی و خام مملکت
. برای جلب خوبترین آلات و ادواتیکه احتیاجات مملکت را تهیه بتواند
ولحاصل برای شامل شدن در قطار ممالک عالم این عزیمت ..شدوعلت یا محرک
اصلی این عزیمت اطمینان یافتن همان روح بی تاب استکه هر چیز را به شخص
و حضور خود باید انجام دهد.
اعلیحضرتا :
با این روح بی تاب عمر دراز بتو میخواهیم و همین ملت مدیون احسان مند
تو . منتها شوق عو دت به خیرو با منتهای خلوصیت و صدق دعای موفقیت و
کامرانی را برایت دعا وتمنا دارد.
اعلیحضرتا :
مشاهدهء فرقهای دور ودراز غرب وشرق اغلبا دلهای پر آرزو را سرد
میگرداند . ولی اینجا متیقن باش که رعیت پر حرارت و قوم با عزم تو تا
اندازه خیلی زیاد بگرفتن هدایات و تحقق آرزوهای تو آماده هستند.
ملتیکه در این ۹ سال منتهای جدیت و نشاط پیرو هدایات و ارشادات تو بود.
همیشه برای پیش رفتن استعداد و انظار دارند.
اعلیحضرتا :
همینکه در این ۹ سال همهء شئوونات داخلی و خارجی خودرا بتو سپرده بیش
از آنکه در تصور ما بود مالک شدیم. نیز همهء شئوونات و علاقه های خود
را با بنی نوع خویش بتو سپرده منتهای امید و اطمینان داریم که این در
این راه هم مانند سابق بیشتر از آنکه بخواهیم باین ملت فداکار خود
اماده کنی.
انیس نظر باهمیت این سفر مسعود وعده میدهد همیشه خبر های تازه را در
اطراف این سفر جمع کرده برای قارئین خود نشر دهد. ونیز اگر با شترک
تلگرافی موفق شده توانستیم علاوه یومیه راجع بآن خبر های تلگرافی شایع
می نما ئیم.۱
----------------------
رویکرد:
۱- انیس ۳۱ میزان – سال اول شماره ۱۲ – صفحات ۴ و ۵ و ۶---- میزان
۱۳۰۶----۲۴ اکتوبر ۱۹۲۷