در آغاز این پرداخته بهتر است از اراده تعریفی داشته باشیم تا به رویتِ آن
از ایجاد، تقویت و چگونگی آن بحثی را دنبال نماییم و در روشنایی از آن در
فرجام بر آن چه از اراده در نظر داریم به مقصد برسیم.
اراده را می توان نیرویی برای توانایی به اجرای امری، خواستی و یا اتخاذ به
تصمیمی که عزمِ به سر رساندن آن مامول را داشته باشیم می توان به تعریف
گرفت. اراده در حقیقت امر آغازینِ توانمندیی است که در ذهن خود آگاه و حتا
ناخودآگاه ما آشکار شده و به ما نیرو می بخشد تا به دنبال آن چه دریافتش را
جستجو می کنیم بکشاند.
هر چند در علم روان شناسی پژوهشگران حرفه یی از اراده تعریفی غیر از آن چه
من به شما ارایه دادم اظهار می دارند. آن ها اراده را به منظور تاخیر
انداختن رضایت های آنی در برابر وسوسه های کوتاه مدت به منظور دستیابی به
اهداف بلند مدت می دانند اما من در این پرداخته نگاه خودم را بنابر تعریفی
که ارایه دادم دنبال می کنم.
نیروی اراده را بهتر است مهارتی توصیف کرد که عوامل درونی و شرایط بیرونی
در تقویت و تضعیف آن به گونه ی مستقیم دخالت دارد. عواملی که در ایجاد یا
بروز اراده نقش دارند همانا با چشمدید ها، نارسایی های پیوسته، بیروکراسی
های از هم گسیخته، احساسات، هیجان های ناشی از مقاومت و و … دست به دست هم
داده انسان را وادار می سازد تا به نیرویی به اسم و رسم اراده عرض اندام
نماید. هر اراده یی اگر پشتیوانه ی تقویتی را همراه نداشته باشد هیچ گاهی
به مقصد نمی رسد، بنابران بایستی عوامل درونی اراده را در توانایی مغز ، آن
هم در جهت انتخاب هدف های بلند مدت یا خوشی ها و لذت های آنی جستجو کرد.
از آنجایی که در سمت چپ سر ما مغز ِ دارای نیروی (من می توانم) موقعیت دارد
و در سمت. راست سر ما مغزی که نیروی ( همین حالا نمی توانم ) و در میانه سر
اندک به پایین نیروی دارنده ی (من می خواهم) و ما را در مسیر اهداف مان نگه
می دارد قرار دارند؛ برماست تا بدانیم که همین سه بخش در تقویت اراده ما
نقش به سزایی دارند البته در صورت عدم کارکرد ِاین سه بخش نیروی اراده
تضعیف شده و اراده بدون کمک آن ها از انجام فعالیت (مثبت) غافل و فارغ می
ماند.
در تقویت نیروی اراده شرایط فزیکی، ذهنی، عاطفی و احساسی را نباید فراموش
کرد، همچنان مقاومت یا تاب آوری مان را در برابر استرس های بیرونی (هر چه
باشد) در هر حالتی نباید نادیده گرفت. به همین منظور است که مراقبت و
رسیدگی از خود را در تقویت اراده موثر دانست. در زمان اتخاذ به نیروی
اراده، حرمت نفس و اعتماد به نفس را ارجحیت داد تا در روشنایی ذهنی و پاسخ
سریع و صریح به آن چه اراده می نماییم را داشته باشیم. برای رسیدن به
راهکار های اراده باید در تقویت ذهن، ایجاد تعادل میان توانایی ها و برعکس
آن را پیشاپیش پیش بین بود.
با در نظر داشت از ایجاد و تقویت اراده است که به چگونگی و پایان این روند
می رسیم. در عرصه ی چگونگی، بهتر است نیروی اراده را به سمت و سویی قرار
بدهیم تا به آرزو های نو پا ولی وارسته و یا دیرینه هایی که در انجام آن به
نتیجه نمی رسیدیم، برسیم.
در پایانِ این مبحث اراده، یک گفتنی خاص را نیز باید افزود و آن این است که
در اراده «ریسک» یا به معنای دیگر «بُرد و باخت» را همیشه باید در نظر داشت
اما با آن هم تا انسان به ریسک تن ندهد و اراده را فقط بر مبنای بُرد اتخاذ
ننماید هیچ گاهی پیشرفت نخواهد کرد و اگر باخت را نه به معنای از دست دادن
در نظر بگیرد آن گاه است که شخص با نیروی اراده، مثبت اندیشی و اعتماد به
نفس موقعیت را از آن خود خواهد کرد و در پناه نیروی اراده، به آرزو های
دلخواسته اش دست
یازید.
( پایان )
|