«افغانستان به روایت دیگر» کمپاینی است که به وسیله آرمان شهر/ OPEN ASIA و فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر (FIDH) به مدت ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاستجمهوری در افغانستان جریان دارد. در این کمپاین شخصیتهای برجسته اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با گفتگو در مورد جامعهای که در برگیرنده حقوق زنان و حقوق انسان باشد، صدای مترقی افغانستان را به گوش میرسانند. حامیان رسانهای این کمپاین روزنامه ۸صبح و در سطح بینالمللی روزنامه انگلیسی زبان هافینگتن پست هستند.
بختمحمد بختیار، رییس مرکز علوم اجتماعی افغانستان، معتقد است اگر مراقب نباشیم و کمکهای خارجی قطع شود، همه دستآوردهای دهه اخیر ممکن است از بین برود و کشور یک بار دیگر به حالت اختلافات و حتی جنگ و ویرانی بازگردد. او که مهاجرت اجباری به پاکستان و کار در قالینبافی را تجربه کرده، میگوید: «امیدوارم روزی برسد که مردم بدون دخالت دیگران زعیم خودشان را تعیین کنند. مردم ما از گذشته خود باید عبرت بگیرد و به قربانیهای که در طی بیش از سه دهه گذشته متحمل شده ارج بگذارد زیرا یکی از اهداف عمده تحمل این مشکلات و قربانیهای بزرگ این بوده که حق ابراز آزادنه را در تعیین سرنوشت خود بهدست بیاورند.»
لطفا خودتان
را معرفی کنید؟
من بختمحمد بختیار، در ولایت وردک
متولد شدم و دوره ابتداییه و متوسطه را در
مکتب شش قلعه و لیسه رحمان بابا را با
احراز اولنمره عمومی در کابل به پایان
رساندم، در سال ۱۳۵۶ شامل پوهنحی حقوق و
علوم سیاسی پوهنتون کابل گردیدم. بعدا به
شهر کیف اوکراین غرض کسب تحصیلات عالی
رفتم و مدرک ماستری در علوم اجتماعی،
متخصص روابط بینالملل را بهدست آوردم.
عضویت کادر علمی آکادمی علوم را در سال
۱۳۷۱ بهدست آوردم. در سالهای اجرای
وظیفه در اکادمی علوم مدتی بهحیث آمر
انستیتوت حقوق و علوم سیاسی مصروف بودم و
فعلا مسوولیت ریاست مرکز علوم اجتماعی را
به عهده دارم. طی سالهای ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ هم
با ادارات سازمان ملل متحد و کمیسیون
مستقل انتخابات نیز اجرای وظیفه نمودهام.
آثاری علمی– تحقیقی بنده در سطح مقالات
هستند و به تعداد دهها مقاله برای
دایرهالمعارف آریانا و سایر نشریههای
اکادمی علوم نوشتم و همچنین با نشریههای
بیرون از اکادمی علوم نیز همکاری دارم.
یک خاطره که در آن حقوق بشری شخص شما
نقض شده و در زندگیتان تاثیرگذار بوده،
تعریف کنید.
بعد از سقوط حکومت دکتور نجیبالله
مجبور به ترک محل وظیفه و بودوباش در شهر
کابل شدم، ابتدا به ولایت خود و بعد به
پاکستان رفتم. در شهر پیشاور به مثابه یک
تبعه بیگانه بدون داشتن اسناد معتبر اقامت
هر لحظه با توهین و تهدید از طرف پولیس
مورد اذیت و آزار قرار میگرفتم.
سه دستآورد
مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
تصویب و توشیح قانون اساسی؛ برگزاری
اولین انتخابات که بدون شک یکی از اهداف
عمده قربانیهای بزرگ مادی و جانی مردم با
شهامت و سربلند افغانستان است. احساس خوشی
و غروری را که حین رقتن به صندوق رای به
من دست فراموش ناشدنی است و سوم باز شدن
مکاتب به روی همه جوانان اعم از دختر و
پسر به نظرم بزرگترین دستآوردهای دوران
بعد از ۱۱ سپتامبر در کشور بهشمار
میآید.
چه چیزی در
دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن
را بهعنوان یک نوآوری، ابتکار مثبت و یک
چیز خوب ارزیابی میکنید؟
مشارکت سیاسی مردم در امور عامه.
موضوع مهم دیگر اینکه مردم افغانستان با
آنکه در وجود تنظیمها، گروهها و احزاب
مختلف با هم اختلافات داشتند و با تمام
دسایس و توطیههای دشمنان، افغانها وحدت
و تمامیت ارضی کشور را حفظ کردند.
مهمترین
ترس امروز شما چیست؟
مهمترین ترس من از بین رفتن
دستآوردهای مهمی است که طی یک دهه تجربه
کردیم. هرگاه قدرتهای غرب ما را تنها
بگذارند، ناگزیریم دوره سیاه گذشته را
دوباره تجربه کنیم. این هم بهخاطر است که
عامل اساسی اختلافات، مشکلات و بیامنی در
کشور مداخلات خارجی بهخصوص کشورهای
همسایه است.
سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
۱- حکومت ضعیف در مرکز. ۲- اختلافات
قومی و. ۳- تهاجم فرهنگی.
فکر میکنید جامعه افغانستان امروز اجازه
خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب
به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان
تکرار شود؟
نخیر، هرگز. حتی تصور در این باره نادرست
است. تعلیمات و آموزههای اسلام خلاف آن
است. علاوتا هیچ کشوری در قرن ۲۱ در انزوا
نمیتواند زندگی کند، تعلیم و علم نه تنها
اساس پیشرفت و ترقی است بلکه دنیا و
ملتها را با هم پیوند میدهد.
یک خاطره که در آن حقوق بشری یکی از
اعضا زن خانواده یا آشنایان شما نقض شده،
تعریف کنید؟
دو دخترم در دوره مهاجرت و بیجا شدن
از درس و تعلیم رسمی دور ماندند. بسیار
تاسفآور اینکه همین حالا هم اطفال
بهخصوص دختران اقارب و نزدیکان ام دسترسی
به درس خواندن ندارند و بیسواد میمانند.
زندگی در اطراف بهخصوص برای زنان دور از
مراکز ولایات و شهرها بسیار رقت بار است و
اکثر آنها از حقوق اولیه بهخصوص حق
تعلیم محروماند و این امر یک استثنا نه
بلکه عمومیت دارد.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت
زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
و فرهنگی چیست؟
۱٫ تبعیض جنسیتی. ۲٫ فرهنگ ورسوم
ناپسند. ۳٫ قرائتها وتعابیر نادرست از
حقوق زن از نظر اسلام.
سه مطالبه عمده زنان بهطور کلی چیست؟
دسترسی به حق آموزش، کار و صحت؛
برخورداری مساویانه از امکانات؛ مشارکت
فعال سیاسی، طرح و دفاع مسایل و حقوق زن
به مثابه یک شهروند افغان.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل
افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات
زنان چه کسانی هستند؟
وزارت امور زنان؛ کمیسیون مستقل حقوق بشر؛
جامعه مدنی بهطور کل، مطبوعات، جامعه
بینالمللی و همچنان چارچوب قانونی و
میکانیزمهای مناسب برای تحقق حقوق زنان.
در حوزه خصوصی و عمومی یعنی فعالیتهای
مدنی و حرفهای خود برای رفع موانع ذکر
شده منجمله تبعیض چه کردهاید و چه
میکنید؟
در حوزه خصوصی کوشش کردهام که اولادهایم
درس بخوانند و تحصیل کنند و همین آرزو را
برای هر دختری و پسری دارم. در حوزه عمومی
هم مقالاتی که نوشتهام حکایت از این میکند
که تا چه اندازه علیه تبعیض مبارزه
کردهام. به حیث آموزگار و استاد همیشه بر
این نکته تاکید داشتهام که معیار سنجش
قدرت و توانمندی یک شخص یا کشور علم و
دانش است نه سلاح و زور محض.
اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید.
به امید آیندهای که هیچگاه شاهد نقض
حقوق و بیعدالتی نباشیم و مردم خودشان
بدون هراس و دخالت دیگران زعیم/ زعامت
کشورشان را انتخاب کنند و معیار خوبی،
شایستگی، تعهد، وطندوستی و خدمت به مردم
باشد.
روزی یک مصاحبه از کمپاین افغانستان به
روایت دیگر را در روزنامه ۸صبح بخوانید.
برای خواندن متن کامل این مصاحبه لطفا به
وبسایت آرمان شهر مراجعه کنید و آن را به
انگلیسی در وبسایت روزنامه هافینگتون پست
(Huffington Post) بخوانید. همچنین این
مصاحبهها در وبسایت فدراسیون بینالمللی
جامعههای حقوق بشر (FIDH) نیز قابل دسترس
است.
وبسایت
آرمان شهر: http://openasia.org
وبسایت روزنامه هافینگتون پست:
http://www.huffingtonpost.com/unveiling-afghanistan/
وبسایت فدراسیون بینالمللی حقوق بشر:
www.fidh.org