کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

            منیر احمد بارش

    

 
لیلی غزل، شاعر شادی‌های شادیان!

 


وقتی نسرودن سخت‌تر از سرودن شود شاعر خودش را به آب و آتش می‌زند، تا کلماتش در نُزهت دریا و شگوفه و باران پیوند بخورد. جایی نیز خواندم بودم که شاعر کسی است که نتواند نسراید، نه این‌که بتواند بسراید.

موضوع بحث، چاپ کتاب سومی بانو لیلی غزل است. او در مدت بیشتر از یک‌سال توانست مجموعه‌ی سومی خویش را به نام "در پای درخت" به چاپ برساند. گزینه‌ی شعری اولی و دومی این شاعر بسیار گرامی، یک‌سره غوغا برپا کرده بود و سر از هر انجمن و پاتوق و محافل شعرخوانی در بیرون‌مرزها می‌برآورد.
بدرقه و پذیرش آن دو مجموعه‌ی شعری این شاعر پرکار و خوش‌کار توانست اشتیاق و علاقه‌ی بیشتر سرودن را در نهاد ناآرام شاعرش بدماند و مسئولیت آن را نیز مضاعف نماید.

آن رقصیدن معنادار یک شاعر در باروت، اعتراض و خشم هزاران انسان ناامید از زندگی و آزادی را بازتاب می‌داد و دستنبوی آن سخن از بودن و عشق و آزادی و فرصت‌های اجتماعی را در برگه‌های خود چونان محموله‌ی سرگردان به کرانه‌های آبی و سبز و بنفش می‌کشاند.

حالا با آمدن نوروز و تجلی روح زمین در بدن زمان، و نو شدن لباس طبیعت و گوارایی‌های چشم‌نواز و روح‌پروش، خبر نشر "رد‌‌ِ پای درخت" مجموعه‌ی سومی شاعرِ بلوا و هیجان‌آفرین بلخی را شنیدم که با شعرهای غافلگیرکننده‌اش نوروز را غافلگیر کرده است.

او در شعرهایش همیشه شادیان شادیان می‌رقصد و آب و علف و آیینه را به تماشا می‌خواند. عطر یاسمن‌های کوهی را می‌ستاید و ستاره ستاره خرمن می‌کند.

رویش و روشنایی، بارقه‌های ذهنی‌اش می‌باشند و سپیده‌دمان را از بالکن رو به دریا به تماشا می‌گیرد. هیچ تردید وجود ندارد که شعرهای لیلی غزل با تنانگی و زنانگی فوق‌العاده‌ی که دارد، در افغانستان بیشتر از شعرهای هر شاعری دیگر خوانده شده است اما، نقد نه.

از آن‌جایی‌که شعر در کوره‌ی نقد به پخته‌گی و پویایی می‌رسد، این مهم کار منتقدان و شاعرانی می‌باشد که سره را از ناسره متمایز کرده می‌توانند. امیدوارم این اتفاق بیفتد تا شعرهای درخشان و پرمخاطب بانو لیلی غزل نقد شوند تا به به و شادباش‌های دل‌خوش کننده.

اگر اخلاقی وجود داشته باشد، پس طمع و توقع امر غیر اخلاقی است، بزرگان ادبیات و شعر افغانستان باید بی‌هیچ چشم‌داشت و نگرش‌های سمتی و گروهی حد اقل به شعر نگاه بی واسطه داشته باشند، تا روزنه‌ی بالندگی و جلوه و جلال آفرینش‌‌های ادبی منعکس گردد.
گپ آخر، لیلی غزل، شاعر بی‌باک و پرشوری است که هیجانات خویش را نه محصور می‌کند و نی مدیریت.

چاپ این گزینه مقبول و خوش نام و خوش دیزاین را به تمام شاعران و علاقمندان ادبیات و شعر خجسته‌باد می‌گویم. نقش استاد ژکفر حسینی در آراستگی و سلامت بیرون‌ساختاری این اثر قابل وصف می‌باشد.
اگر خواهان نمونه‌ی شعر می‌باشید در این نشانی Layli Ghazal سر بزنید و به قدر رفع تشنگی غزل بخوانید.

منیر احمد بارش

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۴۷۶         سال بیست‌‌یکم       حوت - حمل     ۱۴۰۳/۱۴۰۴     هجری  خورشیدی        مارچ    ۲۰۲۵