به پیشواز روز همبستگی زنان میهنم و همه زنان رزمندهی پادک زمین:
اگر میشد که دود سوختن را گریه میکردم
سیاهی سرگذشت تلخ زن را گریه میکردم
نپیردرد مردن زیر مشت و موزهی شوهر
گلوی نادیای انجمن را گریه میکردم
به خون رابعه گاه بریدنهای رگهایش
نشسته، چامهها بلخ و سخن را گریه میکردم
زبس زنجیر ننگ و نام شد در پای زنبودن
فروغ رسته از بند و لجن را گریه میکردم
زنان نیمه سوز و نیمه گوش و نیمه بینی را
نگرگاه تن زن زیستن را گریه میکردم
سر آزادگی های زن زولانه درپا را
تن هر سنگسار دلشکن را گریه میکردم
و گرزش های درخود کشتهی زنهای خاکم را
به گیتی برده و چشمان من را گریه میکردم
بهار سعید
پارسی --------- بیرونی
موزه = چکمه(ترکی)
گَرزِش = شکایت(تازی)
سربک = ساچمه، سماچه(ترکی)
رهآورد، ارمغان = سوغات(ترکی)
شیرینی، انگبینه = سوهان(هندی)
پادَک = کره(تازی)
|