رقصد به سازِ شومِ شرر جلگه زار سبز
توفانِ زشتِ صاعقه بر بالِ آتش است
بختِ کبوترانِ طلایی به دستِ باد
پرواز های مرده به پرچالِ آتش است
اینجا بروی باغچه خاکستر است و دود
گلهای پشتِ گردنه هم مالِ آتش است
گفتند خانه ها شده خالی ز عطر نان
باران! بیا برای خدا، سالِ آتش است
یک هیرمند گریه به چشمم نشسته است
یک آسمان دعا همه پامالِ آتش است
زینت نور