نتخابات، در این ماهها توجه افکار عمومی را به خود جلب
کرده است. در کابل و سایر ولایات هیچ خبری داغتر از وقایع روز انتخابات
ریاستجمهوری توجهبرانگیز نیست. انتخابات، سایر عرصههای زندگی مردم را هم
تحت تأثیر قرار داده است و در این میان، موضوعات اجتماعی و فرهنگی کمتر
مورد توجه مردم و مسئولان قرار میگیرد؛ اما مسایل اجتماعی چیزی نیست که
بتوان نادیده گرفت چون از جملة مسایلی است که همواره مردم در زندگیشان با
آن مواجهاند.
اعتیاد، یکی
از این مشکلات اجتماعی است. دیدن جوانانی که با لباسهای پاره و خاکی در
گوشهای از خیابان لمیدهاند یا در زیر پل سوخته روزشان را میگذرانند یا
جلوی نانواییها مینشینند تا اگر عابری خواست به آنها نانی کمک کند. این
صحنهها دل هرعابری را به درد میآورد. هرچند که حضور این معتادان را در
جامعه نمیتوان نادیده گرفت اما وقتی نگاهی به اقدامات انجامشده در زمینة
مقابله با اعتیاد بیندازیم، متوجه میشویم که اعتیاد در دستور کار مسئولان
حکومت نیست. آخرین آماری که از میزان اعتیاد منتشرشده مربوط به سال ۲۰۰۹
میلادی است که ادارة جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد منتشر کرده و تعداد
معتادان بیش از یک میلیون نفر اعلام شده است که اگر این آمار بهروز شود
حتماً افزایش قابل ملاحظة معتادان را نشان خواهد داد.
عواملی چون
کشت مواد مخدر در کشور، ناامنی، بیکاریها و امکانات محدود از جملة
زمینههای گرایش به اعتیاد است. متأسفانه اعتیاد در لایههای مختلف
جامعةما نفوذ کرده است. شواهد رسانهها نشان میدهد که اعتیاد تنها به
قشر بیسواد و فقیر جامعه محدود نیست؛ بلکه دامنگیر قشر تحصیلکردة
جامعةمان هم شده است؛ اما اقدامات مؤثری برای کاهش این معضل از طرف حکومت
و نهادهای بینالمللی مستقر در افغانستان انجام نشده است. در حالیکه همین
آمارهای کهنه هم نشانگر یک هشدار به جامعةماست که بیتوجهی به این معضل،
افزایش معتادان را همراه خواهد داشت.
از سویی، طرد
اجتماعی معتادان، پیامدهای ناگواری برای جامعة ما دارد.تجربة کشورهای منطقه
نشان داده که نحوة برخورد دولت و مردم با پدیدة اعتیاد و معتادان، در گسترش
یا کاهش اعتیاد نقش تعیینکنندهای دارد. در جامعههای امروزی، معتادان را
مجرم نمیدانند؛ بلکه بیماری میدانند که نیازمند درمان است و به جای
اینکه فرد معتاد را طرد کنند، آنها را در مراکز ویژة بازتوانی و درمان
اعتیاد نگهداری میکنند تا دوباره این افراد جذب جامعه شوند؛ اما در جامعة
ما اینگونه نیست و فرد معتاد از خانواده و اجتماع رانده میشود تا در
مکانهای آلودة شهر، باعث مشکلات اجتماعی شوند و تعداد مراکز درمان اعتیاد
در کشور انگشتشمار است؛ بهطوری که براساس آمار سازمان ملل متحد، تنها ۱۰
درصد معتادان به این مراکز دسترسی دارند. اگر امروز مسئولان حکومتی
اقداماتی برای پیشگیری و مقابله با روند روبهافزایش اعتیاد و ساماندهی
وضع معتادان انجام ندهند، باید منتظر بحران اجتماعی باشیم؛ بحرانی که عواقب
ناگواری برای پیشرفتهای اجتماعی دارند و بار اقتصادی و فرهنگی بسیار بر
جامعة ما تحمیل میکنند.
|